قرارداد خرید همه ایران!

گروه تاریخ‌اقتصاد- گرچه «پال جولیوس بارون فن رویتر» در ایران با نام قرارداد رویتر شناخته شده است، اما در دنیا او را به عنوان موسس خبرگزاری «رویتر» می‌شناسند. رویتر آلمانی الاصل در سال ۱۸۴۸ در یک موسسه انتشاراتی کار می‌کرد. او پس از چندی شرکت «رویترتلگرام» را با هدف نشر اخبار راه‌اندازی کرد و توانست اولین خبرگزاری اقتصادی را در دنیا با نام خود تاسیس کند. پیش از آن تنها سه خبرگزاری بین‌المللی؛ هاواس در فرانسه، کنتیننتال در آلمان و آسوشیتدپرس در آمریکا مشغول به فعالیت بودند، اما رویتر عمدتا اخبار اقتصادی را تهیه و آن را برای جراید، بانک‌ها، بازرگانان و شرکت‌ها می‌فرستاد. کاری که تا پیش از آن انجام نشده بود. رویتر پس از آن که به تبعیت انگلیس درآمد دفترخود را دراین کشور تاسیس کرد. تهیه گزارش ویژه برای ملکه انگلستان رویکرد خبری متفاوتی بود که رویتر از آن به عنوان پلکان ترقی استفاده کرد و توانست لقب بارون را - به عنوان یک امتیاز اشرافی - از طریق آن به دست آورد. با این امتیاز بود که او نخستین قربانی خود را ایران انتخاب کرد و میان او و رجال سیاسی ایران قراردادی به امضا رسید که برخی مورخان و محققان از آن با عنوان «قرارداد خرید همه ایران» یاد کرده‌اند.

عصر شکار امتیاز که کرزن به درستی آن را به «شبیخون بین المللی» توصیف می‌کند درسال ۱۸۷۲/۱۲۵۱ آغاز شد. بارون ژولیوس دورویتر انگلیسی با پرداخت ۴۰هزار پوند و ۶۰ درصد سود حاصل از امتیاز گمرکات، امتیاز انحصاری تاسیس یک بانک دولتی، بهره‌برداری از معادن (به جز معادن طلا، نقره و سنگ‌های قیمتی) حق احداث راه‌آهن و تراموا و قنوات و امور آبیاری، ایجاد جاده‌ها، خطوط تلگراف و کارخانه‌های صنعتی را به مدت ۷۰ سال و اجاره تمام گمرکات و صدور انحصاری هرگونه محصولات به ایران را به مدت بیست‌وپنج سال، خریداری کرد. به نوشته کرزن «این قرارداد در برگیرنده تسلیم کامل همه منابع یک دولت به خارجی‌ها است که مانند آن هرگز به وهم و گمان در نیامده و در تاریخ سابقه نداشته است.» البته افراد زیادی در ایران و روسیه با این قرارداد به مخالفت بر خاستند و خواستار لغو آن شدند.

گرچه امتیاز رویتر لغوشد، فروش امتیازات همچنان ادامه داشت. رویتر امتیاز استخراج معادن و تاسیس بانک را که بعدها به بانک شاهنشاهی ایران تبدیل شد حفظ کرد. اداره تلگراف هند و اروپایی انگلیس به همراه شرکت انگلیسی تلگراف هند و اروپا، قراردادهایی مبنی برگسترش خطوط تلگراف از اروپا به هند. از طریق ایران، بادولت ایران امضا کردند. شرکت انگلیسی برادران لینچ، خط کشتیرانی در رودخانه کارون را تا شوشترگشودند و راه شوشترتا اصفهان را توسعه دادند.

بانک شاهنشاهی بریتانیا امتیاز انحصار چاپ اسکناس، اجازه توسعه شعبه‌ها در ایالات وحق جمع‌آوری عوارض بیشتر جاده‌های جنوبی را به دست آورد. روس‌ها نیزامتیازات مشابهی به دست آوردند. دولت روسیه امتیاز گسترش و اداره خطوط تلگراف از مرز روسیه تا تهران را خریداری کرد. سای دولاروت، یک شرکت خصوصی روس امتیاز لایروبی بندرانزلی و کشیدن راه انزلی به قزوین، از قزوین به تهران و از قزوین به همدان و از مرزهای شمالی به تبریزرا به دست آورد. به همین دلیل، این سال‌ها را «دوره هموارکردن راه‌ها»ی ایران توصیف کرده‌اند.

