ماجرای اخراج مورگان شوستر از ایران

بخش نخست

روزگار ایران در اواخر حکومت سلسله قاجار تاسف‌انگیز و اندوهبار بود. در حالی که در دنیای غرب، نهال دموکراسی رشد می‌کرد و نقش خانواده و بنگاه‌ها در اداره جامعه بیشتری می‌شد، در ایران سلطنت تک نفره شاه و یک گروه کوچک از شاهزادگان و درباریان رایج بود. در این سال‌ها، حکومت مرکزی مقتدر در ایران بی‌اثر شده بود و دو دسته عوامل خارجی و روسای ایلات و ولایات نیز کار اداره جامعه را دشوارتر می‌کرد. در چنین وضعیتی که تولیدات ایرانی تاب رقابت با کالاهای خارجی را به ویژه کالاهای روسی که با تعرفه اندک وارد می‌شد، از دست داده‌ بود و بازار ایران هر چه بیشتر به روی کالاهای خارجی باز می‌شد، بی‌انضباطی مالی شدید شاه و دربار و هزینه‌های غیرضروری نیز کسب و کار را بدتر کرده بود. دولت وقت برای برطرف کردن بخشی از مشکلات می‌خواست از کارشناسان کشورهایی غیر از روس و انگلیس استفاده کند و مورگان شوستر آمریکایی از تکنوکرات‌های ورزیده این کشور برای تنظیم امور مالی به ایران آمد؛ اما کارشکنی‌های داخلی و خارجی شروع شد... گزارش حاضر این مسائل را بررسی کرده است.

روز ۲۴ آذر سال ۱۲۹۰دولت روسیه تهدید کرد چنانچه ظرف مدت شش روز مورگان شوستر خزانه دار کل ایران از این کشور اخراج نشود و استخدام اتباع خارجی از این پس تحت اجازه روس و انگلیس قرار نگیرد تهران را با چهارهزار سرباز اشغال خواهد کرد ...

سیاست داخلی و خارجی ایران در قرن نوزدهم و دهه اول قرن بیستم میلادی، برآیند رقابت روسیه و انگلستان در داخل کشور بود. این رقابت با پیامدهای منفی فراوانی روبه‌رو بود، به‌طوری که برخی دولتمردان ایران را به نزدیک شدن به یک قدرت سوم ترغیب کرد. اگرچه این گرایش در بسیاری از موارد با هدف کاستن از تبعات منفی آن رقابت‌ها صورت می‌گرفت، اما مجریان این سیاست به‌ویژه در سال‌های پس از مشروطیت، تلاش کردند تا از این رویکرد بهره‌برداری‌های اقتصادی، نظامی و امنیتی نیز به‌عمل آورده و حتی‌الامکان اصلاحاتی را در سیستم مالی، اداری و انتظامی کشور به‌وجود آورند. استخدام «مورگان شوستر» آمریکایی راهکاری برای تحقق این اهداف بود. مورگان شوستر (۱۹۶۰ـ۱۸۷۷م) حقوقدان آمریکایی پیشتر در اداره گمرکات فیلیپین خدمت کرده و بعدا عضو هیات عالی حکومت آمریکا در فیلیپین شده بود. او مدتی نیز سرپرستی اداره گمرکات کوبا را برعهده داشت. شوستر زمانی که مامور خدمت در ایران شد، به شغل وکالت مشغول بود. او و هیات همراه در زمان حیات مجلس دوم مشروطه توسط بعضی دولتمردان، ظاهرا برای ساماندهی امور اداری و اصلاح اوضاع مالی ایران وارد کشور شدند. اما حضور روسیه و انگلستان در ایران مانع از آن شد که این آمریکایی بتواند اهداف و طرح‌های خود را در سیستم اداری و مالی کشور به اجرا درآورد. به همین دلیل مدت زمان ماموریت وی و هیات همراه در داخل کشور بیش از ۸ ماه دوام نیافت و وی متعاقب اولتیماتوم روسیه، ناچار شد به اتفاق همراهانش، ایران را ترک کند.

علت آن که دولتمردان ایران، آمریکایی‌ها را برای حل معضلات اقتصادی و امنیتی خود برگزیدند، دو اصل اساسی بود. این دو اصل عبارت بودند از:

۱ـ آمریکا به دلیل فاصله جغرافیایی زیاد از ایران منافع کمتری در کشور داشت.

۲ـ آمریکا لااقل تا زمان مورد بحث‌، اهداف استعماری در منطقه نداشته و مانند روسیه و انگلستان نزد مردم ایران بدسابقه نبود.

البته آمریکایی‌ها به دلیل آنکه در صدد پایان بخشیدن به دوران انزوای خود بودند و به دکترین «سیاست جهانی» می‌اندیشیدند، از دعوت دولت‌هایی چون ایران برای حضور در عرصه‌های اقتصادی و سیاسی استقبال می‌کردند.

