تحلیل۲- راه و راهآهن، نگاه ایرانی- ۱
امینالضرب و انحصار ساخت راهآهن
فریدون آدمیت در میان تاریخنویسان ایرانی، یک پژوهشگر نامدار و برجسته است. او که خود از جمله دیپلماتهای ایرانی به حساب میآید فردی دارای مطالعات فراوان به حساب میآید که به اسناد مکتوب سیاست خارجی ایران و کتابها و نوشتهها و دستنوشتههای مردان سیاست ایران بهویژه سیاستمداران اواخر دوره قاجار دسترسی خوبی داشته است.
فریدون آدمیت
فریدون آدمیت در میان تاریخنویسان ایرانی، یک پژوهشگر نامدار و برجسته است. او که خود از جمله دیپلماتهای ایرانی به حساب میآید فردی دارای مطالعات فراوان به حساب میآید که به اسناد مکتوب سیاست خارجی ایران و کتابها و نوشتهها و دستنوشتههای مردان سیاست ایران بهویژه سیاستمداران اواخر دوره قاجار دسترسی خوبی داشته است. فریدون آدمیت کتابهای ارزشمندی در تاریخ معاصر ایران نوشته که «اندیشه ترقی، حکومت قانون عصر سپهسالار» یکی از این کتابها است. در کتاب یاد شده که چاپ اول آن در ۱۳۵۱ و چاپ سوم آن در ۱۳۸۵ توسط شرکت سهامی انتشارات خوارزمی منتشر شده است، فصلی تحت عنوان «در پیشرفت اقتصادی» دارد که برخی مسائل مثل «مالیه»، «صنعت و سرمایه» و «راه و راهآهن» را در آن توضیح داده است.او درباره مساله راهآهن به معرفی «امینالضرب» میپردازد و مینویسد: «از سرمایهداران معتبری که به صنعت تولیدی پرداختند، امینالضرب است... امتیاز انحصاری ذوبآهن در ۱۳۰۴ قمری به امینالضرب داده شد. در فرمان شاه آمده بود: «... اگر در ظرف این مدت، کمپانی به جهت ایجاد خطوط راهآهن به ایران آمد و خواست عهدنامه ببندد، حق مشارالیه است که هر قدر میتواند از آهنآلات خطوط مزبور را برعهده گیرد و بسازد و تنخواه او را دریافت کند و به جهت حمل و نقل آهنآلات کارخانه خود به مرکز دارالخلافه، میتواند در خط راه عراده آهنی ایجاد نماید که امتعه او به سهولت وارد دارالخلافه شود...»آدمیت مینویسد: «... خط آهن از بندر محمودآباد به آمل را او کشید. برای این کار مهندسان بلژیکی را به ایران آورد و گویا قرار بود راهآهن تا تهران امتداد یابد، ولی پیشرفتی نکرد و متوقف ماند. امینالضرب را باید پیشرو سرمایهگذاری در صنعت راهآهن شمرد.»این بیان واقعیت از قول فریدون آدمیت درباره امینالضرب است که لرد کرزن انگلیسی از همان زمان که کار این صنعتگر ایرانی برای احداث راهآهن را میشنود حکم به شکست آن میدهد.نگاه و یافتههای فریدون آدمیت درباره «راه و راهآهن » را میخوانید:
راه و راهآهن
اهمیت راه و راهآهن، عامل عمده ارتباط و عنصر مهم پیشرفت اقتصادی- شناخته شده بود. از مردم اندیشمند کسی نبود که خواهان راهآهن نباشد؛ اکثریت اهل دولت هم موافق بودند؛ طبقه سرمایهدار و تاجر نیز علاقه داشتند؛ جناح بیداردل صنف روحانی از آن پشتیبانی میکرد و حتی خواهیم خواند که «قلوب مردم» و «آرای ملتی» مایل به کشیدن راهآهن بود. روی هم رفته در نقشه بهبود اقتصادی- بنای راهآهن مانند ایجاد بانک مقام اول را دارا بود؛ شاید مهمتر از بانک به نظر میرسید و در اهمیت اجتماعی و اقتصادی آن گزاف هم میگفتند. در جهت راهسازی مهمترین کاری که آغاز شد ایجاد راه بزرگ شوسه از بوشهر تا تهران بود، اما در فرض کلی اقتصادی، راهآهن کشی بیشتر با مساله سرمایهگذاری خارجی ملازمت داشت. تا اندازهای که میدانیم کمتر کسی به فکر افتاد بوده که میتوان این کار را با سرمایهگذاری داخلی آغاز کرد، هرچند مختصر باشد، البته سرمایهگذاری خارجی در این دوره خیلی باب شده بود؛ از مصر و عثمانی گرفته تا مرز چین هر چه راهآهن ساختند، به دست سرمایهداران غربی انجام گرفت. نمونه برجسته آن در ایران قرارنامه رویتر و طرح امتیازنامه فالکنهاگن هستند.در میان معتقدان راهآهن میرزا یوسفخان مستشارالدوله را میشناسیم که در کشیدن راهآهن به وسیله سرمایه داخلی اصرار ورزیده، گرچه با سرمایهگذاری خارجی هم موافقت داشت. او دو نقشه راهآهن ریخت و طرحی برای راه شوسه آماده کرد. نقشههای او که ناشناخته مانده، شایان توجهاند. آنها را برپایه ارقام دقیق پرداخته، بازرگانان را در ایجاد کمپانی گردآورده، به خانه گروههای مرجع رفته و همگی را به نیکویی و سودمندی آن کارها قانع ساخته بود. حتی چند تن از روحانیون را در سرمایه راهسازی سهیم کرد. شرح هر کدام را میدهیم، راجع به راههایی که دولت ساخت و همچنین نقشهای که مهندس مخصوص دولت فراهم نمود- توضیح میدهیم. از نقشههای رویتر و فالکنهاگن جداگانه گفتوگو خواهیم نمود.