سرگذشت یک موقوفه در اصفهان
کاروانسرایی که مهمانخانه شد
گروه تاریخ اقتصاد- آنچه می خوانید قسمت دوم (پایانی) مقاله عبدالمهدی رجایی است با عنوان از کاروانسرا تا مهمانسرا، سرگذشت یک موقوفه در اصفهان» که در شماره پیشین منتشر شد؛ در اینجا واکنش های مختلف عدهای از علاقه مندان و صاحب نظران در آثار تاریخی نسبت به تصرف این بنای تاریخی آمده است: چند ماه بعد از امضای قرارداد، مراسم کلنگزنی هتل شاه عباس انجام گرفت. خبر روزنامه مجاهد در این باره چنین است: «به مناسبت مراسم زدن اولین کلنگ ساختمان هتل مجلل بیمه در خیابان شاه عباس کبیر (سرای فتحیه، آمادگاه سابق) طبق دعوت آقای ناصر میرفندرسکی، رییس بیمه اصفهان از ساعت ۱۱ صبح امروز تیمسار سرلشکر گرزن، استاندار، جناب آقای دکتر مشرف نفیسی، مدیرعامل شرکت سهامی بیمه، تیمسار مختاری، شهردار، آقایان روسای ادارات دولتی، ارباب قلم،اطبا، مدیران کارخانهها و جمع کثیری از طبقات مختلف شهر در محل آمادگاه حضور یافتند.
گروه تاریخ اقتصاد- آنچه می خوانید قسمت دوم (پایانی) مقاله عبدالمهدی رجایی است با عنوان از کاروانسرا تا مهمانسرا، سرگذشت یک موقوفه در اصفهان» که در شماره پیشین منتشر شد؛ در اینجا واکنش های مختلف عدهای از علاقه مندان و صاحب نظران در آثار تاریخی نسبت به تصرف این بنای تاریخی آمده است:
چند ماه بعد از امضای قرارداد، مراسم کلنگزنی هتل شاه عباس انجام گرفت. خبر روزنامه مجاهد در این باره چنین است: «به مناسبت مراسم زدن اولین کلنگ ساختمان هتل مجلل بیمه در خیابان شاه عباس کبیر (سرای فتحیه، آمادگاه سابق) طبق دعوت آقای ناصر میرفندرسکی، رییس بیمه اصفهان از ساعت ۱۱ صبح امروز تیمسار سرلشکر گرزن، استاندار، جناب آقای دکتر مشرف نفیسی، مدیرعامل شرکت سهامی بیمه، تیمسار مختاری، شهردار، آقایان روسای ادارات دولتی، ارباب قلم،اطبا، مدیران کارخانهها و جمع کثیری از طبقات مختلف شهر در محل آمادگاه حضور یافتند.» در این مراسم نفیسی و استاندار سخن گفتند و در پایان خبر اضافه میشود که: «نقشه این ساختمان به وسیله جناب آقای مهندس فروغی، نماینده مجلس شورای ملی و فرزند برومند سعید فقید محمد علی فروغی، نخست وزیر اسبق ایران، تهیه شدهاست.»
گویا از همان زمان زمزمههایی در مخالفت با این امر آغاز شده بود. روزنامه مجاهد در سال ۱۳۳۹ در مقالهای بیانیه گونه چنین تیتر زد: «ما خرابی خیابان شاه عباس کبیر را ضروری میدانیم» و ادامه داد: «چون این اواخر شهر تاریخی اصفهان موردنظر جهانگردان و مستشرقین گیتی قرار گرفت و هر روز عده کثیری به این شهر هجوم میآورند و مهمانخانه آبرومند که بتواند آسایش این جهانگردان را فراهم کند، موجود نبود. بنا به این امر ملوکانه قرار شد یک مهمانخانه بسیار مجلل آبرومند در اصفهان ساخته شود. از این رو شرکت سهامی بیمه پیشقدم این امر خطیر شد و هیات برای رسیدگی به اصفهان گسیل داشت. ابتدا ساحل زایندهرود و باغ پنبه موردنظر واقع شد. به عللی که فعلا بحث آن را در اینجا زاید میدانم، قرار شد این مهمانخانه با شکوه در اول خیابان شاه عباس و در محل آمادگاه ساخته شود. البته در این مورد اختلافاتی هم پیش آمد کرد، ولی بالاخره نظر کارشناس باستانشناسی، مسیو گدار، بر این قرار گرفت که در محل فعلی ساخته شود و نظر داد که هیچگونه آسیبی هم به مدرسه چهارباغ وارد نخواهد شد. مدت یک سال و نیم است که ساختمان آن شروع شده و قرار بوده که آخر امسال قسمتی از آن
تحویل گردد. بنابر قولی قرار است پذیرایی از علیا حضرت ملکه الیزابت دوم ملکه انگلستان، در این مهمانخانه به عمل آید.» نویسنده که گویا خود یکی از کارگزاران شرکت بیمه است، اضافه میکند که خیابان روبهروی هتل مناسب نیست و پیشنهاد کرد خیابان، هشت متر گشادتر شود.
