روایت دلاواله از پل نو
گروه تاریخ اقتصاد- پیترو دلاواله، سیاح وجهانگرد ایتالیایی است که در زمان شاه عباس اول و در سال ۱۶۱۷ میلادی به ایران مسافرت کرده است. وی در مسیر سفر به جنوب ایران و گذر از استان فارس به «پل نو» میرسد. پل نو به چهار مکان مشخص بهطور تقریبی نزدیک به هم در منطقه رامجرد گفته میشود. اولین مکان نام پلی معروف به پل نو است. این پل روی رودخانه کر نزدیک کوه استخر یا میان قلعه قرار دارد که ساخت آن را به زمان هخامنشیان یا ساسانیان مربوط میدانند. دلاواله چنین مینویسد: از مایین به راه افتادیم با ادامه مسیر پس از طی سه فرسنگ سربالایی مداوم با شیبی ملایم و نامحسوس بالاخره به دشت رسیدیم و یک ساعت و نیم بعد از ظهر کنار رودخانهای بودیم که از شمال به جنوب در جریان است.
گروه تاریخ اقتصاد- پیترو دلاواله، سیاح وجهانگرد ایتالیایی است که در زمان شاه عباس اول و در سال 1617 میلادی به ایران مسافرت کرده است. وی در مسیر سفر به جنوب ایران و گذر از استان فارس به «پل نو» میرسد. پل نو به چهار مکان مشخص بهطور تقریبی نزدیک به هم در منطقه رامجرد گفته میشود. اولین مکان نام پلی معروف به پل نو است. این پل روی رودخانه کر نزدیک کوه استخر یا میان قلعه قرار دارد که ساخت آن را به زمان هخامنشیان یا ساسانیان مربوط میدانند. دلاواله چنین مینویسد:
از مایین به راه افتادیم با ادامه مسیر پس از طی سه فرسنگ سربالایی مداوم با شیبی ملایم و نامحسوس بالاخره به دشت رسیدیم و یک ساعت و نیم بعد از ظهر کنار رودخانهای بودیم که از شمال به جنوب در جریان است. رودخانه پلی آجری دارد که هر چند بسیار قدیمی است و دیوارهاش خراب شده معهذا آن را پل نو مینامند نامی که از روز ساختنش تاکنون حفظ شده است. این رودخانه کر نام دارد و نام کورش را بر خود دارد چون کر و سیروس (کورش) به یک مفهوم است. به هر حال از پل گذشتیم و برای استراحت به خانهای تک افتاده و بازسازی شده در ساحل غربی رود رفتیم. خانواده ساکن در این خانه مسافران را میپذیرند. قبل از عبور از رودخانه در آن سوی ساحل دو صخره بزرگ را مشاهده کردیم، بهطوریکه میگفتند در زمانهای قدیم روی قله این صخرهها دو قلعه سنگی از سنگهای همان کوه ساخته شده بود. یکی از این قلعهها که به پل نزدیکتر بود، قلعه سخت و دیگری که در فاصلهای دورتر بود قلعه شکسته نامیده میشد. در سراسر دو سوی ساحل رودخانه درختانی شبیه به درختان عرعر و نوعی سدر لبنانی است، اما کمی کوتاهتر و ایرانیان به آن گز میگویند. چوب این درختان بسیار مرغوب و برای
کندهکاری بسیار مناسب است. کمانهای ایرانی کمابیش از چوب گز ساخته میشود. روز بعد به محض طلوع خورشید با ترک جاده سمت راست که به شیراز منتهی میشد یک بار دیگر از پل گذشتیم و مسیر ساحل رودخانه را در پیش گرفتیم از کنار قلعهها گذشتیم تا خود را به ویرانههای بنای مشهور چهل منار (تخت جمشید) برسانیم.
منبع: سفرنامه پیترو دلاواله، ترجمه محمود بهفروزی، جلد دوم، نشرقطره
ارسال نظر