بدین ترتیب، شرایط داخلی و خارجی برای دولتمردان ایرانی به منظور تحقق سیاست نزدیکی به قدرت سوم از راه استخدام کارشناسان آمریکایی فراهم بود؛ سیاستی که از جمله اهداف مجریان آن، سروسامان دادن به اوضاع آشفته مالی و اداری ایران بود. در دهه پایانی قرن نوزدهم میلادی سامانه اداری کشور، به دلیل حوادث ناشی از نهضت مشروطه ناکار آمد شده بود و در تهران دولت مقتدر مرکزی وجود نداشت. از نظر مالی نیز به دلیل استقراض‌های پیش از مشروطه، کشمکش‌های داخلی، اشغال برخی از نواحی کشور توسط نیروهای بیگانه و هرج‌ومرج‌های حاصل از آن، شرایط دشواری فراروی دولتمردان ایران قرار داشت.نتیجه این بحران‌ها، عمر کوتاه کابینه‌ها و آمد و رفت سریع آنها بود. در چنین شرایطی میرزا حسینقلی‌خان نواب، وزیر امور خارجه دولت مستوفی‌الممالک، در چهاردهم دی ۱۲۸۹ در تلگرافی به کاردار سفارت ایران در آمریکا ماموریت داد تا موضوع استخدام کارشناسان مالی آمریکا برای ساماندهی و اصلاح اوضاع مالی ایران را با دولت آن کشور مطرح کند. این درخواست با موافقت دولت آمریکا روبه‌رو شد و در ۱۳ بهمن ۱۲۸۹ نیز مورد تایید نمایندگان مجلس شورای ملی نیز قرار گرفت. بدین ترتیب مورگان شوستر و ۴ مستشار آمریکایی دیگر برای اصلاح امور دارایی، خزانه‌دارای، دادگستری و ژاندارمری استخدام شدند و پس از عقد قرارداد با دولت ایران در ۱۷ اردیبهشت ۱۲۹۰ ش. همراه با خانواده‌های خود وارد ایران شدند.پس از ورود شوستر به ایران از آنجا که ماموریت اعلام شده وی ساماندهی امور مالی بود، بی‌درنگ به‌عنوان خزانه‌دار کل منصوب و مامور انجام این مهم شد. او گام‌هایی برای بهبود وضع مالیات‌ها و گمرکات به‌عنوان منابع اصلی درآمد‌های دولت ایران برداشت . اما وخامت اوضاع مالی که ناشی از سیاست‌های نادرست دولت‌های پیش از مشروطیت و کشمکش‌های پس از آن بود، کار مورگان شوستر را پیچیده و دشوار ساخته بود. این وخامت در کنار شورش‌ها، درگیری‌های قومی، تهدیدها، هزینه‌های سنگین حضور نیروهای بیگانه در کشور، ضعف دولت مرکزی، نفوذ بیش از حد روسای قبایل و خوانین محلی و کارشکنی‌های آنها و ناخشنودی بسیاری از افراد صاحب نفوذ از اقدامات شوستر برای نهادینه ساختن امور مالی کشور، موانعی عمده در مسیر اقدامات وی برای اصلاح امور مالی ایران ایجاد کرده بود.همچنین در مرکز نیز بخش بزرگی از بدنه دولت، شامل نخست‌وزیری، نایب‌السلطنه، برخی از وزراء و فن‌سالاران امور مالی یا به دلیل گرایش‌های سیاسی یا به دلیل به مخاطره افتادن منافعشان سد‍ راه اصلاحات شوستر بودند. در آن زمان رقابت دو حزب اعتدالیون و دموکرات عامیون برحذف یکدیگر استوار بود. شوستر توسط «مستوفی» که به دموکرات‌ها متمایل بود به ایران دعوت شده بود و طبعا اقداماتش از نظر حزب رقیب ـ اعتدالیون‌ـ قابل تحمل نبود. علاوه براین حضور قدرتمند بختیاری‌ها در صحنه سیاسی ایران و روحیه ایلی و قبیلگی آنها با اقدامات شوستر برای سامان دادن به امور مالی کشور سازگار نبود.

اعیان و اشراف و شاهزادگان و خان‌هایی که مایل به پرداخت مالیات نبودند دائما با سفارتخانه‌های روسیه و انگلیس در تماس بودند تا این دو سفارتخانه‌ را به مقابله‌ با طرح‌های شوستر وادار سازند. این تماس‌ها نیز سبب نقش بازدارنده سفیران دو کشور مذکور به‌ویژه سفیر روسیه در برابر مورگان شوستر شده بود. در بسیاری از موارد، مورگان شوستر حتی برای جمع‌آوری مالیات نیز با کارشکنی و مخالفت روبه‌رو می‌شد.

او به همین خاطر در ۲۳ خرداد سال ۱۲۹۰ با اختیارات کاملی که در مصوبه مجلس شورای ملی به‌دست آورد، اقدام به تشکیل نیروی نظامی به نام «ژاندارمری خزانه» کرد. ولی این راه‌حل نیز نتوانست مشکل وی را حل کند، یکی از مشکلات عمده مورگان شوستر برای رسیدگی به مشکلات مالی دولت ایران، خزانه خالی دولت و سلطه روسیه و انگلستان بر عواید گمرکی کشور بود.