یک شرکت دیگر روسی، امتیاز انحصاری ماهیگیری در دریای خزر و شرکت دیگری، انحصار بیمه حمل و نقل در ایالات شمالی را به دست آوردند. افزون بر این روس هاباخرید سهام یک کمپانی بلژیکی، در تاسیس خط آهن نوزده مایلی بین تهران و معادن سنگ عبدالعظم نیزمشارکت کردند. به این ترتیب، در نیمه دوم سده نوزدهم، میزان سرمایه‌گذاری‌های خارجی تقریبا از صفر به بیش از ۱۲۰هزار پوند رسید و مرزهای ایران به روی سرمایه‌داران و تجار اروپایی باز شد.

امتیاز نامه:

روز بعد از امضای امتیازنامه متن آن از طرف مسترکوت برای رویتر به لندن مخابره شد. وقتی رویتر از شرایط این امتیازنامه مطلع ‌شد «از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجید.»

چون مطابق ماده هشتم امتیازنامه باید درموقع امضا مبلغ چهل هزارلیره به حساب مشترک دولت ایران وصاحب امتیاز به عنوان وجه الضمان اجراءامتیاز نامه دربانک انگلستان سپرده شود فورا رویتر حساب مشترکی بنام خود و حاج محسن‌خان وزیرمختار ایران در بانک انگلستان باز می‌کند وچهل هزار لیره به آن حساب دربانک مزبور می‌گذارد. ونیزچون به موجب همان ماده هشت باید ۱۵ ماه پس از تاریخ امتیازنامه به کار شروع کند- رویتر از همان موقع بدون آنکه فرصت را از دست بدهد مشغول تهیه مقدمات و وسایل اجرای مواد امتیازنامه می‌شود.

به این منظور به همکارصمیمی و قدیمی خود هنری کولنیز دستور می‌دهد که برای استخدام مهندسین و کارشناسان لازم اقدام نموده و خود را آماده عزیمت به ایران بنماید. با وجود آن برای اقدام به کارهای اساسی ‌باید رویتر منتظر شود تا میرزاملکم‌خان که به جای میرزا‌محسن‌خان به سمت وزیر مختاری ایران در انگلستان تعیین شده بود امتیازنامه را به لندن ببرد و بعد از تسلیم آن به رویتر قرار حمل اسباب و لوازم مورد احتیاج را به او بدهد. برای اجرای امتیازنامه کار عمده که البته رویتر هم از ابتدا هیچ وقت از آن غافل نمی‌شد جلب موافقت و پشتیبانی کامل دولت انگلستان بود زیرا رویتر می‌دانست که اجرای این امتیازنامه با مخالفت شدید روسیه روبه‌رو خواهد شد و تا دولت انگلیس از او کاملا حمایت و پشتیبانی نکند به اجرای آن موفق نخواهد شد.

ناصرالدین شاه به اروپا می‌رود و امتیازنامه منتشر می‌شود. ناصرالدین شاه تقریبا ده ماه بعد از تاریخ امتیازنامه یعنی در ۲۱ صفر ۱۲۹۰ هجری قمری برای اولین بارعازم اروپا می‌شود قبل از حرکت «شاه» میرزاملکم خان، ناظم‌الدوله را به پاس خدمات مهمی که در تهیه و تنظیم امتیازنامه رویتر انجام داده بود با سمت وزیرمختاری به لندن می‌فرستند تاضمن تسلیم امتیازنامه به رویتر و قرار اجرای آن مقدمات پذیرایی شاه را هم در انگلستان فراهم کند.

مسافرت ناصرالدین قریب پنج ماه به طول انجامید و او در این مدت از کشورهای روسیه و آلمان و بلژیک و فرانسه و انگلستان دیدن کرد و در تاریخ ۱۴ رجب ۱۲۹۰ به ایران بازگشت. میرزا‌حسین‌خان سپهسالار صدراعظم وعده دیگری ازرجال دولت ایران در این سفر همراه شاه بودند. ناصرالدین شاه میل داشت انیس‌الدوله سوگلی حرم خود و چندنفر اززنان دیگر در همه جا همراه او باشند و تاروسیه هم آنها را با خود برد ولی ظاهرا در آنجا مناسب می‌بیند که ادامه سفر انیس‌الدوله و زنان «حرمسرا» صلاح نیست و آنها را به ایران بازمی‌گردانند. انیس‌الدوله که در ناصرالدین‌شاه نفوذ فوق‌العاده‌ای داشت این نظر و تصمیم را از ناحیه سپهسالار می‌داند و از همان موقع کینه او را در دل می‌گیرد.

