افول اختر و طلوع شمس در استانبول
نصرالله صالحی- متاسفانه آگاهی ما از تاریخ مطبوعات ایران در عصر مشروطه، کم و اندک است؛ تا جایی که حتی شرح حال مختصر و ناقصی هم از بسیاری از نویسندگان مهمی که سالها در این روزنامهها قلم زدهاند، در اختیار نداریم. برای نمونه، اینجانب هنوز شرح حالی از موسس مجله الاسلام یعنی شیخ عبدالعلی لاریجانی و موسس روزنامه شمس یعنی سیدحسن تبریزی در جایی نیافتهام. به همین ترتیب، از شرح احوال دهها نویسندهای که در روزنامه شمس قلم زدهاند و در زمره افراد مطرح در محافل فکری استانبول بودهاند، هیچ آگاهی درخور توجهی نداریم.
نصرالله صالحی- متاسفانه آگاهی ما از تاریخ مطبوعات ایران در عصر مشروطه، کم و اندک است؛ تا جایی که حتی شرح حال مختصر و ناقصی هم از بسیاری از نویسندگان مهمی که سالها در این روزنامهها قلم زدهاند، در اختیار نداریم.
برای نمونه، اینجانب هنوز شرح حالی از موسس مجله الاسلام یعنی شیخ عبدالعلی لاریجانی و موسس روزنامه شمس یعنی سیدحسن تبریزی در جایی نیافتهام. به همین ترتیب، از شرح احوال دهها نویسندهای که در روزنامه شمس قلم زدهاند و در زمره افراد مطرح در محافل فکری استانبول بودهاند، هیچ آگاهی درخور توجهی نداریم. از این رو، بدون شناخت کوشندگان راه آزادی و مشروطهخواهی، به ویژه در سالهای بعد از مشروطه که یکسره مورد غفلت قرار گرفته است، نمیتوان مدعی شناخت درست تحولات فکری و سیاسی سالهای بعد از مشروطه شد. بنابراین، پرداختن به تاریخ مطبوعات بعد از مشروطه که عصر شکوفایی مطبوعات آزاد در ایران بوده است، به ویژه مطبوعات فارسیزبان خارج از ایران، نظیر شمس، یکی از ضرورتهای عرصه مطالعات تاریخ ایران عصر مشروطه است.
روزنامه شمس
سابقه انتشار روزنامههای فارسی زبان در استانبول، به روزنامه اختر باز میگردد. این روزنامه، مهمترین و معروف ترین روزنامه ای بود که در دوران ناصرالدین شاه، از سال 1292 تا 1313ق به مدت 22 سال در استانبول، به صورت پیوسته انتشار یافت. انتشار این روزنامه، در آن عصر تاثیر شگرفی در بیداری ایرانیان و زمینه سازی انقلاب مشروطیت، داشت. اختر بعد از 22سال، سرانجام زیر فشار حکومت استبدادی عبدالحمید در سال 1313ق/1896م. تعطیل شد. حکومت عبدالحمیدی، از دو دهه قبل،آزادیخواهان عثمانی را نیز بعد از انحلال مشروطه و مجلس نوپای آن کشور، زیر فشار شدید قرار داده بود. اختناق حاکم بر عثمانی تا به آن حد بود که وقوع حادثه مهمی نظیر پیروزی نهضت مشروطیت در ایران، به هیچ وجه در عثمانی انعکاس نیافت؛ هر چند دو سال بعد که مجلس شورای ملی ایران به توپ بسته شد و اساس مشروطیت در ایران برچیده شد، این خبر در مطبوعات عثمانی به صورت گسترده انعکاس یافت. اما به نوشته تقیزاده «مردم عثمانی نفهمیدند که کدام مجلس برانداخته شد، زیرا که از وجود چنین چیزی اطلاع نداشتند.»
