روابط خارجی
ایران و آمریکا از حاجی واشنگتن تا دیوار بیاعتمادی-۱
آیا دولت آمریکا که اکنون یکی از دشمنان استراتژیک ایران به حساب میآید از آغاز روابطش با ایران کشوری متخاصم بود و نگاهش به ایران از همان ابتدا به طمع منافع آلوده بود. مقاله زیر که برگرفته از ماهنامه زمانه است بهطور اختصار به روند شکلگیری مناسبات میان ایران و آمریکا پرداخته است. اولین کنسولگری آمریکا در تهران
مطابق اسناد، جاستین پرکینز اولین آمریکایی است که در تاریخ به ایران پای گذاشت. در سال ۱۸۵۰ امیرکبیر به حاجی میرزا احمد خان، مصلحتگذار ایران در استانبول دستور داد با جورج مارشال، وزیر مختارایالات متحده آمریکا در عثمانی درباره انعقاد قراردادی بین دو دولت وارد مذاکره شود.
این مذاکرات در ۱۹ اکتبر ۱۸۵۱ (۱۲۶۷ هجری قمری) منجر به انعقاد عهد نامه مودت و کشتیرانی شد. بر اساساین عهدنامه، روابط بازرگانی و کنسولی بین دو کشور و حق آزادی کشتیرانی در رودخانههای دو کشور برقرار شد. همچنین شرط دولت کاملهالوداد میان دو کشور به رسمیت شناخته شد. عهدنامه جدیدی در ۱۳ دسامبر ۱۸۵۶ (۱۲۷۳ هجری قمری) و پس از عزل امیر کبیر میان دو کشور منعقد شد. در آن زمان انگلستان مانع گسترش روابطایران و آمریکا بود.
در سال ۱۸۷۰، ناصرالدین شاه اجازه تاسیس نخستین مرکز مسیونری مذهبی را به آمریکاییها داد بهاین شرط که فعالیتهایاین مرکز تنها شامل ارمنیها و مسیحیان مقیم تهران شود. با این حال این مسیونرها از سالها قبل در ارومیه نیز فعالیتهای فرهنگی و مذهبی گستردهای را پیاده کرده بودند.
تاسیس سفارتخانه
در ژوئن ۱۸۸۳ آمریکا اقدام به تاسیس کنسولگری درایران کرد و دیپلمات ارشدی را به نام ساموئل گرین بنجامین به تهران فرستاد. دولت ایران هم نخست در سال ۱۸۵۶ میرزا ابوالحسن شیرازی، و سپس در اکتبر ۱۸۸۸ (میلادی) (۱۳۰۶هجریقمری) حاج حسینقلی خان صدرالسلطنه، فرزند میرزا آقاخان نوری را به عنوان نماینده رسمی به آمریکا فرستاد. وی به نام حاجی واشنگتن در تاریخایران ماندگار شدهاست.روابط در حد سفیر بین دو کشور در سال ۱۹۴۴ برقرار شد. والاس موری (Wallace Murray) که در سالهای دهه ۲۰ میلادی دیپلمات ارشد آمریکا درایران بود، از نخستین سفیران این کشور در ایران شد.
اولین مستشار و اولین اخراج یک آمریکایی
در سال ۱۹۱۰ و در جریان تشدید رقابتهای استعماری میان روسیه و بریتانیا، دولت وقت ایران، مورگان شوستر و ۴ مستشار آمریکایی را برای دارایی و خزانه داری کشور استخدام کرد. وی در ۱۰ مه ۱۹۱۱ وارد تهران شد و اصلاحات گسترده مالی را به مرحله اجرا گذاشت. نخستین اقدام شوستر گذراندن قانونی برای تمرکز درآمد گمرکات بود. بر اساساین اصلاحات، عواید گمرکات ایران ابتدا به خزانه دولت ریخته میشد و سپس سهم روسیه و بریتانیا از عواید گمرکات شمال و جنوب پرداخت میشد، درحالیکه پیش از آن عکس این رویه بود.اقدام شوستر موجب خشم روسها شد و دولت روسیه در ۲۹ نوامبر ۱۹۱۱ به ایران اولتیماتوم داد ظرف ۴۸ ساعت شوستر را برکنار و ازایران اخراج کند. در ۲۴ دسامبر ۱۹۱۱ مجلس شورای ملی، تن به رای عزل وی داد. شوستر در بازگشت از ایران کتاب «اختناقایران» را نوشت.
