گروه تاریخ اقتصاد- هر دسته و صنفی از مجتمعین در سفارت انگلیس چادر مخصوصی برای صنف و طبقه خود برپا نموده و تحصن اختیار کردند. بازار‌ها عموما تعطیل و محل نمایندگی خارجه پناهگاه و مسکن اجتماع طبقات تجار و اصناف شد.
معلوم است در یک چنین موقع سوریان حاشیه‌نشین باغ مصفای سفارت را استراحتگاه خود قرار داده و دود و دمی راه انداخته بودند. اوضاع جماعت متحصن از هر جهت تماشایی بود و همانطور که موضوع سرمایه اصلی و مخارج متوقفین قصبه حضرت عبدالعظیم کاملا برای ارباب بینش مجهول بود؛ دوران ثروت پناه‌جستگان سفارت نیز مساله بغرنجی را تشکیل داده بود. برخی معتقد بودند که از طرف تجار عمده پرداخته می‌شود و بعضی می‌گفتند وجوهات ظل‌السلطان یا سالارالدوله و میرزا علی‌اصغرخان اتابک مشکل‌گشایی می‌کند و بالنتیجه شاید همه می‌دادند و بر ضد همدیگر کارشکنی می‌کردند و هر کدام در طریق مقصود نظر خاصی داشته در پی اغراض خود افتاده بودند. در هر صورت سور و پلو در راه و بالاخره نتیجه بر له ملت تمام شد. بالجمله از طرف خزانه غیبی به عنوان صندوق تجار بساط را سر و صورت داده بودند و یک جماعت چهارده هزار نفری را شام و ناهار حاضر می‌کردند. منظره مطبخ ملی بی‌تماشا نبود مثلا دیگ‌های پلو مانند خط زنجیر سپاهیان حبشه و آفریقای مرکزی جهت جبهه شمالی باغ سفارت را اشغال نموده و هنگام ظهر یا اول شب که وقت صرف ناهار یا شام خوردن بود، مجموعه‌های پلو به تناسب کثرت و قلت نفرات چادر‌ها، تقسیم و جوانان اصناف هر کدام یک مجموعه از برنج پخته و دم نکشیده و ظرف خورش قورمه‌سبزی و قیمه را بر سر گرفته و رو به طرف چادرهای قلندری ماوای خود در حرکت بودند.
منبع: تاریخ نهضت ایران، ح. مدیر حلاج، ناشر علی‌اکبر سلیمی، آبان ۱۳۱۲