طرح نخستین را مستشارالدوله به نام «پروژه ناصری راهآهن قم» ریخت. «لایحه» آن را در ۲۴ رمضان ۱۲۹۱ نوشت. در مقدمه میگوید: از آنجا که راهآهن «تسهیل کننده امر معیشت» و «دعوت کننده هر قسم اسباب و کارخانهجات زراعت و فلاحت و صناعت» و «خلاصکننده نوع بشر از قحط و غلا» و «به واسطه سهولت زیارت اماکنه مقدسه اسباب تحصیل سعادت اخروی» است- پیشنهاد میکند، به همت دولت راهآهنی از تهران به حضرت عبدالعظیم و از آنجا به قم کشیده شود. برای تسهیل کار متصدیان این امر خیر و جلب توجه علما، «با جرات و امیدواری تمام به منافع عایده» آن «حساب آتیه را که از روی تخمین است» آورده. برآورد مالی و دقت مستشارالدوله در خور توجه بود: در ایام متبرکه که صورت آنها را ذکر نموده، به تخمین روزی ده هزار نفر به حضرت عبدالعظیم و پنجهزار نفر به قم میروند. کرایه رفت و آمد طبقه «اغنیا» را به شهر ری دو قران و برای «اواسط ناس و فقرا» ده شاهی در نظر گرفته. به همان ماخذ کرایه مسافرت به قم نفری دو تومان و یک تومان باشد. البته روزهای دیگر هفته نیز مسافرانی خواهند رفت. به علاوه گندم و جو و میوه که از آن ناحیهها به تهران میآید، با راهآهن حمل میشود، زیرا کرایهاش ارزان است و زود میرسد. به طور متوسط روزی دویست بار جنس از قرار باری ده شاهی کرایه منظور داشته. همچنین کالاهای مختلف که از فارس و عراق و کاشان از راه قم به تهران و تبریز و اسلامبول حمل میشود و متاعی که از هند به تهران و قزوین و آذربایجان میآید- روزانه پانصدبار به حساب میآورد و کرایه هر بار را از قم به تهران پنج قران مقرر داشته است. (اسناد مستشارالدوله، پروژه ناصری، به خط و اسم و امضای میرزا یوسف خان) ثابت مینماید که از ساختن آن راه، دولت سود میبرد مستشارالدوله رای حاجی ملاصادق مجتهد بزرگ قم را پرسید. فتوای عالم دینی که وجهه نظر او را به اصلاح امور آدمی در زندگی دنیایی آشکار میدارد، خواندنی این؛ خاصه از این جهت با معنی است که حکیم عقلی نیست، بلکه فقیه متشرع است:«آنچه به نظر قاصر و رای دفاتر میرسد این است که راهآهن باعث تعمیر و آبادانی جمیع قفار موحشه و براری بایره و ترخیص نرخ غالب حبوبات و غلات بلکه اثمار و فواکه، بلکه اغلب ماکولات و اشیای لازم تعیش است- و رافع بطالت بطالین و سود و مزد پیدا کردن جماعت بیکارها و بیعارها و تقلیل مردم بیکاره و اهل سوال خواهد شد... هرگاه مشیتالهی و عنایت ربانی شامل احوال اهل ایران بشود که راهآهن من البر الیالبحر متصل شود، مملکت گلستان و رفع شکستگی و پریشانی جمهور خلق میشود و هر یک به شغلی میپردازند.»طرح دوم در راهآهن خراسان است.
لایحه راهآهن تهران به مشهد را مستشارالدوله در ماموریت خراسان در ۱۲۹۶ تنظیم کرد. به علاوه پیشنهاد میکند رشتهای از آن به شاهرود و از آنجا به بندر گز برود که راهی به دریا پیوسته شود. راهآهن خراسان را با صرفه و پرمنفعت میداند؛ دست کم سالی سه کرور تومان نفع خواهد داد و از درآمد آن میتوان رشته راهآهن دیگری از تهران به خانقین ساخت. اهمیت اقتصادی و سیاسی راهآهن خراسان را تاکید نمود: «افزایش ثروت که اول شرط مملکتداری است» و «ازدیاد تجارت و زراعت» و «ازدیاد صنایع در حرف متنوعه»، «صاحب بضاعت شدن رعایا و تحصیل اسباب کشت و زرع از خارجه»، پیدا شدن کار برای «یک قسمت بزرگ اهالی» و «ازدیاد قدرت و قوت دولت در قطعه خراسان که ... اهمیت تام دارد.» در پرسود بودن آن طرح حساب منظمی میکند که نشانه ذهن دقیق اقتصادی او است. مینویسد: برای آنکه «ماخذ صحیح نزدیک به تحقیق به دست آید، در این کتابچه عدد زوار را که با راهآهن مفروض از طهران الی مشهد آمد و شد بکنند، نوشته میشود. اگر چه این حساب تخمینی است نه تحقیقی، معهذا چون از روی دقت و اکثریت آرا نوشته میشود، اگر تخلف در کم و زیادی دو ده یک خواهد بود، نه زیادتر و نه کمتر.»
ارسال نظر