گروه تاریخ اقتصاد- مذاکرات نمایندگان در روز پنج‌شنبه، 9 ‏مرداد 1286 شمسی در مجلس شورای ملی درخصوص شرکت نماینده ایران در کنفرانس بین‌المللی لاهه و تاسیس بانک ملی چنین ادامه یافته است:
وزیر مالیه(ناصرالملک همدانی)*: در سه شب قبل اینجا وکلاى مجلس را زحمت دادم در خصوص بانک مذاکره شد و با وکلاى بانک هم آنچه لازم بود مذاکره شده، آنها هم اقدامات خود را دریغ نداشتند، خوب است مجلس دو سه روز وقت خود را صرف این کار نماید تا تمام شود.
وکیل‌التجار: چون مطلب مهم است و وقت زیاد می‌خواهد خوب است، چند روزى طرف صبح مجلس فوق‌العاده تشکیل بشود که از روى دقت، زود این امر انجام بگیرد.
وزیر مالیه: هرچه زودتر باشد بهتر است که رفاهیت و خیر عامه در این بانک است؛ الحق وکلاى بانک هم خیلى زحمت کشیده‌اند، حالا هم باید زحمت بکشند تا صورت بگیرد.
آقا سید محمد‌جعفر: چون اهمیت دارد چند روزى طرف صبح مجلس تشکیل شود تا تمام شود.
وزیر مالیه: اگرچه تکلیف من است که اقدامات لازمه را بنمایم، ولى شخصا خودم باطنا یک شوق و میلى به این مطلب دارم این است که اصرار و تعجیل می‌کنم.
آقا سید محمد جعفر: همه شایق به این امر هستند، از شیراز میرزا ابوالقاسم خان بصیرالملک تلگراف کرده بود که نقدا هزار تومان به بانک ملى می‌دهم، بعد که تشکیل شد، آنچه توانستم حاضرم که بدهم.
آقا شیخ یوسف: مکرر عرض کردم که حیات مملکت بسته به تاسیس بانک است بنده که در شیراز بودم در یک انجمنى که اغلب آنها فقرا بودند، میان خودشان هجده هزار تومان براى بانک جمع کردند که شاید از آن پولى به توسط بعضى از موسسین رسیده باشد، مقصود این است که همه مردم در کمال شوق و شعف همراهند. قرار شد از صبح دوشنبه براى مذاکره مجلس فوق‌العاده تشکیل شود.
دکتر ولى‌الله خان: چند ماه بیشتر در روزنامه‌ها خوانده بودیم که کنفرانسى در لاهه مرکب از تمام وکلاى دول منعقد خواهد شد و در چند مساله گفت‌وگو خواهند کرد و یکى از روزنامه‌نویس‌هاى معتبر نوشته که یکى از وکلای بزرگ ۲۴ نطق ترتیب داده که قرائت شود و بنده اوقاتی که مجلس در عمارات بالا منعقد می‌شد، گفتم که از تمام دول در کنفرانس لاهه نماینده خواهد رفت و سوال نمودم از طرف دولت علیه هم می‌رود، فرمودید خواهد رفت، از قرار معلوم صمد خان رفته و یکى از آن مسائل که در مجلس لاهه مطرح و مذاکره شده، بیدق امان است در خصوص مجروحین نظامى، دول اروپ نشان مذهبى خودشان را علامت قرار داده‌اند و به تمام دول اطلاع داده‌اند. کمیسیون دولت عثمانى گفتند در خاک ما علامت همان ماه و ستاره باید باشد و نایب وزیر مختار ما هم اظهار داشته‌اند که باید علامت شیر و خورشید باشد. آیا ببینیم غیر از این مساله چه اقدامى و خدمتى براى دولت و ملت خود کرده‌اید.
وزیر امور خارجه: ممتازالدوله کارهاى بزرگ می‌کنند و این کارها هم یکى از آن کارها است.