در جریان برپایی کنفرانس صلح ورسای، هیات نمایندگی آمریکا از حضور نمایندگان ایران در کنفرانس حمایت کرد، اما این درخواست با مخالفت شدید بریتانیا مواجه شد.
این کشور همچنین پس از انتشار خبر عقد قرارداد ۱۹۱۹ وثوقالدوله - ساکس، اعتراض شدید خود را از نقض حاکمیت ملی ایران ابراز داشت.این نخستین بار بود که آمریکا از سیاست انزواطلبی خود در مساله خاورمیانه عدول کرد.
با پیروزی انقلاب ۱۹۱۷ روسیه بار دیگر توجه دولت وقت ایران به استخدام کارشناسان مالی آمریکایی جلب شد.این بار آرتور میلسپو به عنوان رییس مالیه استخدام شد. وی در سال ۱۳۰۱ خورشیدی در راس یک هیات کارشناسی وارد تهران شد و تا سال ۱۳۰۶ (۱۹۲۷) در راس اداره مالیه ایفای وظیفه کرد. اما از آنجا که اصلاحات مدنظر وی با منافع برخی از افراد متنفذ مغایرت داشت سرانجام به کنارهگیری وی و ترکایران انجامید.
تا شهریور ۲۰ و اشغال خاک ایران توسط نیروهای متفقین مناسبات ایران و آمریکا در حد روابط فرهنگی و اقتصادی باقی ماند. آمریکاییها که از مدتها قبل به توسعه منابع نفتی ایران علاقهمند شده بودند در زمان نخستوزیری قوامالسلطنه مذاکره با تهران را برای عقد قراردادی آغاز کردند.
در آبان سال ۱۳۰۰ (۱۹۲۱) شرکت استاندارد اویل آمریکا با دولت ایران قرارداد بست که به موجب آن امتیاز بهرهبرداری از معادن نفت ۵ استان مرکزی ایران به مدت ۵۰ سال به این شرکت واگذار میشد. اما اعتراض شدید دولتین روسیه و بریتانیا موجب انصراف تهران از معامله با آمریکاییها شد.
تلاش شرکت نفتی سینکلر در سال ۱۳۰۳ نیز در پی وقوع مرگ رابرتایمبری از اعضای سفارت آمریکا در تهران در جریان واقعه سقاخانه در خیابان شیخهادی بینتیجه ماند. وی که مشغول عکسبرداری از مراسم تجمع مردم تهران بود به بهانه توهین به مقدسات کشته شد. دولت ایران در پی این حادثه از واشنگتن عذرخواهی و ضمن پرداخت غرامت، ۳ تن از قاتلان را اعدام کرد.
در زمان سلطنت رضاشاه، یک حادثه کوچک رانندگی توسط وزیر مختارایران در واشنگتن به قطع روابط دیپلماتیک میان دو کشور منجر شد. گویا غفار جلال علا (جلال السلطنه) در سال ۱۳۱۴ به دلیل عدم رعایت قوانین رانندگی در آمریکا بازداشت شد، اما پس از پی بردن آمریکاییها به هویت نامبرده وزیر مختارایران بلافاصله آزاد شد.
رضاشاه که منتظر عذرخواهی آمریکاییها بود پس از اجابت نشدناین خواسته دستور احضار وزیر مختار و تعطیلی سفارت ایران را صادر کرد، لیکن دولت آمریکا از تعطیلی سفارت خود در تهران خودداری کرد.
این ماجرا سرانجام با اعزام نماینده ویژه فرانکلین روزولت رییس جمهور ایالات متحده آمریکا در سال ۱۳۱۷ (۱۹۳۹) و عذرخواهی رسمی آمریکاییها خاتمه یافت. پس از آن سفارت ایران در واشنگتن بازگشایی شد.
ارسال نظر