۷ پرده از داستان افزایش قیمت نفت- ۸
نقش ایران در اوپک
قباد فخیمی در کتاب «سی سال نفت» معتقد است که ۴برابر شدن افزایش قیمت نفت در چند پرده اتفاق افتاد که پرده سوم آن توسط شاه در ایران اجرا شد. در این بخش از نوشته وی به نقش بیبدیل ونزوئلا در تشکیل اوپک و برگزاری نشست تهران اشاره و نقش جمشید آموزگار نیز یادآوری شده است. قراردادی که لیبی در سپتامبر ۱۹۷۰ با شرکت نفت اکسیدنتال و بعدا با همه شرکتهای نفتی فعال در آن کشور مبادله کرد، به زودی به سراسر مناطق نفتخیز آفریقای شمالی، صادرات عربستان و عراق که از طریق خطوط لوله در بندرگاههای مدیترانه تحویل میشد تسری داده شد. سرهنگ معمر قذافی رهبر لیبی به آسانی میتوانست با اقداماتی که کرده بود خود را رهبر اوپک قلمداد نماید و در اقدامات بعدی که در مبارزه با شرکتهای معظم نفت انجام داد و مزایایی بیش از کشورهای خلیجفارس به دست آورد، رهبری خود را ثابت کند، ولی همه میدانستند که رهبر واقعی اوپک کشور ونزوئلا و سیاستمدار و متخصص برجسته آن آلفونزو پرز میباشد. کشور ونزوئلا مبتکر و پیشقدم تاسیس اوپک بوده، در همه مراحل تحولات اوپک از جمله بالا بردن قیمت نفت در سال ۱۹۷۱ رل اصلی داشته و دارد.
برگزاری جلسه فوقالعاده سازمان اوپک برای رسیدگی به مسائل قیمت نفت در بحرانیترین دوره تحولات صنعت نفت در نهم دسامبر ۱۹۷۰ با حضور رافائل گالدرا رییسجمهور ونزوئلا در کاراکاس پایتخت آن کشور تصادفی نبوده، نشاندهنده نقش مهم ونزوئلا در تثبیت و هماهنگی اوپک بود. با اتحاد اوپک در این جلسه اضطراری و مصوبه ۱۲۰ سازمان اوپک که به شرح زیر صادر شد کاملا بدیهی بود که در مدتی کوتاه شرایط قرارداد لیبی شامل کشورهای تولیدکننده نفت در خلیجفارس خواهد شد:
۱- نرخ مالیات بر درآمد شرکتهای نفتی در کشورهای عضو اوپک از ۵۵ درصد کمتر نخواهد بود.
۲- اختلافاتی که در میان قیمتهای اعلان شده نفت خامهای مختلف کشورهای عضو وجود دارد باید از میان برود و برای وصول به این منظور بالاترین قیمت اعلان شده در کشورهای عضو ملاک عمل قرار گیرد و قیمت نفت خامهای دیگر بر مبنای آن محاسبه شود. در سنجش قیمت نفت خام فقط دو عامل در نظر گرفته خواهد شد، وزن مخصوص نفت و موقعیت جغرافیایی محلی که از آنجا صادر میشود.
۳- پس از آنکه اختلافات موجود در قیمتهای اعلام شده نفت خامهای حوزه اوپک از میان رفت، قیمت انواع نفت در همه کشورهای عضو به نسبت بهبود کلی وضع بازار افزایش داده خواهد شد.
۴- سیستم جدیدی برای محاسبه تفاوت وزن مخصوص انواع نفت خامهای مختلف در نظر گرفته خواهد شد که در مقایسه با سیستم موجود بیشتر به نفع کشورهای تولیدکننده باشد.
۵- کلیه تخفیفهایی که تاکنون به حساب کمپانیها منظور میشد از اول ژانویه ۱۹۷۱ منسوخ خواهد گشت.