در موقعی که ناصرالدین شاه در انگلستان بود رویتر کوشش می‌کرد که خود را به او نزدیک سازد، مخصوصا که احساس می‌کرد ناصرالدین شاه آن شوق و ذوقی را که در مرحله اول داشت دیگر ندارد و همچنین می‌دانست که دولت روسیه جدا با اجرای این امتیازنامه مخالف است و دولت انگلستان هم مایل نیست به واسطه حمایت از وی با روسیه به مبارزه برخیزد. گراهام استوری می‌نویسد: «درضمن این مدت رویترمساعی بسیار به عمل می‌آورد که روابط خود و شاه را براساس شخصی و مفیدتری برقرارسازد برای جلوگیری از اشکالات ارزی ورستن از دشواری حمل مسکوکات سنگین وزن ایرانی وی مبلغ دویست هزارلیره جهت ساختن ترن سلطنتی که باید در پایتخت‌های اروپایی فراهم می‌آمد به شاه وام داد.»

ناصرالدین شاه حتی در مجلس ضیافتی که ژولیوس به افتخار او در لندن تهیه دیده بود نرفت و با آنکه ولیعهد انگلیس را هم واسطه قرارداد به اصرارو ابرام او ترتیب اثر نداد. با آنکه روس‌ها از همان موقعی که صحبت اعطای این امتیاز به رویتر بود ازجریان آن کاملا اطلاع داشتند، مع‌هذا دولت ایران و نماینده رویتر سعی زیادی در مکتوم داشتن آن به کار بردند. هنگامی که ناصرالدین شاه در انگلستان به سرمی‌برد رویتر موقع رامناسب دانسته ومتن امتیازنامه را در روزنامه‌ها منتشر می‌کند. وقتی خبر امتیازنامه فرصت در روزنامه‌های ممالک اروپا انتشار یافت به قول لردکرزن بهت و حیرت خارق‌العاده‌ای به مردم اروپا دست داد. هیچ کس فکرنمی‌کرد که یک چنین امتیازی با این شرایط به یک بیگانه داده شود امتیازنامه‌ای که ایران را دربست به انگلیس‌ها واگذار می‌کرد و آنها می‌توانستند تا مدت هفتاد سال کلیه منابع حیاتی کشور را تحت اختیار و سلطه خود گرفته و آن را به صورت مستعمره انگلیسی درآوردند. مستعمره‌ای که بدون جنگ و خون‌ریزی و بدون رنج و زحمت و فقط با دادن چند لیره رشوه به هیات حاکمه ایران به دست آمده بود.

خود ناصرالدین شاه و سپهسالار نیز بعدها که به معایب و مضار امتیازنامه پی بردند همیشه اعطای آن را از بزرگ‌ترین اشتباهات خود می‌شمردند. در مدتی که ناصرالدین شاه در اروپا به سرمی‌برد در خارج و داخل ایران حوادثی روی می‌دهد که «شاه» و «صدراعظم» ایران کم کم به اشتباه خود در مورد اعطای امتیاز رویتر پی می‌برند و نظرشان به آن تغییر می‌کند و بالاخره تصمیم به لغو امتیازنامه می‌گیرند. از جمله این حوادث یکی مخالفت شدید روسیه و دیگر مخالفت بعضی از رجال و روحانیون ایران بود.

موضوع دیگری که باعث یأس و دلسردی ناصرالدین شاه و سپهسالار از انگلیس شد قرارداد گرانویل و کوراچاکف بود که به موجب آن دولت انگلیس وروس مناطق نفوذ خود را در آسیا معین کردند و این امر برای «شاه» و «صدراعظم» ایران غیرمنتظره بود.

خلاصه ناصرالدین شاه از همان بدو ورود به تهران باتمام مخالفین و موافقین به مشاوره پرداخت تا شاید راهی برای حل این مساله غامض پیدا کند، اما کسی را بهتر از خود میرزاحسین‌خان سپهسالار برای انجام این منظور نمی‌دید. سپهسالار نیز که وحشت ناصرالدین شاه را مشاهده می‌کرد به او قول داد که به هر ترتیبی باشد این مساله را به خوبی حل خواهد کرد.

