مسیونوز نرود، اعتصاب می‌کنیم

عکس: Yadegaran.com

تجار ایرانی باور داشتند که مسیو نوز بلژیکی، رییس کل گمرکات، با روس‌ها تبانی کرده است تا تجارت خارجی را به نفع روس‌ها سامان دهد و به همین دلیل اعتراض خود را تشدید کردند. یکی از تجار در پاسخ به این پرسش که اگر دولت، نوز را برکنار نکند، تجار چه خواهند کرد، پاسخ می‌دهد از تجارت دست خواهند کشید... خب از بابت پست هم به شما صدمه‌ می‌رسد و سکته به تجارت وارد می‌آورد و در آن خصوص نیز شاکی و متظلمید.

مساله پست امری علیحده و داستانی مفصل است که ما فعلا از او صرف‌نظر می‌نماییم، ولی شما ملاحظه کنید مسافر از اسلامبول تا طهران ده روز منتها دوازده روز می‌رسد و پست اگر یک ماهه برسد متشکر و ممنونیم. آخر تفویض یک اداره دولتی به فرنگی چه جهت دارد جز آنکه در صدد اصلاح برآیند و در رونق و ترقی آن بکوشد. خب در زمان مرحوم امین‌الدوله اداره پست منظم‌تر بود که سپرده به ایرانی بوده یا این ایام که به اروپایی واگذار شد؟ مدیر کل پستخانه مسیو زهرمار از حالش تحقیق شود که از تمام عالم تردست‌تر و شارلاتان‌تر است (مخبر در اینجا حکایتی از رییس پست نقل می‌کند که دلیل بر دزدی و تردستی او است. مولف).

جناب حاجی، اگر دولت ملتمس شماها را اجابت نکند چه خواهید کرد؟

با این وضع کنونی اشتغال ما به عمل تجارت امری است محال، زیرا که جز ضرر و زیان فایده‌ای بر او مترتب نیست. اگر خدای نخواسته دولت علیه از تجار که رکن رکین مملکتند و قوام تمام امور ملکی و ملتی منوط به وجود آنها است صرف‌نظر نموده ما از کسب و تجارت دست خواهیم کشید چنانکه به همه بلاد داخله و خارجه که از خرید و ارسال اجناس دست بکشند.

از زمانی که در زاویه مقدسه پناهنده شده‌اید از طرف اولیای دولت نزد شماها آمده و سوال و جوابی در خصوص مطالب سه‌گانه کرده‌اید یا نه؟

بلی. مکرر اشخاص مختلف آمده اند. یک دفعه جناب سعد‌الدوله وزیر تجارت و سعید‌السلطنه و حاج ناصرالسلطنه و جمعی دیگر از اعیان وزراء آمده از این مطالب سه‌گانه یکی را که استرداد تعدیات باشد قبول کرده‌اند و ابطال تعرفه را چون معاهده دولتی است جایز نمی‌شمارند. عزل مسیو نوز را امروز تن در نمی‌دهند، ولی می‌گویند تا مراجعت اعلیحضرت همایونی از سفر فرنگستان بیشتر وزارت او طول نخواهد کشید و ما چون اطمینان نداریم، نمی‌توانیم به مجرد قول قناعت کنیم شاید مجدد بنای تعدی و بی‌حسابی را گذارد چه این مرد به اندازه‌ای جسور و بی‌باک گردیده که نه به ملت ایران اعتنا می‌ کند و نه احکام دولت را اطاعت می‌نماید. عرصه ایران را جولانگاه خود قرار داده است.

ممکن است یک نفر یا متعدد مفتش به اطلاع تجار بگمارد تا مواظب حرکات و تعدیات فرنگیان در گمرک باشد؟

خیر تا این مرد بر سر کار باشد ممکن نیست تجارت ایران رونق بگیرد و تجار آسوده و خاطرجمع شوند.

اگر او را از سر این کار بردارند شما کسی را سراغ دارید که بتواند گمرک را اداره نماید و اقساط روس را در سر موعد بدون مسامحه برساند؟

اولا اشخاص کافی عالم در ایران بسیارند که هر کدام بسی از مسیو نوز عالم‌تر و داناترند، چون ناصرالملک و غیره به علاوه خودمان بهتر و بیشتر از مسیو نوز به دولت در این عمل می‌رسانیم و انجام می‌دهیم و به جهت تامین اولیای دولت از بانک‌های خارجه ضامن می‌دهیم و اقساط قرض را پیشکی برای یک ساله ادا می‌کنیم.

چو رشته سخن بدین جا رسید خبر دادند علاءالملک وزیر علوم در صحن حضرت عبدالعظیم آمده و منتظر حاجی است. دیگر صحبت را مناسب ندیده خداحافظی کردم.