یحیی دولت آبادی هم که پس از بمباران مجلس، خود را به استانبول رسانده بود، تایید میکند که «ظرف دو سال مشروطیت دولت ایران، جراید عثمانی کلمهای در این موضوع ننوشتند، اما روز شنبه 23 جمادیالثانی که مجلس ما را در تهران به توپ بستند، تمام جراید عثمانی این خبر را نشر میدهند. بدیهی است این کار به امر سلطان بوده که آب چشمی از مشروطه خواهان ملت خود گرفته باشد، [تا] به خیال آزادی نیفتند.»
این ترفند حکومت حمیدی در عمل تاثیری در سرکوب خواست مشروطهخواهان عثمانی که قریب به سه دهه در داخل و خارج از عثمانی برای برانداختن حکومت استبدادی حمیدی و بازگرداندن مشروطه تلاش میکردند، نداشت. تقریبا یک ماه بعد از بمباران مجلس در ایران، مبارزات آزادیخواهان عثمانی به ثمر نشست و سلطان عثمانی در یک عقب نشینی بزرگ، ناچار به اعاده مشروطه و تشکیل مجلس مبعوثان ملی شد. به این ترتیب مشروطه دوم عثمانی به پیروزی رسید. با بازگشت روشنفکران و آزادیخواهان تبعیدی عثمانی، عرصه برای انتشار روزنامههای ملی و آزاد، نه تنها برای مشروطهخواهان عثمانی که برای مشروطهخواهان گریخته از ایران و نیز آزادیخواهان ایرانی مقیم عثمانی فراهم شد. در چنین شرایطی بود که نخستین شماره روزنامه شمس درست دو ماه و چهارده روز بعد از بمباران مجلس شورای ملی و یک ماه و اندی بعد از پیروزی مشروطه دوم عثمانی، در تاریخ هشت شعبان ۱۳۲۶ در استانبول منتشر شد. سیدحسن تبریزی که «صاحب کتابخانه شمس» در استانبول بود، با اقدام به انتشار این روزنامه در دوران اختناق استبداد صغیر، بزرگترین گام آزادیخواهانه را برای دمیدن روح امید به مبارزانی که در آذربایجان و
خصوصا در تبریز به مقاومت علیه قشون اعزامی محمدعلی شاه میپرداختند، برداشت. محتوای مطالب سال اول شمس که با دوران استبداد صغیر همزمان است، به خوبی نشانگر نقش این روزنامه در پیروزی مشروطهخواهان و اعاده مشروطه در ایران است. شمس در یکی از شمارههای سال دوم خود به صورت گذرا به این مساله چنین اشاره کرده است:
«شمس پس از آنکه در اسلامبول اعلان مشروطیت گردید و در ایران اهالی مظلوم گرفتار پنجه استبداد بود، محض خدمت به وطن و ابنای وطن عزیز، اقدام به این خدمت گران قیمت نموده و هر گونه ضرر مالی و جانی را بر خود هموار و به نشر و طبع او پرداختیم و با وسایل متنوعه به همه نقاط ایران رساند، و باعث خدمات گوناگون و به خلاف مامول ترقیات بیشمار شدیم.»