سپهسالار در دنباله اقدامات خود در روز ششم ماه رمضان ۱۲۹۰ مسترطامسن وزیر مختار انگلیس را به منزل خود دعوت می‌کند و موضوع فسخ امتیازنامه رویتر را با او در میان می‌گذارد. این قرارداد سرانجام پس از کشاکش‌های بسیار میان رجال ایران و انگلیس لغو و دلایل آن چنین «اعلان رسمی» می‌شود:

چون بارون جولیوس رویتر در ماه قرارنامه راه آهن که با دولت علیه ایران منعقد کرده بود وفای به وعده‌های صریحه مندرجه در قرارداد خود ننموده و شروع به عمل در مدت معینه نکرد لذا دولت علیه ایران به موجب حقی که به مدلول فصول قرار نامه به جهت خود باقی گذارده بود قرار نامه مزبور الغا و ابطال نموده و در حکم کان لم یکن گذارد و این رأی ثابت خود را به موجب تحریرات رسمیه به وکیل مشارالیه در دارالخلافه معلوم ساخت و از تاریخ امروز قرارنامه راه آهن منعقده با بارون مشارالیه و امتیازاتی که به او داده شده بود عاطل و باطل و از درجه اعتبار ساقط است.

و همچنین در تاریخ پنجم دسامبر ۱۸۷۳(جمعه ۱۴ شوال ۱۲۹۰ هجری) تلگرافی به شرح ذیل به سفارتخانه‌های ایران در لندن و پاریس و پطرزبورغ و استانبول مخابره می‌شود: «چون بارون رویتر از عهده تعهدات خود بر نیامد و مخصوصا شرایطی که در فصل هشتم و بیست و سه مقرر است پیش از انقضای مدت مجری نشد در این صورت که امتیازی باقی نمی‌ماند و مثل این است که کان لم یکن است برای آگاهی خودتان اطلاع داده شد.» در تلگراف به سفارت لندن این مطلب هم اضافه شده است.

«وجهی که به رسم ضمانت در بانک گذاشته شده باید ضبط نمایید به هیچ وجه اجازه ندارید در باب قرارنامه مخصوص راه‌آهن گفت‌وگو کنید.»

بعد از آنکه بطلان امتیازنامه از طرف دولت ایران اعلام می‌شود رویتر و نمایندگان او در کشورهای مختلف اروپا با وسائلی که در اختیار داشتند سروصدای زیادی در روزنامه‌های اروپا راه انداختند و دولت ایران را به بدقولی و بی‌اعتباری متهم کردند. در تهران نماینده رویتر به دولت ایران اخطار می‌کرد که امتیاز‌نامه به قوت خود باقی است و هر خسارتی که به واسطه انتشار خبر لغو امتیازنامه متوجه آنها شود به عهده دولت ایران است. پس از لغو امتیازنامه مهم‌ترین اقدام جولیوس رویتر مسافرت به روسیه بود ظاهرا منظور رویتر از این سفر آن بود که قسمتی از امتیازنامه را به عده‌ای از سرمایه‌داران روسی بفروشد و آنها را در این کار شرکت دهد. تا ضمن تهیه سرمایه ای شاید به این وسیله بتواند موافقت دولت روسیه را هم برای اجرای امتیاز نامه در ایران جلب کند.

اختلاف بارون جولیوس رویتر و دولت ایران قریب هفده سال به طول انجامید و در نهایت در سال ۱۸۸۹ رویتر در برابر لغو امتیازی که به دست آورده بود، پاداش و غرامتی مطالبه نکرد و او مبلغ چهل هزار لیره را که به عنوان سپرده به شاه ایران داده بود، هنگام دریافت امتیاز تاسیس بانک با سود آن از شاه دریافت کرد. ناصرالدین شاه برای جبران اقدام خود در مورد لغو امتیاز رویتر، امتیاز تاسیس بانک شاهی ایران (بانک شاهنشاهی) را به رویتر داد (۱۳۰۷ قمری مطابق با ۱۸۸۹ میلادی).

بانک جدید با سرمایه یک میلیون لیره استرلینگ تشکیل شد و به زودی حق انحصاری نشر اسکناس و تاسیس شعب در شهرستان‌ها و خارج از کشور ایران را به دست آورد و کمی بعد ناصرالدین شاه امتیاز استخراج کلیه معادن ایران، غیر از طلا و نقره و «احجار کریمه» را نیز به بانک مزبور اعطا کرد.