گفته‌ها - ۲ مهر ۹۲
«سقوط وزیردربار [تیمورتاش] نمونه دیگری بود از نحوه عملکرد یک دیکتاتور آکنده از سوء ظن و بیمناک از باختن تاج و تخت، درنابودی و انهدام یک به یک کلیه رجال قابل و مستقل، سیاست شاه [رضا‌شاه] برآن قرارداشت که هیچ‌گاه اجازه ندهد دولتمردی وجود خود را لازم و ضروری فرض کند.
وی به این ترتیب نه تنها رهبران را از میان برد، بلکه اصولا نفس رهبری را هم نابود ساخت. از این رو هنگامی که از صحنه کنار رفت، درایران فقط معدود شخصیت‌های جان به در برده برجای بودند و آن تعداد نیز اندک و خرد بودند. در واقع هیچ کشوری نمی‌توانست تا به این حد درآستانه ورشکستگی سیاسی قرار گرفته باشد.»
دکتر علی اصغربرزگر: تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس در دوره ‌رضا شاه، ترجمه کاوه بیات، تهران، انتشارات پروین.