سید حسن تبریزی به عنوان مدیر و صاحب امتیاز روزنامه شمس در همان شماره اول در طی «اخطار»ی به «هیات معارف پژوهان» راجع به انگیزه انتشار شمس و تقاضای همکاری معارفپژوهان مینویسد:
«از آنجا که سالیان دراز خود را بر آن امید میداشته که روزی را نائل و موفق گردم که در راه خدمت به نوع عموما و به وطن عزیز خصوصا به توسط نشر روزنامهای که اولین اساس ترقی و تمدن و نخستین نقطه عمران و آبادی مملکت است خدمتی نموده و خویشتن را در زمره خدمتگزاران وطن محسوب و ادای حقوق برادران وطنی و مسولیت وجدان خارج نمایم، میسر نمیشد، چه آن که ابرهای مظلم استبدادیان چنان افق افکار طرفداران آزادی و هواخواهان عدالت را تاریک و متراکم نموده بود که قلم و بیان در آن عصر جاهلیت یارای تحریر و تقریر نداشت. و امروز که از الطاف و نعم بزرگ یزدان پاک پرتو ترشح و از نیروی دانش خداوندان ادراک و بینش نیز تمدن و معارف در این جامعه اتحاد نورافشان گردیده است، ما نیز به نشر روزنامه هفتگی که از منافع و نشر مقاصد ملی در او ذکر شود، مبادرت ورزیده و بدیهی است که با فداکاری یک تن، این مقصد حاصل نخواهد شد. لهذا از پیشگاه منزه وجدان خداوندان افکار صائبه و صاحبان مدارک عالیه استدعا بر آن است که از افاضه افکار و ترشحات مدارک عالیه خویش اداره روزنامه شمس را قرین افتخار و شرافت فرمایند.»
شمس در سرلوحه اولین شماره خود که در بقیه شمارهها نیز تکرار شده، راجع به روش و مسلک خود ابراز داشته است که «در این جریده هر قسم مقالات تاریخی و سیاسی و علمی و ادبی درج و از منافع دولتی و مملکتی بحث میشود و کلیه مقالات عامالمنفعه پذیرفته و در انتشارش روزنامه آزاد است.» در صفحه نخست اولین شماره، تصویری از ملکالمتکلمین به چاپ رسیده که در ذیل آن چنین آمده است: «شهید حریت و فدایی وطن آقا میرزا نصرالله ملکالمتکلمین که با امر شاه در طهران به دار زده و در کمال بیرحمی در دست جلاد سپرده و رگهای گردنش را بریده و جسد او را که حرمتش در هر مذهب و قانون لازم و واجب بود طعمه سگان نمودند.» در صفحه اول شماره دوم، تصویر شهید دیگر مشروطه، آقا سید جمالالدین واعظ اصفهانی، درج شده و در صفحه اول شماره سوم، تصویر سردار مشروطه، ستارخان، زینتبخش روزنامه است. اصولا یکی از ویژگیهای بارز و برجسته شمس، این است که در بیشتر شمارههای خود؛ اقدام به چاپ تصاویر فرد یا جمعی از آزادیخواهان و مبارزان مشروطهخواه کرده است؛ تصاویری که بعضا در دیگر منابع مشروطه قابل دسترسی نیست. از دیگر ویژگیهای کمی و ظاهری شمس این است که مطالب روی
کاغذ سفید اعلا با حروف اسلامبولی ممتاز چاپ شده است. حروفچینی و صفحهآرایی چشمنواز و ستونبندی دقیق و فقدان اشتباه چاپی که در روزنامههای داخل به کرات دیده میشود، از دیگر ویژگیهای این روزنامه است. البته بخشی از این موارد مربوط به دقت نظر و وسواس و سلیقه دستاندرکاران روزنامه و بخشی هم مربوط به امکانات چاپی بالاتری است که در استانبول نسبت به تهران، فراهم بوده است. شمس از ابتدا با مدیریت و صاحب امتیازی سید حسن شمس، شروع به انتشار کرد. خود وی چنان که در سرلوحه روزنامه آمده «کلیه امور اداره و تحریریه» روزنامه را بر عهده داشته و در سال اول و دوم روزنامه مطلبی جز آنکه در نخستین شماره نوشته، با امضای او انتشار نیافته است، اما نویسندگان مختلفی در شمس اقدام به انتشار مقاله و مطلب کردهاند: نظیر میرزا ابراهیم قمی، حاج حسینقلی تبریزی، علی اصفهانی، عباس مهدی، ارفعالدوله(سفیر کبیر ایران در عثمانی)، عبدالرحیم هندی، ابراهیم علوی، حسین دانش، سید محمد توفیق، عبدالرزاق الحسینی مهاجر و افرادی دیگر.علاوه بر اینها، یکی از نویسندگان ثابت شمس که در بیشتر شمارههای آن اقدام به انتشار مقاله و مطلب کرده است، فردی است با این
امضا: «ر. ض. ی خراسانی». در هیچ یک از شمارههای شمس به هویت این فرد اشاره نشده و لذا دانسته نیست که او کیست. از شماره ۲۳-۲۲ تا ۲۷ سال اول، در سرلوحه روزنامه عبارت «دبیر و نگارنده» نیز آمده و مقابل آن نام «میرزا ابراهیم قمی» قید شده است. در صفحه ۴ شماره ۲۳-۲۲ در معرفی فرد مزبور اینگونه آمده است: «جناب مستطاب وطنپرست یگانه و ادیب فرزانه آقا میرزا ابراهیم آقا که یکی از مهاجرین و فراریان و احرار است از ابتدای ورود به اینجا کمکهای شایان به ملت و معاونتهای فراوان به این جریده فرمودهاند از طرف اداره خدمات ایشان را به عالم معارف و جراید تشکر فراوان میگوییم.»
