کـتابـخانه تـاریـخ - خون و نفت
کتابی با تمام جزئیات
رازها و رمزها پشتپردههای تصمیمگیری مدیران و سیاستمداران درباره نفت ایران، همواره جذاب و ضروری است. این جذابیت اگر همراه با اطلاعات دست اول از سوی برخی افراد که به عنوان مسوول ردهبالا در نهادها و سازمانهای ادارهکننده نفت باشد، افزایش مییابد. افشا و فاش نویسی اطلاعات مربوط به نفت اگر توسط فردی مثل «منوچهر فرمانفرماییان» از فرزندان فرمانفرما بازگویی و به وسیله یک روزنامهنگار مثل «رخسان فرمانفرماییان» نیز نوشته شود، جذابتر خواهد شد.
کتاب «خون و نفت» که در سال ۱۳۸۸، به چاپ یازدهم رسیده و انتشارات ققنوس آن را منتشر کرده است، همه جذابیتهای یادشده را دارد. نثر خوب و روش گزارشنویسی رسانهای به همراه انبوهی از اطلاعات مربوط به پشتپرده نفت ایران، کتاب «نفت و خون» را خواندنی کرده است. کتاب نفت و خون «نویسندگان» را اینگونه معرفی کرده است: «... شاهزاده منوچهر فرمانفرماییان در سال ۱۲۹۶ در تهران متولد شد... در انگلستان در رشته مهندسی نفت تحصیل کرد. بعد از جنگ جهانی دوم مدیرکل اداره نفت، امتیازات و معادن و در سال ۱۳۳۷ مدیر فروش شرکت ملی نفت ایران شد.
او عضو هیاتمدیره کنسرسیوم بینالمللی نفت که انحصار صادرات نفت ایران را برعهده داشت نیز بود... فرمانفرماییان از امضاکنندگان اصلی موافقتنامه قاهره در سال ۱۳۳۸ بود که پایه تشکیل اوپک بود... رخسان فرمانفرماییان در هلند بزرگ شد و از دانشگاه پرینستون در رشته مطالعات خاورمیانه فارغالتحصیل شد. او در نشریههایی مثل تایم و کریستین مانیتور فعالیت کرده است...»«ماجراهای اولیه» بخش اول کتاب خون و نفت است که در آن مسائلی مثل «بازی خطرناک نفت»، «ملی کردن» و «تلاش بیهوده» را میخوانیم.
وی نوشته است: «... شاه در سال ۱۲۸۰ امتیازی را به شرکت خصوصی کوچکی متعلق به ویلیام ناکس دارسی در انگلستان داده بود.
دارسی برای شروع کار فردی به نا جرج رینولدز را به ایران آورد... براساس امتیاز دارسی، دولت ایران اجازه میداد که صاحبامتیاز به منظور اجرای مفاد امتیاز یک یا چند شرکت تاسیس کند... زمانی که نصرتالدوله زمام وزارت دارایی را به دست گرفت، «گرین وی» داشت از اریکه نفت پایین میآمد و کدمن به جای او نشست، اما چالشهای قدیمی دست نخورده باقی ماند... درآمدهای پرداختی به دولت در حال کاهش بود، در حالی که بازده به ۴ برابر رسیده بود... رضاشاه شرکت نفت را به عنوان گاو شیرده نگاه میکرد... تیمورتاش بر آن بود که ایران کنترل بیشتری بر شرکت نفت داشته باشد...»
منوچهر فرمانفرماییان بخشی از کتاب خود را به موضوع سهم ۵۰ درصدی ایران از درآمد نفت اختصاص داده و نوشته است: «مبارزه ایران با شرکت نفت انگلیس و ایران یگانه نبود. در سراسر جهان دولتها و شرکتها بر سر حقوق و درآمدها در حال نبرد بودند. صنعت نفت رو به تکامل و سودآور شده بود... در اواخر دهه ۱۹۴۰ قیمت یک بشکه نفت به ۵/۲ دلار رسیده بود که ۷۵/۱ دلار آن سود خالص بود...»
در فصل «ملی کردن» که قلب کتاب نیز به حساب میآید، فرمانفرماییان به جزئیات گفتوگوها، رفت و آمدها و چانهزنیهای سیاسی از زبان بازیگران آمده است. «یک انقلاب درباری» بخشی است که فرمانفرماییان در آن انقلاب سفید را توضیح میدهد. شاه و رویای آمریکایی نیز از بخشهای خواندنی کتاب خون و نفت است. بخش آخر کتاب درباره رویدادهای انقلاب اسلامی است.
ارسال نظر