سال بعد روزنامه مجاهد در مقالهای از ساخت هتل انتقاد کرد: اطراف مدرسه چهارباغ رو به جنوب، قبلا باغ و محل تفریح طلاب و شاه صفوی بوده و درهای جنوبی مدرسه گواه آن است، «حال به جای اینکه اقدامی میکردند و برای نمایش عظمت این بنای عظیم و عجیب با هر تدبیری که بود به صورت اولیه برمیگرداندند با کمال بیسلیقگی یک سمت آن را هم با کوهی از آهن و سیمان گرفتهاند».
شاید به دلیل همین انتقادها بود که شرکت بیمه ایران تصمیم گرفت در مرداد ۱۳۴۱ بیست نفر از روزنامهنگاران تهران را به خرج خود به اصفهان آورد و اقدامات خود را برای آنها توضیح دهد. آنها از فرودگاه یکراست به مهمانسرای شاه عباس کبیر رفته، در آنجا از ۴۰ دستگاه سوئیت آماده شده بازدید کردند و مشرف نفیسی، مدیرعامل شرکت بیمه ایران، توضیح داد: «چون در محافل مختلف درباره هزینه مهمانسرای شاه عباس کبیر مطالبی دور از حقیقت گفته میشود، خواستم که آقایان از نزدیک هم ساختمان آن را که با اسلوب و معماری قدیم ایران بنا شده ببینند». سپس به ذکر تاریخچه کار و اینکه این محل در اجاره ۶۰ ساله اداره اوقاف است پرداخته، افزود: «ضمنا با اجاره بهای آن اداره فرهنگ محل تاکنون چهار باب دبستان بنا کرده است و شروع به ساختن کرده. در ساختمان این مهمانسرا سعی شده است هنر و ذوق و فن و ظریف کاریهای ایرانی اساس کار تزئین بنا قرار گیرد. این هتل دارای ۱۷۰ دستگاه ساختمان پذیرایی است که فقط ساختمان ۴۰ دستگاه آن پایان یافته و بقیه تا سال آینده آماده بهرهبرداری خواهد شد. تا به حال ۲۶میلیون تومان صرف هزینه این هتل شده و با دستگاههای تهویه و شوفاژ و سایر
وسایل تکمیل این رقم به ۴۰ میلیون تومان خواهد رسید.» مدیرعامل بیمه سعی کرد به نوعی اثر انتقادات را کم کند و سپس قول داد تا دوم آبانماه که شاه و ملکه هلند به اصفهان میآیند، هتل تکمیل شود و این دو، نخستین مهمانان هتل باشند.
اما تصرف در یک بنای تاریخی مسالهای نبود که علاقهمندان به آثار تاریخی به راحتی از آن بگذرند. تندترین حملات به این عمل از سوی نویسنده کتاب تاریخچه اوقاف اصفهان، عبدالحسین سپنتا، انجام شد. او در مقالهای تحت عنوان «کاروانسرای صفوی اصفهان را چگونه خراب کردند» در مجله ارمغان به تاریخ فروردین ۱۳۴۲ نوشت: «یکی از این جنایات در سالهای اخیر در اصفهان رخ داده که میل دارم شرح آن را برای ثبت در تاریخ نوشته و محفوظ بماند». او این عمل را مخالف قانون عتیقهجات دانسته بعد از شرح تاریخچهای از این کاروانسرا میافزاید: «این کاروانسرای تاریخی که در مرکز شهر اصفهان تنها کاروانسرای مزین با کاشی از عهد صفوی و بهترین نمونه آن برای بازدید جهانگردان بود، قسمتی را خراب و بدون رعایت اصول و سبک تاریخ با صرف چند میلیون پول هتل مدرنی در آنجا برپا ساختند.» عبدالحسین سپنتا دو عکس از این کاروانسرا را در ضمیمه مقاله خود چاپ کرده که ایوانها و طاقنماهای جبهه جنوبی کاروانسرا تراشیده شده بود و زیر آنها افزوده است: «منظره کاروانسرا بعد از خرابی شرکت بیمه.»
محور دیگر مخالفت سپنتا آن بود که «تمام اثاثیه و لوازم این مهمانخانه را که در پایتخت صفوی بنا شده از اروپا وارد کردند، حتی کاشی و قالیهای آن را هم که اصفهان مرکز این دو صنعت قدیم ایرانی است». دیگر آنکه هزینه این کار سرسامآور است: «هزینه ساختمان این هتل ۴۰۰ میلیون ریال است در صورتی که با این پول میتوانستند پنج هتل در پنج نقطه ایران بسازند».
