خواندنیهای تاریخ
خبر قتل رزمآرا و خونسردی مصدق
سپهبد حاجعلی رزمآرا روز سهشنبه ۶ تیرماه ۱۳۲۹ کابینه خود را به شاه معرفی کرد و در حالی که گمان میرفت نتواند از مجلس رای اعتماد بگیرد، روز ۱۳ تیرماه با ۹۳ رای موافق، ۳ رای ممتنع و ۸ رای مخالف از مجلس شورای ملی رای اعتماد گرفت. یکی از کارهای مهم در دوران وزارت او بررسی قرارداد گس- گلشاییان درباره نفت بود که در مجلس با مخالفت شدید مواجه شد. محمد مصدق، مظفر بقایی، عبدالقدیر آزاد، میرسیدعلی بهبهانی، عباس اسلامی، شایگان، حسین مکی، ابوالحسن حایریزاده، محمود نریمان، اللهیار صالح و کاظم شیبانی گزارش مهمی را درباره ملی کردن نفت به مجلس ارائه و آن را خواندند. رزمآرا با ملی کردن نفت موافق نبود و در بیرون از مجلس نیز مخالفان سرسختی داشت. روز ۱۶ اسفندماه ۱۳۲۹ بود که رزمآرا به دست خلیل طهماسبی کشته شد. واکنشها نسبت به قتل رزمآرا از طرف سیاسیون برای روزنامهنگاران آن دوره جذاب بود. جعفر مهدینیا نویسنده کتاب «زندگی سیاسی رزمآرا» با گردآوری مطالب مندرج در روزنامهها، کتابهای خاطرات و... واکنش دکتر محمد مصدق را به قتل رزمآرا نوشته است (صفحه ۳۴۵ کتاب یادشده) که میخوانید:صبح روز ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ جلسه کمیسیون مخصوص نفت مجلس با حضور ۱۵ نفر از اعضا به ریاست دکتر مصدق نماینده مجلس تشکیل شد. در این جلسه مذاکرات درباره فرمول ملی شدن نفت ادامه داشت؛ ولی اکثریت زیربار نمیرفتند و فقط مصدق، حایریزاده، مکی، اللهیار صالح و فرامرزی به صورت جدی از فرمول ملی شدن حمایت و طرح را نیز امضا کرده بودند. این جلسه کاملا سری و به دستور رییس، منشیها نیز در جلسه حاضر نبودند و در اتاق قفل شده بود و کلیدش نیز نزد دکتر مصدق بود تا هیچ فردی وارد یا خارج نشود. در حدود ظهر، دکتر نصرتالله کاسمی یکی از اعضای کمیسیون برای قضای حاجت اجازه خروج میخواهد و مصدق کلید را به او میدهد که خارج شده و دوباره به جلسه بیاید. دکتر کاسمی همین که از اتاق خارج میشود با قیافه عجیب دکتر فرهمند که با عجله به سوی اتاق کمیسیون نفت میرفت روبهرو میشود. دکتر فرهمند به دکتر کاسمی میگوید آقای دکتر خبر نداری، الساعه در مسجد شاه، رزمآرا را کشتند. دکتر کاسمی هم تامل نکرده فوری در اتاق کمیسیون نفت را باز و با عجله وارد میشود و ناگهان فریاد میزند: «آقایان الساعه رزمآرا را کشتند». دکتر مصدق که با سایر اعضا مشغول جروبحث بود میگوید، «چی آقا»؟ دکتر کاسمی دوباره خبر کشته شدن رزمآرا را بیان میکند. مصدق با خونسردی جواب میدهد «به درک آقا، خبر مهمی نبود، ما مشغول کار خودمان باشیم...» خبر قتل نخستوزیر اکثریت اعضای کمیسیون را ناراحت کرده و از پشت میز مستطیل کمیسیون بلند شده و قصد خروج از اتاق را میکنند. در این وقت مصدق در را قفل میکند و میگوید: «... تا کار تمام نشود اجازه خروج نمیدهم...» عامری، پالیزی و دکتر علوی و ناصر ذوالفقاری شروع به اعتراض کرده و اهمیت موضوع را یادآوری میکنند؛ ولی مصدق میگوید: «نه تنها صلاح مملکت بلکه صلاح خودمان است پا از اتاق بیرون نگذارید.» عامری عصبانی شده فریاد میزند: «آقا، ملی شدن نفت محال است، این هم استعفای من، حالا اجازه بده از اتاق خارج شوم...» سایر افراد که موقعشناستر بودند از خونسردی مصدق حدس میزدند شاید کودتایی به دست جبهه ملی شده باشد و اینکه مصدق میگوید صلاح شما این است که در این اتاق بمانید درست باشد. عامری خارج میشود و بقیه بحث را ادامه میدهند و صورت جلسه فرمول ملی شدن نفت را امضا میکنند. فردای آن روز ملی شدن نفت به اتفاق آرا در مجلس تصویب شد.
ارسال نظر