ادامه مذاکرات بانکی نمایندگان مردم
گروه تاریخ اقتصاد- آنچه میخوانید خلاصهای از گفتوگوی نمایندگان مجلس شورای ملی درخصوص تاسیس بانک ملی در تاریخ یکشنبه ۲۲ شهریور ۱۲۸۶ شمسی است: حاج معینالتجار: دو چیز است که عدمش اسباب پریشانى و وجودش موجب آبادى مملکت است؛ یکى امنیت و یکى پول، هر دو اینها بسته به هم است. حال هر کدام را مجلس جلو انداخت آن دیگرى حاصل خواهد شد. آقا سید حسن تقىزاده: ترتیبات قدیمه بانک با ترتیبات حالیه خیلى تفاوت کرده، حتى پول هم با بانک تفاوت کرده و همانطور که بانک لازم است پول هم لازم است، سد اهواز هم لازم است و پول به جهت این مملکت خیلى لازم است.
گروه تاریخ اقتصاد- آنچه میخوانید خلاصهای از گفتوگوی نمایندگان مجلس شورای ملی درخصوص تاسیس بانک ملی در تاریخ یکشنبه 22 شهریور 1286 شمسی است: حاج معینالتجار: دو چیز است که عدمش اسباب پریشانى و وجودش موجب آبادى مملکت است؛ یکى امنیت و یکى پول، هر دو اینها بسته به هم است. حال هر کدام را مجلس جلو انداخت آن دیگرى حاصل خواهد شد.
آقا سید حسن تقىزاده: ترتیبات قدیمه بانک با ترتیبات حالیه خیلى تفاوت کرده، حتى پول هم با بانک تفاوت کرده و همانطور که بانک لازم است پول هم لازم است، سد اهواز هم لازم است و پول به جهت این مملکت خیلى لازم است. اول قرار شد که سرمایه سى کرور باشد و قرار شد شش کرور دولت قرض نگیرد، بالاخره قرار شد چهار کرور شود که از آن طرف جمع شده و از این طرف به دولت داده شود؛ دولت هم به واسطه شدت احتیاج هر امتیازى که مىخواست داد بانک لازم است و باید وزیر تجارت آن را تاسیس نماید، ولى براى دولت هیچ فایدهای ندارد تا پنج سال دیگر بر فرض چهار پنج کرور هم جمع شد و یک مختصرى به دولت داده شود باز فایده به حال دولت ندارد امروزه هم بانک لازم است براى ملت و هم پول براى دولت و باید این دو از هم جدا بشود و بانک را اشخاص صحیح جمع شده تشکیل بدهند.
احسنالدوله: فعلا هشت ماه است این صحبتها میشود و مثل خواب آشفته تعبیر ندارد! ما اهل ایران همیشه عادت کردهایم؛ به مفتخورى پول پیدا نمیشود، مگر به زحمت ما مىبینیم مال خودمان را نمیتوانیم حفظ کنیم آن همه زحمت کشیدیم و مبلغى بر خالصه افزودیم چه شد!؟ مسیو نوز را از گمرک اخراج کردند حسابش چه شد! از گذشتهها میگذریم. از اول هم تا حال چه کردند و آنچه ازمجلس گذشت کدام اجرا شد؟!
آقا میرزابوالحسن خان: این که گفته شد پول از بانک جداست من اعتقاد ندارم؛ بانک مخزن پول است، امروز آن وسعت را داریم که بانک فلاحتى و تجارتى وغیره تشکیل نماییم، ما امروزه این بانک را که تشکیل مینماییم به جهت آن است که مایحتاج دولت را از مملکت بپردازیم که از خارجه قرض نکنند، پس این بانک که تشکیل میشود باید مخارج دولتى را بدهد. آن که میفرمایند ممیزى ممیزى هم نمیشود، مگر به پول بعد از آنکه بانک پول به دولت نداد. دولت میگوید من باید ادارات را منظم نمایم و اداره کردن ادارات محتاج به پول است، باید از خارجه قرض کنم آنوقت جواب دولت را چه خواهند گفت؟
حاجى معینالتجار: از این اعتراض که جناب تقىزاده کردند مثل این است که در مجلس تشریف نداشتهاند آنوقتی که مالیات راجع به مجلس ملى شد و اصلاح مالیه راجع به مجلس شد که مالیات به بانک ملى وارد شود، آنوقت ملت میگفتند که ما قرض دولت را مجانا میدهیم و مالیه داخل بانک شود، این بود که قریب چهارصد پانصد هزار تومان پول هم داده شد حتى سعدالدوله گفتند شما به اطمینان کى این پول را دادید گفتیم به اطمینان جناب مشیرالدوله بارى قرار شد که خمس سرمایه را به دولت قرض بدهند، این شد که امتیازنامه دادند بعد از قرارداد قرض با بانک بنا شد ببرند آن قرارداد را به صحه همایونى برسانند. بردند در دوشانتپه آن روز حال شاه خوب نبود، کم کم تعویق افتاد. این شد که کم کم اسباب عدم اطمینان مردم گردید حتى از اصفهان نوشتند که ما اطمینان نداریم از خانه خود بیرون بیاییم چطور پول بدهیم.
آقا سید حسن تقىزاده: اینکه اعتراض شد که من گفتم بانک پول نیست بلى بانک پول نیست، براى دولت پول اول درجه لزوم را دارد و خیلى لازم است که قطره قطره پول جمع شده در یک جا ثروت مملکت را زیاد میکند، پس از آن که مبلغ معتنابهى جمع شد آنوقت بر سه قسمت میشود؛ یک قسمت احتیاطى یک قسمت دائمى، یک قسمت دائر از آن قسمت دائر قسمتى به قرض دولت بدهند آن هم باز قرض دولت است، اما حالا دولت پول لازم دارد این هم نمىشود مگر به ممیزى، میگویند ممیزى هم پول لازم دارد این ترتیب تسلسل میشود ممیزى چیزى است که همان روز شروع بدون گرو پول میدهند. همانطور که آقا میرزا ابوالحسنخان فرمودند ممیزى مثل یک راهآهنى است که به محض دایرشدن و طى کردن مسافتى پول عاید میشود از اینها گذشته ما باید رخنهها را بگیریم و یک وزارت مالیه صحیح داشته باشیم و گذشته از این باید از طرف مجلس یک تفتیش و نظارتى در امر مالیه باشد. اینکه گفتند بانک نظارت داشته باشد و عایدات دولتى وارد بانک شود، این یک چیزى است که هیچ عاقلى نگفته است و اگر هم گفتهاند از روى غفلت و بىاطلاعى است مردم به وزیر مالیه اطمینان ندارند، چه رسد به بانک.
وکیلالرعایا: بنده عرض میکنم آن امتیازنامه که بانک تحصیل کرد به آن طول مدت اگر این ملت ضعیف شرکت نداشته باشند، وای به حال این ملت و هر گاه این ملت بخواهند اقدام نکنند و خود را داخل و شریک در این بانک ننمایند باز چندی نمیگذرد که دوره استبداد به شکل دیگر بر میگردد و این فقرا به همان حال فقر و ذلت باقی خواهند ماند و نباید امروزه بر بزرگان هم التماس کرد که بیایند شرکت کنند، باید فقرا و عموم ملت شرکت نمایند، ولی باید امروز بزرگان مدد قرضی به اجزای بانک نمایند و آن پولها را که به بانکهای خارجه دادند بیاورند در این بانک بگذارند اگر به غیر از این ترتیب باشد این بانک به حال ملت فایده ندارد و تشکیل هم نخواهد شد؟!
ارسال نظر