چنانکه در فقره فوق آمده، میرزا ابراهیم قمی از ابتدای انتشار شمس با آن همکاری داشته است، چنان که «مقاله مخصوصه» شماره نخست سال اول، در ضرورت اتحاد آحاد ایرانیان، به قلم او است. جز در چند شماره دیگر، مطلبی با امضای او در شمس انتشار نیافته است. شاید همکاری وی به گونهای غیر از نویسندگی ادامه یافته است. به هر حال از شماره ۲۸ به بعد عبارت «دبیر و نگارنده» و نام «میرزا ابراهیم قمی» بدون هیچ توضیحی از سرلوحه روزنامه حذف شده است.
از شماره هفتم سال دوم، در مدیریت روزنامه تغییر مهمی صورت گرفت. علت این تغییر اعلان قانون جدید مطبوعات عثمانی بود. به موجب قانون مزبور، هر روزنامه که در قلمرو عثمانی انتشار مییافت، باید دارای مدیر مسوولی از اتباع عثمانی بود. شمس با تاخیر سه روزه در انتشار، مدیرمسوولی به نام سیدمحمد توفیق را انتخاب میکند که نام وی از شماره مزبور بهعنوان مدیرمسوول در کنار صاحب امتیاز، سید حسن تبریزی، در انتهای آخرین صفحه هر شماره درج شده است. توفیق، کمی بعد از این مسوولیت، ریاست دبستان ایرانیان استانبول را هم بر عهده گرفت. توفیق «همدانیالاصل، اسلامبولیالمسکن» بود، که به جهت تولد در خاک عثمانی از ابتدا تابعیت آن کشور را داشت. به نوشته گرکه، وی از اتباع ایران بوده، در بغداد متولد شده و در اروپا بزرگ شده بود. متاسفانه درباره شرح احوال او نیز همانند سید حسن تبریزی، هیچ مطلبی در روزنامه شمس درج نشده است. با این تفاوت که عکس وی در صفحه نخست شماره ۸ سال دوم به چاپ رسیده، حال آنکه هیچ عکسی از سید حسن تبریزی در آن روزنامه به چاپ نرسیده است. البته چند مقاله مهم نیز به قلم او در شمس انتشار یافته است. یکی از مقالههای او که در
ضرورت اتحاد شیعه و سنی در بخارا، به زبان ترکی عثمانی است. جز این مقاله، در چند مورد دیگر نیز، شمس اقدام به انتشار مطالب ترکی کرده است. این بر خلاف وعدهای است که در شماره نخست داده بود؛ در آن شماره تصریح شده بود که «چون نخواستیم که برادران ترک زبان خود را که در این شهر مینو بحر میباشند از خواندن این نامه بیبهره گذاریم، گاهی نیمی از آن را پارسی و نیمی را ترکی خواهیم نگاشت.» این وعده، جز در دو سه مورد خاص هیچگاه عملی نشده و شمس تمام صفحات شمس خود را به زبان فارسی منتشر کرده است.
