پـرونـده
بازخوانی پرونده یک وزیر: منصور روحانی
کشاورزی و آب و برق ایران در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷، با نام و کارنامه «منصور روحانی» گره خورده است.
هدایتالله بهبودی
کشاورزی و آب و برق ایران در سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷، با نام و کارنامه «منصور روحانی» گره خورده است. این سیاستمدار و مسوول ارشد در دولتهای پیش از انقلاب، طرحهای گوناگونی برای توسعه آب و برق و به ویژه کشاورزی ایران ارائه کرده است. تجمیع اراضی زراعی که پس از انقلاب ارضی ایران در اوایل دهه ۱۳۴۰ به زمینهای خرد و پراکنده تبدیل شده بودند، بخشی از طرحهای منصور روحانی برای کشاورزی ایران به حساب میآید.
احداث شرکتهای سهامی زراعی، ایجاد مجتمعهای کشت و صنعت به ویژه در خوزستان نیز ناشی از نوآوریهای این مسوول ارشد اقتصادی ایران در سالهای پیش از انقلاب است. فصلنامه تاریخ معاصر ایران تحت عنوان «بازخوانی پرونده یک وزیر: منصور روحانی» زندگی و کارنامه او را بررسی کرده است که بخشهایی از آن را میخوانید:
زندگینامه
منصور روحانی قزوینی که ۱۴ سال هدایت دو وزارتخانه آب و برق، کشاورزی و منابع طبیعی (۱۳۴۲-۱۳۵۶ش) را به عهده داشت، در سال ۱۳۰۰ ش در بخش ۵ تهران به دنیا آمد.
منصور روحانی تحصیلات دوره ابتدایی را در مدرسه انتصاریه تهران به سال ۱۳۱۳ به پایان برد. دوره اول و دوم متوسطه را در دبیرستان دارالفنون پشتسر گذاشت و در ۱۳۱۹ دیپلم علمی گرفت. وی برای ادامه تحصیل وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و در رشته مهندسی راه و ساختمان درس خواند. از همان دوره دانشجویی مشغول کار شد. ابتدا به عنوان نقشهکش در بنگاه راهآهن دولتی ایران وابسته به وزارت راه استخدام شد (۱۳۲۱). در شهریور ۱۳۲۲ به اداره امور سیلوها رفت و یک سال به صورت روزمزد کار کرد. در ۱۳۲۳ پس از فارغالتحصیل شدن از دانشکده فنی، دوره یکساله خدمت زیر پرچم را با عنوان افسر وظیفه دوره هجدهم دانشکده افسری، پشتسر گذاشت. یکسال بعد (۱۳۲۴) برای کار به آبادان رفت و در شرکت نفت ایران و انگلیس با سمت تصدی ساختمان تصفیهخانه آب شهر آبادان مشغول شد؛ اما بیشتر از ۹ ماه آنجا نماند و به تهران بازگشت.
روحانی در سال ۱۳۲۵ برگ درخواست کار را در شهرداری تهران پر کرد و مدتی بعد در اداره لولهکشی تهران استخدام شد. سیر ترقی او از همین زمان آغاز گشت. دوسال از کار او در این اداره گذشته بود که شورای فرهنگی بریتانیا در سال ۱۳۲۷ آمادگی خود را برای پرداخت هزینه سفر مطالعاتی منصور روحانی و عزیزالله کهکشان در یونیورسیتی کالج دانشگاه لندن اعلام کرد. رییس این شورا در آن زمان وی.ئی.بلومفیل V.E.Blomfiele بود. محمد خلعتبری شهردار وقت تهران از شورای فرهنگی بریتانیا خواست تا دو مهندس دیگر یعنی محمد ظهیری و تقی سرلک را هم برای این سفر مطالعاتی بپذیرد، اما ظاهرا فقط روحانی و کهکشان در سال ۱۳۲۷ عازم انگلستان شدند. جزئیات مواد مطالعاتی این دو تحتنظر سرالکساندر گیب و پروفسور کالینز بود.
