رجال
رازها، امتیازها! -۱
مقالهای که پیش رو دارید، یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران، یعنی واگذاری امتیاز نفت شمال به روسیه و بعدها انگلستان و آمریکا را مورد بررسی و کاوش قرار داده است و دستهای آلودهای که موجب بروز این خسران بزرگ سیاسی -- اقتصادی برای ملت ایران گردیدند را برای خواننده رو میسازد.
حسن یکتا
مقالهای که پیش رو دارید، یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران، یعنی واگذاری امتیاز نفت شمال به روسیه و بعدها انگلستان و آمریکا را مورد بررسی و کاوش قرار داده است و دستهای آلودهای که موجب بروز این خسران بزرگ سیاسی -- اقتصادی برای ملت ایران گردیدند را برای خواننده رو میسازد. این ماجرا که با صدور فرمانی از سوی ناصرالدین شاه قاجار به محمدولیخان تنکابنی - وزیر خزانهداری و گمرک وقت - برای بهرهبرداری از منابع نفتی برخی از مناطق شمال آغاز شد، رشتهای بس دراز گشت که تا نهضت ملیشدن نفت ادامه یافت. شرح و تفصیل این واقعه تاریخی را در سطور آتی مطالعه فرمایید.
منابع عظیم ثروتهای خدادادی ملت ایران در یکی دو قرن اخیر مورد طمع قدرتهای خارجی بوده است. در واقع بخش عظیمی از تاریخ معاصر ایران، تاریخ رقابتهای آشکار و نهان قدرتهایی نظیر روسیه و انگلیس و بعدها شوروی سابق و آمریکا برای کسب امتیازات مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی در ایران بوده است.
یکی از موضوعات مهم و اصلی رقابت بین این قدرتهای صاحب نفوذ در ایران در اوایل قرن بیستم میلادی، امتیاز نفت شمال ایران بود.
بررسی پیشینه این موضوع نشان میدهد که چگونه چند قدرت استعماری با استفاده از ضعف دولتهای ایران، برای تصاحب منابع ثروت ملت ایران همه اصول و قوانین بینالمللی را که خود مدعی وضع و تدوین آن بودهاند، زیر پا گذاشته و از هر وسیله ممکن برای خارج کردن رقیب از صحنه رقابت بهره جستهاند و گاه برای به غارت بردن منابع ملتی، در پشت پرده با هم کنار آمده و به تقسیم ثروت و غنایم پرداختهاند.
امتیاز نفت شمال ایران از این لحاظ موضوع بکری برای مطالعه رفتار قدرتهای خارجی ذینفع در آن است؛ رفتاری که یادآور جدال گرگها بر سر صید است و ماهیت چپاولگر آنان را از پس نقاب شعارهای دروغین تمدن و پیشرفت نشان میدهد. با چنین چشماندازی، در این نوشتار تلاش میشود با بررسی موضوع امتیاز نفت شمال ایران، به این پرسشها پاسخ داده شود که راز ابراز دوستی و توجه قدرتهای خارجی به ایران چیست؟
آیا آنان عاشق چشم و ابروی ملت ایران هستند و به تاریخ، تمدن و فرهنگ ایرانی علاقه دارند یا چشم طمع به ثروت این ملت دوختهاند؟ تاریخ نشان میدهد که تنها یک فرضیه اثبات شده برای این پرسشها وجود دارد و آن اینکه همه قدرتهای خارجی به «منافع ملی» خود میاندیشند و تنها اصل خدشهناپذیر و همیشگی دوستیها و دشمنیهای آنان با ملتهای دیگر، منافع ملی است. باز تاریخ میگوید که این قدرتها اگر منافع ملی خود را در نابودی ملتی ببینند، از آن دریغ نمیکنند. رفتار سه قدرت شوروی (سابق)، انگلستان و آمریکا در قبال امتیاز نفت شمال ایران، موضوع مورد بررسی این نوشتار است تا با استفاده از یک پدیده تاریخی، الگوی رفتاری آنان بازشناسی شود؛ الگویی که تنها به زمان گذشته تعلق ندارد، بلکه در شرایط فعلی هم مصداقهای بسیاری برای آن وجود دارد. در واقع رفتار چهارکشور روسیه تزاری، شوروی سابق، انگلستان و آمریکا با چهار سیستم سیاسی و فرهنگی - ایدئولوژیک متفاوت با هم مقایسه میشود.
