گروه تاریخ اقتصاد- آنچه در پی می‌خوانید یکی از گزارش‌های بانک شاهنشاهی به گرانت داف، کاردار وقت سفارت انگلیس در ایران است. این نامه نشان می‌دهد که مدیران

بانک شاهنشاهی تا چه اندازه نگران وضعیت خود بوده، به طوری که حتی جلسه چند صراف و بانکدار مالی را به توطئه تعبیر کرده‌اند.
تهران 26 مارچ 1906
در چهارشنبه ۱۴ مارچ بین تعدادی از صرافان بومی یا بانکداران محلی که با تبریز در ارتباط هستند، درمحل بانک استقراضی جلسه‌ای با این هدف برگزار شد که علیه اسکناس‌های منتشر شده از سوی بانک شاهنشاهی دست به اقدام بزنند.بعضی از این صرافان سپس به دیدن تجار معتبر شهر رفته و آنها را خاطر جمع کرده‌اند که بانک استقراضی متعهد شده است که هزینه‌های مالی این کار رابپردازد و برای کسانی که در این اقدام مشارکت دارند اعتبار زیادی افتتاح کرده است تا آنها بتوانند مقدار قابل توجهی اسکناس جمع‌آوری کرده و به ناگهان به بانک ارائه بدهند.


در دوشنبه، همان‌گونه که توافق شده بود، اقدام علیه بانک شاهنشاهی آغاز شد و تعداد زیادی متقاضی به بانک آمده و در ازای اسکناس‌هایی که صرافان محلی نپذیرفته و حاضر به معاوضه‌اش با طلاو نقره نبودند، طلا و نقره طلب کردند.چون ما اقدامات پیشگیرانه انجام داده بودیم، هیچ‌گونه بی‌نظمی پیش نیامد. به موازات محل نشستن کارمندان بانک، یک مانع خیلی قوی ایجاد کردیم که زیادی جمعیت مزاحم کار آنان نباشد.بانک استقراضی معمولا اگر بخواهد مقدار زیادی اسکناس را با طلا یا نقره معاوضه کند یک یا دوروز قبل با نامه به ما خبر می‌دهد تا ما بتوانیم اقدامات لازم را برای شمردن سریع پول انجام بدهیم. ولی در این مورد هیچ اخطاری به ما داده نشد و درست در موقعی که کارمندان ما با سیل مردم روبه‌رو بودند، ۵ تن از کارمندان بانک استقراضی هم از راه رسیده و گفتند سریعا ۸۰۰هزار قران پول می‌خواهند و آن قدر شتاب دارند که حاضرند بدون شمردن پول را قبول کنند.
همان طور که مشاهده می‌کنید، این اقدام کاملا ناموفق بوده است. لازم نیست به شما یادآوری بکنم که دفاتر و صندوق ما همیشه برای بازدید شما باز است و می‌توانیم نشان بدهیم که در حال حاضر می‌توانیم به ازای هر اسکناسی که در ایران منتشر کرده‌ایم ما به ازایش طلا و نقره بپردازیم. به علاوه تراز حساب‌های منتشرشده ما نشان می‌دهد که بانک می‌تواند مستقل از فعالیت‌های ما درایران، ما به ازای همه اسکناس‌های منتشرشده درلندن را هم نقد کند.پولی که پرداختیم به واحد پول‌های اروپایی مقدار زیادی نیست ولی کوچکی واحد پول ایران، یک قران یا دو قران، باعث می‌شود که این فعالیت‌ها بسیار کارطلب و خسته‌کننده بشود.مقوله سکه درایران به خاطر کمیابی پول یک مقوله بسیار دشواری است. در ژوئن پارسال، بانک استقراضی نزدیک بود که پرداخت در رشت و جاهای دیگر را متوقف کند- نه به این خاطر که پول نداشتند یا درحال ورشکستگی بودند، بلکه به این دلیل که برای انجام تقاضاها سکه به اندازه کافی دراختیار نداشتند. صندوق ما در آن موقع کوشید به آنها کمک کند و آنها مقدار زیادی پول به صورت سکه از ما گرفتند.کاری که در آن موقع کرده بودند باعث شد روبل 18 درصد ارزش اش را از دست بدهد، در 7ژوئن 100 تومان معادل 154 روبل بود، ولی در 17ژوئن هر5/182 روبل معادل 100 تومان شده بود (در واقع ما به این قیمت پول به روسیه منتقل کرده بودیم) و به‌علاوه حواله‌های سه ماهه شان در وجه لندن قابل فروش به عموم نبود- در واقع ما تنها خریدار این حواله‌ها بودیم.نظر به اینکه بانک استقراضی هرگونه مشارکتی در این اقدام بی‌اعتبار شده را انکار می‌کند ما نمی‌خواهیم که یک نمایندگی ایجاد شده از سوی وزارت مالیه روسیه، به چیزی بیشتر از عدم رعایت اتیکت بانکداری با اجازه دادن به تشکیل آن جلسه خصومت‌آمیز در اداره خودش متهم شود. نکته دیگر هم ارائه مقدارزیادی اسکناس در لحظه‌ای است که به نظر می‌رسید می‌تواند برای ما مشکل آفرین باشد.
ما با یک کمپین گسترده دروغ گویی و بدجلوه دادن کارهای مان مواجه بودیم. این اگرچه به ما ضرری نزده است ولی برای تجارت اینجا سردرگمی و دردسر ایجاد کرده است. از سوی دیگر، مردم فقیر که به خاطر ترس ناشی از این کمپین‌ها، اسکناس‌های کوچک شان را به قیمتی کمتر از ارزش اسمی به صرافان کوچک فروختند در این میان متضرر شده‌اند.
از سوی بانک شاهنشاهی/ رابینو


گرانت‌داف