آزیتا لقائی- ورود به قرن بیستم با چند واقعه مهم برای ایران همزمان شد. یکی از این وقایع انعقاد قرارداد ۳۱ اوت ۱۹۰۷م/ ۲۲ رجب ۱۳۲۵ق/ ۹ شهریور ۱۲۸۶ میان انگلستان و روسیه است. هدف قرارداد حل اختلاف دو کشور بود و موضوع آن به تقسیم منافع آنها در افغانستان، تبت و ایران اختصاص داشت. تقریبا از اوایل ۱۹۰۱م/ ۱۳۱۹ق سیاستمداران انگلیسی تلاش کردند روس‌ها را برای حل اختلافاتشان پای میز مذاکره بکشند. لنز داون در گفت‌وگو با سفیر روسیه در اکتبر ۱۹۰۱م / ۱۳۱۹ق پیشنهاد تقسیم ایران را داد. اما روسیه که نمی‏خواست در منافعش با انگلستان در ایران سهیم شود با پیشنهاد لنز داون مخالفت کرد. انگلستان برای وادار ساختن روسیه به تقسیم ایران به اقداماتی دست زد. از جمله در ۳۰ ژانویه ۱۹۰۲م/ ۲۰ شوال ۱۳۱۹ق قراردادی با ژاپن منعقد کرد با اتکا به این قرارداد در ۹ فوریه ۱۹۰۴م/ ۲۲ ذیقعده ۱۳۲۱ ق ژاپن به روسیه حمله کرد و این جنگ به شکست روسیه انجامید و در بعد داخلی و خارجی تبعات سنگینی برای روسیه داشت. اقدام دیگر انگلستان عقد قراردادی با فرانسه بود که متحدی دیگر برای خود در اروپا به دست آورد. اعزام سر چارلز هاردینگ به سن‌پترزبورگ هم برای مهیا کردن زمینه‏های قرارداد صورت گرفت. روسیه که در جنگ از ژاپن شکست خورده و درگیر انقلاب داخلی هم شده بود تصمیم گرفت برای بازیافت نیروی از دست رفته‏اش بعضی از مشکلاتش را حتی به صورت موقت حل کند تا نیروی کافی برای حل معضلات پیش آمده داشته باشد. از این رو سکان وزارت خارجه روسیه در اختیار ایزولسکی قرار داده شد که خواهان توافق با انگلستان بود. فراخوانی اشپایر دشمن سرسخت انگلیس از تهران و اعزام هارتویک به جای وی از جمله اقدامات ایزولسکی برای نشان دادن حسن نیتش به انگلستان بود. به هر حال بعد از سال‌ها مذاکره با انگلستان و روسیه قرارداد معروف ۱۹۰۷ را منعقد کردند.

ایرانیان از ۱۳۲۳ق / ۱۹۰۵م در جریان مذاکرات قرار داشتند. روزنامه حبل‏المتین تقریبا در هر شماره اخبار مربوط به مذاکرات روسیه و انگلستان را چاپ می‏کرد. اما نکته درخور توجه آنکه کسی در ایران به اعتراض جدی و رسمی برنخاست. گرچه مذاکرات قرارداد پیش از مشروطه شروع شده بود اما امضای قرارداد در دوره مشروطه صورت گرفت. ایرانیان آنچنان سرگرم درگیری‌های داخلی بودند که مجالی برای پرداختن به موضوع مهمی همچون قرارداد ۱۹۰۷ نیافتند. جالب آنکه درست در همان روز امضای قرارداد، در ایران میرزا علی‏اصغرخان امین‏السلطان رییس‏الوزرا ترور شد. عین‏السلطنه در خاطراتش به وصف اوضاع پس از ترور می‏پردازد و می‏نویسد:

«پس از قتل اتابک امین‏السلطان... ولایات مغشوش، همه جا درهم و برهم، رشته نظم گسیخته، یک شیر تو شیری است که نمی‏شود تحریر کرد» وکلا هم دو دسته بودند گروهی که گویی اطلاعی از عمق فاجعه نداشتند و گروهی دیگر که با وجود آگاهی از ابعاد فاجعه خاموش ماندند. حبل‏المتین در غره شعبان ۱۳۲۵ در صفحه یک از نمایندگان مجلس گله می‏کند که «عقلای دانشمند می‏دانند که با این وضع غفلت و بی‏خبری ما امضای عهدنامه همان و خاتمه یافتن سلطنت و استقلال ایران همان .... همه توقع ما از وکلا است که با این همه هیاهو و اظهارات چرا در این‏گونه موارد به تکالیف خود عمل نمی‏کنند در جزئیاتی که خارج از شغل و وظیفه آنها است این همه داد و بیداد دارند و برای حفظ استقلال مملکت یک کلمه نمی‏گویند.»

به هر حال در چنین اوضاعی برای اولین بار روسیه و انگلستان طبق این قرارداد ایران را میان خود تقسیم کردند. بخش های مرتبط به ایران در این قرارداد شامل یک مقدمه و پنج فصل بود. انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ خدشه‏ای جبران‏ناپذیر بر استقلال ایران وارد آورد و زمینه‏ساز توافقاتی شد که در سال‌های بعد میان انگلستان و روسیه صورت گرفت.