اوپک با تهیه این فهرست، مدت زمانی را که این اهداف باید با کمپانیهای نفتی مورد توافق قرار گیرند تعیین نمود. کنفرانس اوپک با توجه به وضع مشابه کشورهای اطراف خلیجفارس تصمیم گرفت که شش کشور عضو این منطقه، یعنی ایران، عراق، عربستان سعودی، کویت، قطر و امارات برای حصول به مقصد مذکور در این قطعنامه با کمپانیهایی که در این کشورها فعالیت دارند بهطور دستهجمعی مذاکره کنند. در متن قطعنامه تصریح گردید که این مذکرات را یک کمیته سه نفری مرکب از وزرای دارایی ایران و نفت عربستان سعودی و عراق انجام خواهند داد و مذاکرات در تهران صورت خواهد گرفت. مذاکرات باید حداکثر سیویک روز پس از صدور این قطعنامه شروع شود. کمیسیون، نتایج مذاکرات را پس از یک هفته ارائه خواهد نمود و حداکثر پانزده روز پس از آن اجلاس فوقالعاده اوپک برای ارزیابی نتایج تشکیل خواهد شد و هرگاه نتیجه را قابل قبول تشخیص ندهند به اقدامات یکطرفه که در تاریخ واحد در کلیه کشورهای عضو به موقع اجرا گذاشته خواهد شد، دست خواهند زد.هیچوقت در عمر ده ساله اوپک و پس از آن، همکاری و تفاهمی به این خوبی و با این هماهنگی بین اعضای اوپک وجود نداشت. در تعقیب بالا رفتن قیمت نفت در کشور لیبی در سپتامبر سال ۱۹۷۰، اکنون لیبی به رهبری سرهنگ معمر قذافی که معروف به انجام کارهای غیرعادی میباشد و پرده دوم نمایش را به خوبی با موفقیت اجرا کرده بود، میتوانست ادعای رهبری اوپک را برای بالا بردن قیمت نفت داشته باشد، ولی قذافی با نهایت تواضع و بدون ادعا قدم اول را در راه افزایش قیمت برداشت و برای توفیق هدف و حفظ اتحاد اوپک، هیچ ادعایی نکرد، ولی شاه ایران که همیشه در آرزوی چنین فرصتی بود و برنامه دیگری در سر داشت مهلتی نداد. شاه افتخار بالا بردن قیمت نفت در جهان و بهخصوص در خلیجفارس را حق خود و دقیقا در جهت اهداف رهبری خلیجفارس و خاورمیانه میدید و این فرصتی بود که به هیچوجه قابل گذشت نبود. در این زمان آوای خروج انگلیس از خلیجفارس و حمایت آمریکا از ایران در جهان پیچیده بود. ایران جزیره بحرین را قربانی کرده بود و همه نیروهای خود را در کمک به عربستان سعودی در مقابل تحولات منطقه از جمله جنگهای یمن شمالی و جنوبی که مصر و عربستان سعودی علیه یکدیگر گرفتار آن شده بودند و همچنین جنگهای داخلی عمان، بسیج کرد تا محبت همسایگان حاشیه خلیجفارس را که در بلاتکلیفی مطلق بودند، جلب نماید.
برای سهولت انجام مذاکرات بهرغم مقررات قانون ضد تراست، دولت آمریکا موافقت نمود که شرکتهای بینالمللی به صورت دستهجمعی با کشورهای تولیدکننده نفت، این مذاکرات را انجام دهند. وقتی نمایندگان شرکتهای نفتی در سیزده ژانویه ۱۹۷۱ برای انجام مذاکره وارد ایران شدند از طرف وزیر نفت عربستان سعودی (زکی یمانی) وزیر نفت عراق (سعدون حمادی) و وزیر دارایی ایران (جمشید آموزگار) مورد استقبال قرار گرفتند. در این گروه یمانی از همه باتجربهتر و عربستان سعودی مهمترین تولیدکننده نفت بود، اما این آموزگار بود و نه یمانی که در مذاکرات نقش اول را برعهده گرفت.
دکترجمشید آموزگار
وزیر دارایی ایران در آن زمان چهلوهشت سال داشت. در رشته مهندسی از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده و در رشته هیدرولیک (مهندسی نیرو محرکه مایعات) از دانشگاه کرنل در آمریکا درجه دکترا گرفته بود. در سال ۱۳۳۷ وزیر کار و به زودی یکی از نزدیکان شاه شد. در سال ۱۳۴۴ بعد از انتصاب امیرعباس هویدا به نخستوزیری، عهدهدار وزارت دارایی و در سال ۱۳۵۶ در شروع بحران ایران برای مدت حدود یک سال مقام نخستوزیری را برعهده گرفت.