اولین امتیاز نفت شمال
ناصرالدین شاه قاجار در بهمن ماه ۱۲۷۴ شمسی (شعبان ۱۳۱۳) با صدور فرمانی اجازه استخراج نفت را در سه محل تنکابن، کجور و کلارستاق مازندران به محمدولیخان تنکابنی (سپهسالار اعظم) وزیر خزانه و گمرک وقت اعطا کرد.
این فرمان به مدت بیست سال به دلیل فقدان امکانات اکتشاف و حفاری معطل ماند تا اینکه در ششم بهمن ۱۲۹۴ مطابق با ۲۷ ژانویه ۱۹۱۶ به دنبال انعقاد قراردادی بین محمدولیخان تنکابنی که در این زمان وزیر جنگ کابینه مستوفیالممالک بود و آرکادی مفودیوویچ خوشتاریای گرجی تمام حقوق آن به مدت ۹۹ سال به خوشتاریا انتقال یافت.
متن کامل این قرارداد ۱۰ مادهای که به طور غیررسمی ترجمه شده، به شرح زیر است:
«قرارداد فیمابین حضرت اشرف سپهسالار اعظم و آقای خوشتاریا کمپانی
ماده اول: من، سپهسالار اعظم، نظر به مندرجات فرمان پادشاهی مورخه شعبان ۱۳۱۳ که به موجب آن امتیاز معادن نفت محال ثلاثه تنکابن و کجور و کلارستاق به من داده شده است، اظهار میدارم و کمپانی خوشتاریا را مامور مینمایم که تمام اقدامات لازمه را برای اجرای امتیاز مذکور به عمل آورد. برای این مقصود و به جهت اینکه امور راجعه به اکتشاف و حفر معادن آسان شود، اظهار میدارد که امتیاز مذکور با تمام حقوق راجعه به آن از تاریخ حال تا نود و نه سال به کمپانی خوشتاریا واگذار مینمایم و اصل فرمان مذکور هم که به مهر و امضای اعلیحضرت مرحوم ناصرالدین شاه ممهور و ممضی [امضا شده] و به مهر وزرای اعلیحضرتی نیز ممهور است، از جمله مرحوم مجدالدوله وزیر علوم و معادن است. این نکته را هم اظهار میدارم که از تاریخ این ورقه در تمام مدت مسوولیت اجرای فرمان مذکور به عهده کمپانی خوشتاریا یا ذوالحقوق خواهد بود.
ماده دوم: من، کمپانی خوشتاریا، حق دارم تجسسات لازمه در معادن نفت در مدت یک سال از تاریخ آخرین جنگ و صلح دولت روسیه با سایر دول متخاصم به جا بیاورم.
ماده سوم: من، خوشتاریای کمپانی، متعهد هستم در صورتی که پیدا نمایم برای خودیم یک استخراج معادن نفت در مدت معین شده نظر به ماده دوم تقدیم نمایم به حضرت اشرف پنجاه هزار منات بدون عوض. همچنین تقدیم نمایم صدهزار منات از قرار پوطی بنا به ماده پنجم این قرارداد. در این صورت مبلغ صد هزار منات پرداخته خواهد شد و بعدا از قرار کسر خواهد شد.
ماده چهارم: اگر تا مدت آخر وعده یعنی در مدت یکسال از روز قرارداد صلح دولت روسیه با سایر دول متخاصم از عهده برنیایم، من نخواهم پرداخت شرایط استخراج معادن نفت را که پنجاه هزار منات بدون عوض و صد هزار منات از بابت حساب پوطی باشد و آن وقت من خوشتاریا کمپانی تمام اختیارات خود را از دست میدهم، یعنی آنچه در این قرارداد به من واگذار شده است.
ارسال نظر