روزنامه شمس از شماره یکم سال اول تا شماره ۱۵-۱۴ سال دوم در چاپخانههای مختلف استانبول انتشار یافته است. معمولا از هر چند شماره، چاپخانه روزنامه تغییر یافته است. نامه مطبعههایی که در شمارههای مختلف آمده از این قرار است: مطبعه جهان، سلانیک، اقبال، آصادوریان، اداره معلومات، مرکز، هلال، متین، قره بت، احمد ساقی بک و... تغییر دائمی مطبعهها، کار انتشار روزنامه را گاه با دشواری مواجه میکرد. در بعضی شمارهها، مدیر مسوول از تاخیر چند روزه در انتشار روزنامه پوزش خواسته است. این امر صاحب امتیاز و مدیر مسوول روزنامه را وا میدارد تا به فکر تاسیس مطبعه خاص برای روزنامه بیفتد.
روزنامه شمس از جهت انتشار مقالات مفید و ارزشمند، روزنامهای است پربار؛ گذشته از آن، اقدام این روزنامه در انتشار درست اخبار و رویدادهای مهمی که در ایران و عثمانی اتفاق میافتاده نیز درخور توجه است. این امر به دلیل وجود خبرنگاران و وکلایی است که این روزنامه در شهرهای مهم عثمانی و نیز در خود ایران و حتی عتبات داشته است. شمس در اکثر شمارههای خود غالبا اخبار و رویدادهای ایران را از قول خبرنگار خود در شهرهای ایران نقل میکند. در یکی از شمارهها، در اشاره به خبرنگاران خود مینویسد: «خبرنگاران شمس که در هر جا هستند از اشخاص بیطرف موثق و بیغرض و وطنپرست انتخاب شده و درباره کسی سوء قصد ندارد و هر خبری که میدهند محض حقیقت میباشد.» شمس در یکی از شمارهها، در اشاره به وطنپرستی وکیل خود مینویسد: «وکیل طربوزان اداره شمس، جناب آقامیرزا حسن بک که از جوانان وطنپرست و باتربیت و احرار هستند سرمنشیگری قونسلخانه هم داشت، چند روزی است به اسلامبول تشریف آوردهاند، خدمات وطندوستانه و معارفپرورانه ایشان سزاوار هرگونه تمجید است.»
فاصله زمانی انتشار شمس هیچگاه تغییر نکرد؛ هر هفته پنجشنبه از چاپ درمیآمد، اما تعداد صفحات آن بارها دچار تغییر شد. شماره اول از سال اول در ۸ صفحه، شماره ۶ در ۱۰ صفحه و شماره ۱۴ در ۱۲ صفحه منتشر شد. این نوسان در حجم صفحات در سال اول کماکان ادامه یافت. از شماره سوم سال دوم، تعداد صفحات به ۱۶ رسید و از شماره ۲۶ طی اطلاعیهای اعلان شد که روزنامه درصدد است تا صفحات خود به ۲۰ و یا ۲۴ افزایش دهد.
منبع:
- اولریخ گِرکه، پیش به سوی شرق (ایران در سیاست شرقی آلمان در جنگ جهانی اول)، ترجمه پرویز صدری، کتاب سیامک، تهران،۱۳۷۷، ج۲، ص۶۵۸.
- مقالات تقی زاده، ج ۱، ص۲۴۳-۲۴۲. به نقل از رحیم رییسنیا، ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم، ستوده، تهران، ۱۳۷۴، ج۲، ص۸۶۰.
- درباره اختر، ر.ک، محمد صدر هاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران، انتشارات کمال، تهران، ۱۳۶۳، ج۱، ص۶۳-۶۵.
ارسال نظر