محقق‌الدوله: بنده عرض دارم وزیر مالیه تاکید در تاسیس بانک ملى دارند و مردم هم شکایت از بى‌پولى دارند و این چند روزه هم بعضى اتفاقات ناگوار افتاده و بنده اطلاع دارم به موجب تصدیق دفتر استیفا که هشتصد هزار تومان باقى حکام است در این مورد که از همه طرف فشار می‌دهند چرا حکام این پول را نمی‌دهند و وصول از حکام نمی‌کنند.
وزیر مالیه: فشار به من بیشتر از شما وارد می‌شود، ولى وزارت مالیه نباید شخصا برود ماموریت کند و در جاهاى دیگر که پول دولت را نگاه می‌دارند یک اندازه وصولش راجع به عدلیه است.
محقق‌الدوله: این چه صورت است که آنها استنکاف داشته باشند و حاضر به حساب نشوند.
وزیر مالیه: بله هیچ جا حاضر نشده‌اند و مکرر رقعه نوشته‌ام فقط از من اطلاع است فعلا طورى شده است که حساب این چند ساله را نمی‌دهند.
آقا میرزا محمود: مامور وصول بقیه وزارت مالیه است تا حال سه ماه است وزارت مالیه هیچ اقدامى نکرده، چرا به تکلیف خود عمل نکرده؟
وزیر مالیه: تکلیف وزارت مالیه نبوده است که ماموریت کند باید تشخیص حساب را داده و بخواهد، اگر ندادند باید سختى کرد و این تکلیف مالیه نیست و در خارجه با عدلیه است و اولا تا دو سه مرتبه اخطار می‌شود اگر امتثال نشد مال او توقیف می‌شود و بعضى اشتباهات دیگر هم شده، مثلا می‌گویند وزیر مالیه هر چه از او بخواهند باید بدهد.
آقا سید مهدى: آقایان که وظیفه خور دولت بودند هنوز باور نکرده‌اند که مملکت مشروطه است با وجود آن پول‌ها که در نزد آقا است باز می‌خواهند از وجه استقراض به حساب‌سازى ببرند و بخورند ما حاضر نیستیم و باید وزرا با هیات وکلا اتفاق کرده پوست و گوشت آنها را بگیرند.
* ابوالقاسم‌خان قره‌گوزلوی همدانی فرزند احمدخان و نوه محمودخان ناصرالملک فرمانفرما در سال ۱۲۴۵ هجری شمسی متولد شد. در سفر دوم ناصرالدین شاه به اروپا، محمودخان ناصرالملک که از همراهان شاه بود، نوه خود ابوالقاسم را نیز برای تحصیل به لندن برد. ابوالقاسم در دانشگاه آکسفورد به تحصیل پرداخت و پس از فراغت از تحصیل مدتی با سمت وابسته سفارت ایران در لندن خدمت کرد و دو بار هم به نیابت سفارت فوق‌العاده به دربار هلند و دربار آلمان رفت. در بازگشت به ایران پس از انتخاب میرزا علی‌خان امین‌الدوله به عنوان صدراعظم در سال ۱۲۷۶ هجری قمری، ناصرالملک به سمت وزارت مالیه برگزیده شد، پس از آن مامور حکومت کردستان شد. ناصرالملک پس از پیروزی انقلاب مشروطه در کابینه‌های میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله، سلطان علی‌خان وزیر افخم و امین‌السلطان وزیر مالیه بود.پس از سقوط کابینه میرزا احمدخان مشیرالسلطنه، نمایندگان مجلس شورای ملی در نشستی محرمانه و خصوصی، میرزا ابوالقاسم‌خان ناصرالملک را نامزد رییس‌الوزرایی کردند. با تایید این تصمیم از سوی محمدعلی شاه، فرمان رییس‌الوزرایی ناصرالملک در سوم آبان ماه ۱۲۸۶ هجری شمسی صادر شد. ناصرالملک بعد از چند روز مشورت با نمایندگان بدون خواستن نظر شاه، وزیران خود را به مجلس معرفی کرد و چون بیشتر افراد این کابینه با هم ارتباط خانوادگی داشتند به «کابینه خانوادگی» مشهور شد.