مشروطه شارژ دافر!
«مرحوم پدرم (سید ابراهیم فنا طباطبایی) که یکی از متحصنان سفارت انگلیس بود، نقل میکرد که نخستینبار کلمه «شرط» و «مشروطه» در مقابل فرمان عدالتخانه، از بستگان سفارت به خصوص شارژدافر[= کاردار] شنیده شد و پیش از آن در گفتن و نوشتن ابدا کسی این لفظ را به کار نمیبرد و پیدایش آن مربوط به همان ایام تحصن سفارت است. باز همان مرحوم در وجیزهای که به سال ۱۳۵۰ (ق) راجع به سرگذشت زندگانی خود برای این جانب نوشته، اظهار میدارد: «. . . مخفی نماناد که در اول ورود ملت ایران به سفارت، همه بیخبر از عنوان مشروطیت بودیم؛ فقط معدلتخانه عُظمی یا عدالتخانه کبری و شبه ذلک از دولت، خواهان بودیم.
«مرحوم پدرم (سید ابراهیم فنا طباطبایی) که یکی از متحصنان سفارت انگلیس بود، نقل میکرد که نخستینبار کلمه «شرط» و «مشروطه» در مقابل فرمان عدالتخانه، از بستگان سفارت به خصوص شارژدافر[= کاردار] شنیده شد و پیش از آن در گفتن و نوشتن ابدا کسی این لفظ را به کار نمیبرد و پیدایش آن مربوط به همان ایام تحصن سفارت است.
باز همان مرحوم در وجیزهای که به سال ۱۳۵۰ (ق) راجع به سرگذشت زندگانی خود برای این جانب نوشته، اظهار میدارد: «...مخفی نماناد که در اول ورود ملت ایران به سفارت، همه بیخبر از عنوان مشروطیت بودیم؛ فقط معدلتخانه عُظمی یا عدالتخانه کبری و شبه ذلک از دولت، خواهان بودیم. رفتهرفته به واسطه شبنامههای بسیار که نفوس مطلعه در سفارتخانه انداختند و خوانده شد، دانسته و فهمیده شد که عنوان، مرام مشروطه است. گرچه از شبنامهها معلوم میشد؛ ولی صراحتا از شارژد افر و نایب سفارت به ملت، سرا تلقین و تفهیم گردید... .»»
منبع: محیط طباطبایی، مجله محیط، سال اول، شماره اول، شهریور ۱۳۲۱.ش، صص۱۵-۱۲
ارسال نظر