از همان روز اول، شروع مذاکرات که با امتناع نمایندگان شرکتهای نفت با هرگونه مذاکره و اعلام حضور فقط به عنوان مستمع آغاز گردید و به دنبال آن وزیر دارایی ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی تاکتیکهای تاخیر و تعلل شرکتهای نفتی را به باد انتقاد گرفت، اجرای مرحله به مرحله یک نمایشنامه پرهیجان رسانههای گروهی و سیاستمداران برای توجه مردم جهان بهخصوص ملتهای کشورهای تولیدکننده نفت، واضح و آشکار گردید.
برای پرآوازهتر کردن پیروزی اوپک در ۱۶ ژانویه ۱۹۷۱ پرزیدنت نیکسون، جان ایروین یکی از مشاورین بلندپایه خود را همراه با جیمز آکینس کارشناس نفتی وزارت امور خارجه آمریکا به تهران اعزام نمود تا با آموزگار و شاه ملاقات کنند. جان ایروین بعدا به کمیسیون تحقیق در مجلس سنای آمریکا که در کنترل حزب دموکرات بود توضیح داد که هدف ماموریت او این بود که تقاضای کشورهای خلیجفارس را تعدیل کند، اطمینان یابد که صدور نفت متوقف نخواهد شد و بهرغم اینکه هر اتفاقی رخ دهد، قیمتها در سطح منطقی خود باقی خواهد ماند. او در آن موقع اعتراف نمود که واشنگتن مساله قیمتها را مساله درجه دو میداند. شاه در آن ملاقات (۱۷ ژانویه ۱۹۷۱) به آن دو، از طرف تولیدکنندگان خلیجفارس اطمینان داد. هیات ایروین- آکینس پس از مذاکرات تهران برای ملاقات با مقامات بلندپایه عربستان و کویت به آن کشورها عزیمت نمودند تا همین نظرات را به آنها اطلاع دهند و پیشنهاد کنند که از تندروی خودداری نمایند. ولی ایران به این مقامات اعتنا نمیکند، با یک برنامه کاملا نمایشی و تبلیغاتی جنگ لفظی با شرکتهای نفتی و تولیدکنندگان خلیجفارس در راس مسائل روز قرار میگیرد و اولتیماتوم پشت اولتیماتوم از طرف ایران صادر میگردد. شرکتهای نفتی میکوشند در جبهه متحده اوپک اختلاف ایجاد کنند و تولیدکنندگان خلیجفارس را از ونزوئلا، الجزایر و لیبی مجزا کنند، ولی یادداشتهایی بهطور تصادفی به دست خبرنگاران میرسد که مقاصد آنها را فاش میکند! بالاخره شاه در ۲۴ ژانویه ۱۹۷۱ بعد از دوازده سال، اولین کنفرانس مطبوعاتی خود را برگزار میکند تا اهمیت حادثهای را که در شرف تکوین بود بیشتر جلوه دهد. پس از تهدیدهای فراوان، شرکتها را تهدید میکند که اگر نمیخواهند ایران از ونزوئلا سرمشق گرفته و با قانونگذاری بهطور یکجانبه مسائل را حل کند بهتر است که مخالفت و سرسختی نشان ندهند، اما او بهرغم آن ظاهر مصمم، آشکارا اعلام کرد که خود را محدود به تولیدکنندگان مدیترانه نمیکند و گفت «بگذارید آنها به هر راهی که انتخاب کردهاند عمل کنند.
ما به آنها که در کسب شرایطی بهتر از شرایط ما موفق شدهاند تبریک میگوییم و حسادت نخواهیم کرد». در دوم فوریه ۱۹۷۱ تقاضای شرکتهای نفتی از طریق سفرای آمریکا و انگلیس برای مهلت ۴۸ ساعته جهت تصمیمگیری نهایی مورد قبول شاه قرار نگرفت و از همان مسیر ابلاغ میشود که در جلسه وزرای اوپک که با سخنان شاه به کار خواهد پرداخت، تصمیمات لازم اتخاذ خواهد شد.
ارسال نظر