روحانی و همراهش حدود ۱۰ ماه در تاسیسات آب آن کشور، مطالعاتی صورت دادند و پس از بازدید از شرکتهای لولهسازی در شهریور ۱۳۲۸ به ایران بازگشتند.سمت بعدی او در اداره لولهکشی تهران- که اینک سازمان نامیده میشد- معاونت دفتر فنی بود. در سال ۱۳۳۰ روحانی ریاست دفتر فنی را به عهده گرفت. غلامعلی میکده مدیرکل سازمان آب تهران در سال ۱۳۳۲ روحانی را به معاونت این سازمان برگزید و در غیاب خود، قائممقام سازمان نامید.
در همین سال او با مشارکت چهارنفر از دوستانش شرکت ساختمانی سیویل را تاسیس کرد. تا پنجسال بعد در کنار سمتهای دولتی یکی از سهامداران این شرکت بود. خود میگوید با تصویب قانون منع مداخله کارکنان دولت در قراردادهای دولتی، سهام خود را که معادل بیستدرصد بود به دومیلیون ریال به دیگر شرکا فروخت و ترجیح داد در مناصب دولتی بماند.
سازمان آب تهران در سال ۱۳۳۴ برای ده نفر از کارکنان خود تقاضای اعطای نشان از طرف محمدرضا پهلوی کرد که منصور روحانی در ردیف اول قرار داشت. شاه نشان درجه چهارم تاج را در چهارم آبان، روز تولدش، به روحانی هدیه کرد. عزیزالله کهکشان و محمد ظهیری نیز در شمار دریافتکنندگان این نشان بودند. شاه در سال ۱۳۳۷ منصور روحانی را به مدیریت عامل سازمان آب تهران برگزید. در حکم او آمده بود:
«نظر به استدعای تیمسار سپهبد باتمانقلیچ وزیر کشور که به وسیله جناب دکتر منوچهر اقبال نخستوزیر معروض افتاده است، به موجب این فرمان منصور روحانی را برای مدت سهسال به سمت مدیریت عامل سازمان آب تهران منصوب فرمودیم.»
روحانی سال ۱۳۳۹ از طرف وزیر کشور به عضویت کمیته دائمی برنامه پنج ساله سوم درآمد.یک سال بعد در چهارم آبان ۱۳۴۰ محمدرضا پهلوی نشان درجه سوم همایون را به روحانی داد. در این زمان او به اندازهای معروف شده بود که مدیر موسسه اکو در تهران که زندگینامه رجال ایران را برای درج در کتاب Who's Who جمعآوری میکرد، با او مکاتبه و تقاضای زندگینامهاش را نمود.
مدیرعاملی منصور روحانی در سازمان آب تهران یک بار دیگر در زمان نخستوزیری علی امینی از طرف شاه به او ابلاغ شد. زمانی که حسنعلی منصور به نخستوزیری رسید، منصور روحانی را به عنوان وزیر آب و برق برگزید و شاه نیز حکم او را در ۱۷ اسفند ۱۳۴۲ صادر کرد. وزارت دیرپای او در حکومت شاهنشاهی از همین دوره آغاز شد. پس از کشته شدن حسنعلی منصور و رویکار آمدن امیرعباس هویدا، وزارت آب و برق برای روحانی محفوظ ماند. دوستان قدیمی روحانی نیز با او به این وزارتخانه آمدند.
محمد ظهیری به معاونت اداری و پارلمانی وزارتخانه رسید و عزیزالله کهکشان به معاونت فنی و سرپرست واحد آب و واحد طرح و بررسیها. روحانی در کابینه دوم هویدا نیز سمت خود را حفظ کرد و شاه در ۲۶ مهر ۱۳۴۶ او را در این سمت ابقا نمود و یکماه بعد در چهارم آبان مدال تاجگذاری را به او هدیه داد. سال بعد، در نوزدهم دی ۱۳۴۷ نشان درجه یک اصلاحات ارضی از طرف شاه به او داده شد.
