تجارت ایران و شوروی در دوره قاجار
محمدحسن پورقنبر- تجارت ایران و شوروی بعد از دو دهه آشفتگی سیاسی و اقتصادی در ایران و همچنین در آنسو، تحولات سیاسی در روسیه که منجر به رویکار آمدن نظام کمونیستی در آن کشور شد، از اوایل دهه ۱۹۲۰م، تقریبا بهطور رسمی از سر گرفته شد. با این حال، این مناسبات اقتصادی، همواره به سهولت و دوستانه نبود، بلکه در این میان، بازرگانان ایرانی بهخصوص شمال کشور، با چالشهایی مواجه میشدند. شوروی بهعنوان کشوری که همه سرزمینهای آن سوی مرز شمالی ایران را در آن برهه زمانی مالک بود، به نوعی این توانایی را داشت که انحصار تجارت مازندران و گیلان را نیز در اختیار بگیرد و در مواقع لازم، ازاین حربه در راستای اهداف خود استفاده نماید.
محمدحسن پورقنبر- تجارت ایران و شوروی بعد از دو دهه آشفتگی سیاسی و اقتصادی در ایران و همچنین در آنسو، تحولات سیاسی در روسیه که منجر به رویکار آمدن نظام کمونیستی در آن کشور شد، از اوایل دهه ۱۹۲۰م، تقریبا بهطور رسمی از سر گرفته شد. با این حال، این مناسبات اقتصادی، همواره به سهولت و دوستانه نبود، بلکه در این میان، بازرگانان ایرانی بهخصوص شمال کشور، با چالشهایی مواجه میشدند. شوروی بهعنوان کشوری که همه سرزمینهای آن سوی مرز شمالی ایران را در آن برهه زمانی مالک بود، به نوعی این توانایی را داشت که انحصار تجارت مازندران و گیلان را نیز در اختیار بگیرد و در مواقع لازم، ازاین حربه در راستای اهداف خود استفاده نماید. در اینجا سعی شده است تا به نمونههایی از این روند در پنج سال نخستین سلطنت پهلوی اول اشاره شود. در اوایل سال ۱۳۰۷ش بود که تعدادی از تجار مازندران، شکایاتی مبنی بر ضبط بدون علت اموال صادراتی آنان در شوروی، به اتاق تجارت تهران ارسال کردند و خواستار کمک شدند. داستان از این قرار بود که تعدادی تاجر مازندرانی برای شرکت در اولین بازار مکاره روسیه، ۱۰۶۰کیسه پنبه به آنجا حمل کردند؛ اما بهرغم آنکه پنبهها در انبار بادکوبه، توسط کنسولگری ایران حفاظت میشد، ماموران دولت شوروی به آنجا ریخته و کیسهها را بدون علت، ضبط کردند و مدتی بعد، فقط نیمی از آن بازگردانده شد. در همان برهه زمانی برخی تاجران برنج نیز دچار دردسر شدند. رییس هیات تجار بارفروش (بابل) با ارسال نامهای به اتاق تجارت تهران، از انحصار تجارت برنج در شوروی به وسیله برخی تجار بانفوذ شهر بادکوبه سخن گفته و اظهار کرد که این تاجران از دولت شوروی خواستند تا از ورود برنج ایرانی ممانعت به عمل آورد و دولت مزبور نیز ترتیب اثر داده است. این در حالی بود که طبق توافق قبلی میان طرفین، این تجار، برنج را برای حمل به شوروی، آماده کرده و با این شرایط، شدیدا متضرر میشدند.۱ این گونه موارد، برای بازرگانانی که در زمینه مرکبات نیز فعالیت میکردند، مصداق داشت. در یکی از این موارد، هنگامی که دولت شوروی به دلیل سیاسی، در صدور محصولات ایرانی به کشور خود، کارشکنی کرد هیات تجار اشرف (بهشهر) با ارسال تلگرافی به اتاق تجارت تهران، خواستار کمک، بهمنظور رفع ممانعت حمل مرکبات به شوروی شده، نگرانی شدید خود را بهدلیل این موضوع، ابراز کردند. ۲ اندکی بعد از آن، تلگرافی شکایتآمیز از سوی اتاق تجارت بارفروش، به نمایندگی از طرف بازرگانان مازندرانی ارسال شد، مبنی بر اینکه «طبق قرارداد شوروی ۹۵هزار پوط مرکبات باید به روسیه حمل شود و تمام مرکبات را تجار حاضر نمودند؛ ولی فقط ۱۳هزار پوط آن را حمل و بقیه را متعذر عدم وصول اجازه است.» ماجرا به همین جا ختم نشد، تجار مرکبات که به شدت نگران پوسیدگی محصولات خود بودند، به تحصن در اتاق تجارت بارفروش دست زدند ضمن آنکه، در همان زمان، تاجران مشهدسر (بابلسر) نیز با ارسال تلگرافی، تقاضای اقدام فوری کردند. ۳ خشم وصفناپذیر تجار مازندرانی نسبت به این شرایط را میتوان، از این گونه اعلامیههای انتشاریافته به وسیله آنان دریافت: «عملیات خانمانسوز دولت شمالی، آخرین هستی مازندرانی را به باد فنا داده، دیگر جان به لب و نفس به شماره رسیده...». ۴ چالشهای ایجاد شده برای بازرگانان مازندرانی، از سوی شوروی، انواع دیگری نیز داشت. یکی از گزارشها، حاکی از این بود که روسها، برخلاف قرارداد منعقده با دولت ایران، عوارض هنگفتی را از تجار ایرانی اخذ میکنند. همچنین بنابراین ادعا، همسایه شمالی سعی میکند، از طُرُق مختلف، بازرگانان ایرانی را مجبور نماید تا اموال خود را به قیمتی که مقرون به صرفه نیست، به موسسات تجاری کشور مذکور واگذار کنند.۵ در گزارشی دیگر از سوی رییس اتاق تجارت بارفروش به مسوولان حکومتی ایران، اعتراض تجار ایرانی مقیم باکو در مورد اوضاع اقتصادی آنان و عدم ایفای موسسات شوروی به تعهداتشان را، اشاره نموده و میآورد: «...مراعات اصل مودت را ننموده هر موقع اشکال جدیدی ایجاد مینمایند. در نتیجه تجارت برنج، خشکبار، مرکبات... که اقلا درجه اول صادرات مملکت را تشکیل میدهد امروزه به صفر رسیده و یک اختناق اقتصادی در سراسر شمال تولید شده». ۶ تاثیر مخرب دیگر روسها در راستای اخلال اقتصاد تجاری ایران، که نارضایتی تجار شمالی را نیز به همراه داشت، برگرفته از نفوذ بانک روس و ایران در ساختار اقتصادی ایران بود. یکی از نقشهایی که بانک مذکور برعهده داشت، انحصار ارز شوروی در ایران بوده است. همین، موجب میشد تا از این طریق، نسبت به بازرگانان ایرانی، اجحافات مالی روا دارند: «هیات تجار بارفروش شکایت دارند از اینکه مظنه منات روسیه در تمام نقاط، دو ریال است و بانک روس ـ ایران که منحصرا معاملهکننده منات است پنج قران آن را تسعیر و سبب خسارت تجار را فراهم نموده است». ۷ مساله دیگر اینکه از شیوع بی رویه امتعه روسی، در بازارهای داخلی بهوجود میآمد، ۸ رکود نسبی در خرید کالاهای داخلی، موجب متضرر شدن تجار داخلی شده بود. چنانکه برخی بازرگانان مازندرانی، در اعلامیهای، خشم خود را نسبت به این موضوع ابراز نمودند: «با کمال بیصبری تقاضا مینماییم شعبات تجارتی دولت ساویت شوروی که در این چهار سال اخیر رمقی برای ما باقی نگذاردند برچیند و از ورود و خروج امتعه مامورین سرحدی جلوگیری نمایند والا ناچار برای بقای حیات خود کفن گردن نموده در بنادر جلوگیری خواهیم کرد». ۹ هنگامی که در اسفند۱۳۰۶ش، تجارتخانههای شوروی در نواحی شمال ایران، برای مدتی محدود، تعطیل شد، این موضوع، کاملا به نفع اقتصاد محلی این مناطق تمام شد: «فعلا امتعه روسی تنزل کرده و امتعه ایرانی مختص آن حدود ترقی نموده است. مرکبات امسال گران شده و قیمت آن به هزاری ۱۲ تومان بالغ شده است. سال گذشته همین موقع در حدود هزاری سه تومان بود و خریدار نداشت. همین طور خشکبار و پنبه ترقی فوقالعاده کرده است مرکبات از هر قبیل، امسال فراوان است و مقدار زیادی به بادکوبه حمل میشود». ۱۰ منابع: ۱. ماهنامه عصر جدید و راهنمای تجارتی ایران وابسته به اتاق بازرگانی تهران، شماره ۴۷، فروردین۱۳۰۷، ص۱۶. ۲. پیشین، شماره ۵۵، آذر۱۳۰۷، ص ۲۱. ۳. پیشین، شماره۵۶، دی۱۳۰۷، ص ۱۵؛ نمونههای دیگر در این مورد، نک: مصطفی نوری، اسناد مازندران در دوره رضاشاه، تهران: کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ۱۳۸۹ش، صص۲۸۶-۲۹۲. ۴. مصطفی نوری، ص۲۹۴. ۵. ماهنامه عصر جدید و راهنمای تجارتی ایران، شماره ۴۷، فروردین۱۳۰۷، صص۱۵-۱۶. ۶. نوری، ص۳۱۳. ۷. ماهنامه عصر جدید و راهنمای تجارتی ایران، شماره ۴۹، خرداد ۱۳۰۷، ص ۱۸. ۸. رضاشاه در سفرنامهاش، از یک بازار محلی در مازندران سخن به میان آورده، میگوید: «بعضی در روی زمین اجناس محلی و امتعه خارجی خود را گسترده بودند» (هارون و هومن، سفرهای رضاشاه به خوزستان و مازندران، تهران: کمال اندیشه، ۱۳۸۶، ص۳۶۱). ۹. نوری، ص ۲۹۵، همچنین نک، صص۲۹۷، ۳۱۴-۳۱۷. ۱۰. ماهنامه عصر جدید و راهنمای تجارتی ایران، شماره۴۶، اسفند۱۳۰۶، ص۲۲.
ارسال نظر