از سوال و جواب مخبر حبل‌المتین وضعیت حکومت بلژیکی‌ها و سیاست روس در ایران پس از قرض ۱۹۰۰ معلوم می‌شود که تا کجا دولت تزاری در ایران حکمفرما بودند، با آنکه در این موقع گرفتار جنگ شرق اقصی بوده و حواسشان جمع برای دفاع از ژاپن بود.بالجمله، پس از ملاقات علاءالملک حاج محمداسمعیل مغازه را قرار با هم دادند که حاج مزبور به طهران آمده مذاکرات را خاتمه دهد بدین جهت او را در کالسکه خود نشاندند که با هم به طهران آیند. تجار از این پیشامد مستحضر و جلو کالسکه را گرفته و مانع رفتن حاج محمداسمعیل مغازه به طهران گردیدند و روز دیگر نیز چند نفر از طرف دولت برای عودت تجار به طهران به باغ سراج‌الملک رفته و نتوانستند آنان را عودت دهند. ولیعهد در این میان مداخله نموده و چند نفر از تجار متحصنین را بخواست و پس از مذاکره و استماع تقاضای آنان مقرر داشت که سعدالدوله وزیر تجارت در این کار رسیدگی نموده رفع غائله را به عرض رساند.

و وزیر تجارت پس از رسیدگی به باغ شاه حضور مظفرالدین‌شاه حاضر و موقعی بود که شاه از عملیات تجار و تحصن آنها در حضرت عبدالعظیم مخصوصا هنگام عزیمت به اروپا سخت متحیر بود معروض داشت: اعلیحضرتا، اگرچه شاید برخی این چاکر را به غرض نفسانی در خاکپای مبارک متهم و مقصر کنند و چنان جلوه دهند که به هوای نفس برخلاف واقع عرضی کرده و می‌کنم و در آن هنگام مورد سیاست و مجازات واقع شوم ولی رعایت حقوق ولی‌نعمت و ملاحظه جانب عدالت و حقانیت مرا بر عرض حقیقت دعوت می‌کند اگرچه سیاست گردم. قسم به حقوق شاهنشاهی که این مشت بیچارگان مظلومند و انواع اجحاف و تعدیات از اشخاص بلژیکی بر آنها وارد آمده است و اگر چندی بدین و تیره بماند معاملات تجارتی به کلی مسدود گردد و یکباره ورشکست و مفلوک گردند و اظهار داشت که حسب‌الامر در دربار جلسه در حضور صدراعظم شد و رسیدگی به تظلم تجار گردید و تعدی مسیو نوز محقق شد و شبهه نیست که برخلاف تعرفه با آنان رفتار نموده است.بالاخره مقرر شد که مسیو نوز عجالتا بر سر کار باشد ولی محدود باشد و برحسب تصویب عین‌الدوله قرار شد تجار در تحت ریاست سعدالدوله مراقب امر گمرک باشند و چند نفری را منتخب نمایند که در هریک از سرحدات ایران یک نفر گذاشته شود و عمال گمرکی بدون اطلاع و امضای آن نماینده‌ها حق نداشته باشند حقوق گمرکی را دریافت و در صورت اختلاف رای نماینده‌ها تجار مقدم خواهند بود و از روی اسناد تجارتی مالیات گمرکی گرفته شود و آنچه تعدی به آنان شده باز پس دهند. بالجمله با این ترتیب تجار رضا داده و به طهران عودت نمودند.

و بدیهی است این قیام تجار لطمه به حیثیت دولت وقت زد، لیکن چون موقع مسافرت مظفرالدین شاه بود گوشمالی تجار و محرک آنان (سعدالدوله) به وقت دیگر موکول می‌گردید و برای آنکه هنگام حرکت مظفرالدین شاه از ایران سروصدایی نباشد، عده‌ای از صرافان را که آنها نیز اتفاق نموده و به منزل حاج میرزا ابوالقاسم امام جمعه برای گرفتن حقوق بروات که از صاحبان حقوق در سنوات ماضیه خریده و مستوفیان و حکام و خزانه پول بروات را از دولت خریده و به صرافان نداده بودند نیز قرار تادیه آن را به نحوی مقسطا دادند و صرافان نیز از منزل حاج میرزا ابوالقاسم امام جمعه خارج شدند.این شرح و بسطی را که مولف از تحصن تجار و تحصن صرافان داد برای ارتباط استقراض ۱۹۰۰ و ۱۹۰۲ است و نیز برای ارتباط با واقعه مسجد شاه و بالاخره تحصن در سفارت انگلیس است.