در سال ۱۳۴۸ش وزارت امور خارجه به منصور روحانی اطلاع داد که شاه اجازه داده، نشان Legion DHonneur دولت فرانسه را بگیرد. این نشان از درجه Croix Dommandeur بود. دولت اتریش هم در اواخر سال ۱۳۴۸ نشانی به او هدیه کرد که نمیتوانست بیارتباط با خریدهای وزارت آب و برق از این کشور باشد. در کابینه سوم هویدا، تصدی هشتساله روحانی در وزارت آب و برق پایان یافت و او به وزارت کشاورزی و سرپرستی وزارت منابع طبیعی منصوب شد- که یک سال بعد با ادغام آنها به نام وزارت کشاورزی و منابع طبیعی خوانده شد. در همان سال (۱۳۵۰) به مناسبت بیست و پنجمین سال سلطنت شاه یک قطعه مدال یادبود به روحانی هدیه شد. شاه یک سال بعد به درخواست وزیر کار و امور اجتماعی نشان درجه یک کار را به منصور روحانی داد. در سال ۱۳۵۲ رییس کشور سودان نشان درجه یک «النیلین» را به روحانی هدیه کرد.
منصور روحانی در سال ۱۳۵۴ بنا به درخواست عبدالحسین سمیعی، وزیر علوم و آموزش عالی و پیرو فرمان شاه به عضویت هیات امنای دانشگاه سپاهیان انقلاب درآمد. در کابینه چهارم هویدا بار دیگر به پیشنهاد او و فرمان محمدرضا پهلوی، روحانی به سمت وزیر کشاورزی و منابع طبیعی منصوب شد. در سال ۱۳۵۵ شاه در فرمان دیگری روحانی را به عضویت شورایعالی موسسه پژوهشهای دهقانی و روستایی برگزید و نیز در همان سال به خواست شاه عضو شورایعالی پیشآهنگی شد.
وزارت کشاورزی و منابع طبیعی در سال ۱۳۵۶ به وزارت کشاورزی و عمران روستایی تغییر نام داد.
پس از این تغییر، شاه در ۵ تیر ۱۳۵۶ به پیشنهاد هویدا، روحانی را در این وزارتخانه ابقا کرد. این آخرین فرمان شاه برای سلسله مناصب منصور روحانی نبود. کمتر از یکماه بعد، با جابهجایی دولت و روی کار آمدن جمشید آموزگار، عمر چهارده ساله وزارت روحانی هم به پایان رسید. روحانی نخستوزیری جمشید آموزگار را به وی تبریک گفت و نوشت که براساس قانون استخدامی کشور «آماده خدمت» است.
آموزگار نیز در پاسخ خواستار سلامت او شد. سمت بعدی روحانی، ریاست هیات مدیره و مدیریت عامل سازمان نوسازی و عمران اراضی غرب تهران بود که به دستور شاه بدان گمارده شد. در این زمان که امیرعباس هویدا به وزارت دربار رسیده بود، از آموزگار، نخستوزیر تازه شاه خواست که با ماموریت روحانی به وزارت دربار موافقت شود.
این انتقال صورت گرفت. هویدا و یار دیرینش، روحانی، دوام چندانی در وزارت دربار نیافتند. پس از سقوط دولت آموزگار در مردادماه ۱۳۵۷ و روی کار آمدن جعفر شریفامامی، در حالی که اعتراضات و اعتصابات مردمی علیه حکومت شاه فضای جامعه را ملتهب کرده بود و نخستوزیر جدید با شعار «آشتی ملی» مامور جلوگیری از التهاب بیشتر جامعه بود، اقدام به دستگیری برخی از دولتمردان فاسد نظام شاهنشاهی کرد که منصور روحانی یکی از آنها بود. روحانی طبق ماده ۵ حکومت نظامی در شهریورماه ۱۳۵۷ دستگیر شد. جرم او سوءاستفاده از موقعیت خود در زمان وزارت بود. وی در بازداشتگاه شهربانی تحت نظارت ماند.