سپنتا درباره قیمت اجاره و انتخاب محل نوشت: «به علاوه، محل هتل بیمه اصفهان که زمین وقف بوده آن را شصت ساله به مبلغ بسیار هنگفتی اجاره کردهاند؛ در صورتی که اگر میخواستند میتوانستند با کمتر از این مبلغ اجاره، در ساحل زایندهرود در بهترین نقاط مصفای اصفهان اراضی وسیعتر از محل کاروانسرای مادر شاه خریداری نمایند و در محلی این بنای عظیم را نسازند که چشمانداز آن مشتی خانههای خراب نیست».
نویسنده ادامه میدهد که در انجمن آثار ملی اصفهان که او خود عضو آن بود، دو نفر با این کار به شدت مخالفت کردند: او و دکتر کارومیناسیان. عبدالحسین سپنتا «آندره گدار» فرانسوی را هم بینصیب نگذاشت و او را به عنوان کسی که «نقشه خراب کردن و تغییر شکل دادن این کاروانسرا را کشید» نکوهش کرد.
اما هر چه کار مرمت و احیا پیش میرفت، این کار موافقان بیشتری پیدا میکرد؛ یکی از آنها «رضا گورنگ» بود که چند ماه بعد از مجله ارمغان پاسخ آقای سپنتا را چنین داد: «معلوم میشود که آقای عبدالحسین سپنتا فقط شاهد مرحله تخریب کاروانسرا بوده و مرحله عمران و اعاده ساختمان بنا را ندیده است». وی نیز اضافه میکند که کاروانسرا قبل از اقدام شرکت بیمه «به وضع بسیار اسفناکی افتاده و در اثر مرور زمان و عدم مراقبت متصدیان آنچه در پشت نمای داخلی کاروانسرا از گل و خاک ساخته بود تماما پوسیده و به حال مزبلهدانی افتاده بود و حتی دیوارهای آجر نمای داخلی هم به واسطه ضخامت قشر کاهگلی که هر چند سال یک مرتبه قشری بر قشر قبلی اضافه شده بود و فشار سنگین، بامها در قسمتهایی شکاف برداشته و در بعضی قسمتها انحنایی به میزان اقلا ده درجه نسبت به عمود پیدا کرده بود. اگر شرکت بیمه ایران به عملیات عمرانی دست نمیزد، ۵ سال نمیگذشت که به کلی ضلع شرقی سرنگون میشد.
طرز استفاده از این محل، که انبار قند و شکر بود و همه روزه تعداد زیادی کامیونهای سنگین بار خود را در حجرات آن خالی میکردند، بر سرعت تخریب میافزود. تصمیم شرکت سهامی بیمه ایران دایر بر استفاده از کاروانسرا برای احداث میهمانخانه، آن بنا را نجات داد. [شرکت بیمه] اضلاع چهارگانه کاروانسرا را به همان وضعی که روز احداث بنا داشت احیا کرد؛ یعنی هرکجا ممکن بود بنای سابق را حفظ و تعمیر کرد و هر کجا امکان نداشت قسمتهای غیر قابل استفاده را بدون اینکه یک مو در وضع آن تغییر داده شود از نو ساخت، به قسمی که امروزه تمام صحن کاروانسرای سابق به همان سبک زمان صفویه احیا شده و به مراتب از مواقعی که ساخته شده بود مجللتر و دلرباتر و جالبتر است. آنچه برای احداث مهمانخانه استفاده شده تبدیل حجرات مخروبه پشت نما به اتاقهای مسکونی طبق سلیقه و مقتضیات روز بوده و تصور نمیرود هیچکس مدعی شود که با این عمل به آثار باستانی ایران خیانت شده باشد.» نویسنده عکسی نیز از عمارت احیا شده ضمیمه مقاله خود کرده است و از خوانندگان خواسته وضع سابق و فعلی را با هم مقایسه کنند.
اما انتقاد از این کار ادامه داشت. عبدالحسین سپنتا، همان مقاله انتقادی را به روزنامه مجاهد داد و این روزنامه آن را با همان نام، در چهار قسمت چاپ کرد. چند ماه بعد سردبیر روزنامه مجاهد خود مطلبی نوشت که «مدرسه سلطانی قریب به انهدام است» و توضیح داد: «در پشت گنبد با عظمت مدرسه سلطانی حفر پیهایی تا عمق ده متر برای ساختمان عمارت چند اشکوبه را شروع کردند و همین پی کندنها موجب شد که لطمه شدیدی به گنبد مدرسه وارد ساخت و اینک، پس از پنج، شش سال گنبد به طور محسوسی متمایل به طرف شمال شده.»
کار ساخت هتل عباسی در سال ۱۳۴۵ تقریبا به پایان رسیده بود و در این زمان شرکت بیمه میتوانست حاصل چند سال تلاش و سرمایهگذاری خود را به رخ دیگران بکشد و منتقدان را مسحور اتاقهای زیبا، نقاشیهای دلربا و بنای بازسازی شده آن کند.
ارسال نظر