گروه تاریخ اقتصاد - مذاکرات نمایندگان دارالشورای ملی در روز سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۲۸۵ در خصوص عدم‌همراهی وزرای وقت با مجلس و نمایندگان است. در این جلسه نمایندگان خواهان اجرای مفاد نظامنامه و به‌کارگیری قوانین مشروطه و مشروطه گری هستند و معتقدند باید شرایطی فراهم شود که بتوانند مستقیما با شاه مملکت در ارتباط باشند و وی را در جریان امور و مشکلاتی که از وی پنهان نگه داشته می‌شود، بگذارند. رییس: اول صورت مجلس روز گذشته را بخوانند. (آقا سید محمد تقی صورت مجلس روز یکشنبه را قرائت کردند). آقا میرزا ابوالحسن خان: چون جناب آقا پریروز اجرای نظامنامه داخلی را خواسته بودند عرض می‌کنم که نظامنامه داخلی باید اجرا بشود، بعضی دون بعضی نمی‌شود، تمام فصول آن باید اجرا بشود. آقا سید حسین: تا حال که نظامنامه نبود و حکام مانع از انتخاب وکلا بودند و نمی‌گذاشتند که امر انتخاب صورت بگیرد. حاجی سید نصرالله: دولت هیچ همراه با ملت نیست و همان نحو استبداد و خودسری که در وزرا و حکام بود هست، فقط ذات اقدس همایونی ملت خواه رعیت پرور است، اما آلات اجراییه که وزرا هستند به هیچ نحو حاضر به همراهی نیستند. مثلا پریروز وزیر مالیه در اینجا به یک حسن بیان خودش را از مسوولیت خارج می‌کند، این طفره است این اصلاح بودجه مالیه نیست، چرا او نباید همراهی و راهنمایی کند تا کار پیشرفت داشته باشد. آقا سید حسین: شما باید از پادشاه بخواهید که به قوه اجراییه تکلیف مجلس را معین نمایند و احکام مجلس را اجرا بدارند. حاجی سید نصرالله: اطرافیان شاه کسانی هستند که راضی به پیشرفت مجلس نیستند و نمی‌خواهند که قانونی باشد. آقا سید‌هاشم: چرا برای بانک ملی هر روزی یک بازی در می‌آورند، چرا مسامحه می‌کنند و امتیازنامه او را تمام نمی‌کنند، نمی‌دهند هر روز یک چیزی کم و زیاد می‌کنند چرا نمی‌گذارند که این بانک زودتر تشکیل شود. اگر اینها همراه هستند این همه مال دولت و ملت را که خورده‌اند!؟ چرا همراهی ندارند و پول نمی‌دهند. معمار باشی: این پنجاه کروری که دولت مقروض است برای چیست؟ تمام را این وزرا خورده‌اند؛ وزیر مالیه می‌گوید که سالی پنج کرور از جمع کسر داریم! به قول او اگر چنین است پس باید در این مدت دویست و پنجاه کرور دولت مقروض باشد نه پنجاه کرور. تمام اینها دزد و خیانتکار و مفسد و وطن فروش هستند؛ ملت را به عوض صد دینار دخل می‌فروشند. چرا اینها با بانک ملی همراهی کنند که جلوی دخل و دزدی اینها گرفته شود هیچ وقت نخواهند کرد. آقای مشهدی باقر: برای چه مردم با بانک همراهی کنند و پول بدهند می‌گویند ما پول بدهیم که دیگران بخورند و حاصلی برای ملت نداشته باشد، چرا بدهیم بنده مثلا چند نفر اصناف بیچاره را حاضر کنم برای دادن یک مبلغ پولی که به خون دل او را فراهم آورده یا قرض کرده بدهد به بانک آن وقت فلان وزیر یا فلان سردار این پول را بخورد چرا هیچ کس راضی نمی‌شود به این ترتیب. آقا سید‌هاشم: همین‌ها بودند که مملکت ایران را در عوض دو پول به دشمنان دادند. حاجی سید باقر: خوب است اینجا یک تلفن کار بگذارند که در این موقع با شاه بلاواسطه عرض شود. آقا سید محمد تقی: عقیده من این است که از مجلس عریضه بشود به حضور همایونی که وزرا با مجلس هیچ همراهی ندارند و نمی‌گذارند کاری از پیش برود، تکلیف چیست و چه باید کرد. لابد جوابی می‌دهند تکلیف معلوم می‌شود. آقا سید حسین: باید به شاه عرض کرد تکلیف ملت معلوم شود. آقا سید محمد مجتهد: این مجلس بی‌فایده است، مجلس نیست؛ این وکلایی که حاضر می‌شوند می‌ترسند آنچه می‌دانند نمی‌گویند. آقا سید محمد تقی: اگر این مجلس نباشد به شما بگویم که اتحاد روس و انگلیس چندی نمی‌گذرد که ایران را پامال و تقسیم می‌کنند و هر یک قسمتی را تصرف می‌کنند. آقا سیدمحمد مجتهد: باید به شاه نوشت که از وقتی که این مجلس منعقد شده حکام ظلم و تعدی خود را زیادتر کرده‌اند و راه‌ها همه‌جا ناامن است. سعدالدوله: من این مطلب را کرارا گفتم باز هم حالا می‌گویم که این مجلس، مجلس نیست و کاری از او پیش نخواهد رفت. آقا سید محمد مجتهد: دولت به ما مجلس داده است و ما دارای سلطنت مشروطه هستیم باید به لوازم مشروطگی عمل شود؛ این معنی مجلس و مشروطگی نیست. حاجی محمد تقی: مطلب همین است که فرمودید باید به لوازم مشروطگی عمل شود. آقا شیخ حسین: عرض کردم که از خود شخص همایونی باید حضورا این مطلب را خواست. سعدالدوله: جناب وزیر مالیه می‌آیند در مجلس برای اصلاح مالیه جمیع و خرج مالیات را شرح و بسط می‌دهند؛ ولی معنی مالیات نگفتند چیست؛ معنی مالیات این است که این رعایا که این مالیات را می‌دهند برای حفظ اموال و عرض و ناموس است و برای حفظ حدود و ثغور و حقوق است و برای امنیت و آسایش است. کدام یک از اینها در مملکت ما هست بلی وزیر مالیه شخص عاقل و عالم و کاردانی است؛ تحصیلکرده دیپلمات است از سایر وزرا عالم‌تر است؛ ولی باید کارها را اصلاح کرد و همراهی نمود نه اینکه خود را از مسوولیت امری خارج کرد حال اگر صلاح می‌دانید همین طور به شاه عریضه بنویسید که فردا هیات وزرا بیایند در مجلس انجمن مخصوصی تشکیل می‌دهیم، ببینیم چه می‌گویند خودشان را مسوول می‌دانند یا نمی‌دانند. سعدالدوله: باید به طور کلی نوشت اینها فروعات است و این هم کاغذی است که یکی از اجزای پستخانه به من نوشته است، ببینید چیست من نمی‌توانم هر روز اینجا یک مطلبی بگویم و از پیش نرود. آقا سید محمد: باید درست نوشت و خواست که بیاید. سعدالدوله: حالا همه رای می‌دهید که بنویسند؟ (همه گفتند بلی باید نوشت)