زد و بندها
نخستین گزارشها از زد و بندهای اقتصادی منصور روحانی زمانی تهیه شد که وی با محسن خواجهنوری نماینده مجلس شورای ملی اختلاف پیدا کرد. در سال ۱۳۴۴ محسن خواجهنوری هنگام وساطت برای فروش زمینهای اطراف سد لتیان با وزارت آب و برق و منصور روحانی اختلافنظر پیدا کرد. جزئیات این موضوع به درستی روشن نیست، اما رفع اختلاف، با امتیازهایی که روحانی برای ورود به یک دستگاه توربین از یک شرکت اتریشی به همسر محسن خواجهنوری داد، همراه بود.
«در این معامله یکی از واسطههای خرید نیز همسر محسن خواجهنوری است که با دکتر امیر مکری سهامدار و نماینده یکی از شرکتهای اطریشی در تهران ارتباط دارد و قرار است توربین موردنظر توسط همین شرکت اطریشی تهیه و به وزارت آب و برق فروخته شود و مهندس روحانی به همین علت و به منظور جلب رضایت محسن خواجهنوری با خرید توربین موردنظر از شرکت مزبور موافقت کرده است.»
در اوایل سال ۱۳۴۷ یکی از کارمندان وزارت آب و برق که از این وزارتخانه به سازمان پیکار با بیسوادی منتقل شده بود، علیه منصور روحانی و مهندس جالینوس اعلام جرم کرد و مدارکی از سوءاستفادههای آنان را تسلیم دادستان دیوان کیفر نمود.
در این اعلام جرم چند سند هزینه ساختگی درباره ساخت انبارها و هزینههای برق منطقه قزوین و فرحآباد دیده میشد. منصور روحانی ۲۷ تن از کارمندان این وزارتخانه را به سازمان مبارزه با بیسوادی منتقل و به جای آنان تعدادی دختر منشی و ماشیننویس و کارگر روزمزد استخدام کرده بود.
در مهرماه ۱۳۴۷ یک روزنامهنگار در دیدار با رییس بازرسی مجلس سنا خبرهایی از سوءاستفاده منصور روحانی به وی داد. خبرها چنین بود:
«وزیر آب و برق در نزدیکی کرج و قزوین [دارای] تعداد زیادی زمین شخصی میباشد که وسیله تراکتور و سایر لوازمات متعلق به وزارتخانه خود نسبت به تسطیح زمینهای مذکور اقدام و این عمل وی در حدود ۸۰هزار تومان برای وزارت آب و برق هزینه دربرداشته است... در سازمان آب تهران نیز همواره سوءاستفادههایی صورت میگیرد و از طرف سازمان برنامه یک نفر به عنوان ذیحساب در سازمان آب تهران ماموریت دارد، لیکن از نظر اینکه شخص مزبور مانع سوءاستفاده آنان نگردد با وی تبانی و در عوض همه ماهه به عنوان یکی از کارمندان سازمان آب تهران در لیست پاداشبگیران سازمان آب تهران منظور و از مبلغ ۲۰۰۰تومان به عنوان حقالسکوت استفاده مینماید.»
از موارد عمده دیگر میتوان به خرید چهار مولد برق از شرکت جنرالالکتریک اشاره کرد. با اینکه یک شرکت ایتالیایی فروش این مولدها را با شرایط آسانتر (بدون دریافت پیشپرداخت، استهلاک ۱۶ساله و بهره پایین) پیشنهاد کرده بود، اما روحانی خرید از شرکت جنرالالکتریک را در کمیسیون فنی مطرح کرد. مورد دیگر، احتساب حقوق گمرکی بر واردات کالاهای مورد نیاز وزارت آب و برق بود. با اینکه کالاهای فنی این وزارتخانه از پرداخت حقوق گمرکی معاف بود، مسوولان اداری و مالی وزارت آب و برق سندها را براساس محاسبه عوارض گمرکی تنظیم میکردند.
ارسال نظر