آدام لبُر/ ترجمه: شیدا قماش: کتاب «برادران» شرح تاریخچه‌ای است از قتل‌هایی که با حمایت دولت آمریکا انجام گرفتند، چگونگی حذف حکومت‌های «نا‌مناسب»، برتری بی‌رحمانه منافع شرکت‌ها و گردن‌فرازی کوته‌فکرانه دو برادر که زمانی از قدرتمند‌ترین افراد جهان بودند.
جان فاستر دالس و برادرش آلن، نمونه و زاده یک موسسه آمریکایی تمام عیار بودند. پدربزرگشان، جان واتسون فاستر، وزیر امور خارجه بود و دایی‌شان، رابرت لنسینگ نیز همین مقام را داشت. هر دو برادر وکیل بودند و در شرکت حقوقی سالیوان و کرامول سهم داشتند؛ شرکتی قدرتمند که دفاترش در نیویورک برای چندین دهه، نقش رابط را میان معاملات بزرگ تجاری و سیاست‌گذاری‌های آمریکا بازی می‌کردند.
جان فاستر دالس از سال ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۶ وزارت امور خارجه آمریکا را به عهده داشت، ریاست سی.‌آی.‌ای نیز در سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱ بر عهده برادرش بود. اما تاثیرگذاری آنها پیش از آنکه به این مقامات رسمی دست یابند نیز احساس می‌شد.
استفن کینزر - گزارشگر سابق بخش خارجی نیویورک‌تایمز و نویسنده مقالات در گاردین- در کتابی بسیار خواندنی، با ساختار دقیق و سرشار از جزئیاتش به این نکته می‌پردازد که چگونه این دو برادر سیاست‌های خارجی مداخله‌گرانه آمریکا را پیش می‌بردند.
کینزر نقش مهم جان فاستر دالس در جابه‌جایی سرمایه از ایالات متحده به آلمان نازی در دهه ۱۹۳۰ را تشریح می‌کند. در واقع دوستی او با یالمار شاخت رییس بانک رایش و وزیر اقتصاد هیتلر در بازسازی اقتصاد آلمان اهمیتی کلیدی داشت. شرکت‌ سالیوان و کرامول اوراق قرضه شناور کارخانه اسلحه‌سازی کراپ ‌ای. جی را در دست داشت؛ همچنین شرکت‌های خوشه‌ای شیمیایی آی.جی.فاربن که بعد‌ها زایکلون‌ بی‌ را ساختند، گازی که در کشتار میلیون‌ها یهودی به کار گرفته شد.
البته شرکت حقوقی برادران دالس در اشتیاق برای همکاری با آلمان نازی تنها نبود و بسیاری دیگر در وال‌استریت و کمپانی‌های بی‌شماری در کل آمریکا همچون استاندارد اویل و جنرال الکتریک نیز منافع خود را در برلین می‌دیدند. اما آلن دالس درباره همکاری با آلمان نازی تردید داشت و دفتر سالیوان و کرامول در آلمان را در سال ۱۹۳۵ تعطیل کرد، حرکتی که برادرش با آن مخالف بود.
آلن دالس در دوران جنگ جهانی دوم با مرکز عملیات استراتژیک - اُ.اس.اس ـ (O.S.S) همکاری کرد و عملیات اطلاعاتی در خارج از آمریکا در سفارت این کشور در برن سوئیس را به عهده گرفت. شبکه‌های سایه‌وار او در تمام اروپا گسترده شدند و دارایی‌های او و دوست قدیمی‌اش توماس مک کیتریک ـ رییس آمریکایی بانک بین‌المللی بازل - نقش کلیدی در شبکه جابه‌جایی پول داشتند که به تجارت آلمان در زمان جنگ کمک می‌کرد.
بخش ایران در کتاب کینزر بسیار خوب نگاشته شده است. او در این بخش به قراردادی اشاره می‌کند که «بزرگ‌ترین پروژه توسعه خارجی در تاریخ مدرن» به شمار می‌رفت و به مجموعه‌ای از شرکت‌های مهندسی آمریکایی تعلق داشت و توسط مجلس ایران فسخ شد. اما به نظر می‌رسد آنچه در ‌‌نهایت سرنوشت مصدق را رقم زد، رای مجلس برای ملی کردن صنعت نفت بود. آلن دالس در آن زمان نماینده حقوقی شرکت بانکی جی. هنری شرودر بود و کمپانی نفتی ایران ـ انگلیس از مشتریان این بانک محسوب می‌شد.