۷ پرده از داستان افزایش قیمت نفت-۲
بیاطلاعی از سیاستهای نفتی آمریکا
مهندس قباد فخیمی در کتاب «سی سال نفت ایران از ملی شدن تا انقلاب اسلامی» در لابهلای بیان خاطرات خود از هنگام فعالیتش در این بخش به مسائل کلان نفت ایران نیز پرداخته است که در این بخش به بیتوجهی محمدرضا پهلوی به تحولات جهانی و گزارشهایی در این مورد اشاره میکند. بعداز بیانیه ۱۹۷۰ که مربوط به گزارش کمیته مخصوص رسیدگیبه مساله واردات نفت به آمریکا بود، دیگر هیچگونه مکاتبهای یا گزارشی از طرف وزارت امور خارجه، سفارت ایران در واشنگتن و دربار شاهنشاهی واصل نگردید. بیانیه رییسجمهور و گزارش کمیسیون مخصوص به طور آزاد در آمریکا در اختیار همه متقاضیان بود و هر کس میتوانست به آسانی اصل گزارش را که حاوی ۳۹۹ صفحه میباشد از چاپخانه دولتی آمریکا خریداری نماید. جای تعجب است در حالی که شاه ایران برای کسب تعرفه واردات نفت به آمریکا به هر طریق ملتجی میشد، چطور سفارت ایران در واشنگتن و نمایندگی شرکت ملی نفت در نیویورک که با همه مقامات عالی رتبه در تماس بودند از صدور این بیانیه بیاطلاع ماندند یا آنرا بیاهمیت تلقی کردند.به هر حال در یک شرایط غیرعادی و بیاطلاعی و بدون هیچگونه سابقهای از آنچه گذشته است، کمیسیون منتخب آقایان عظیمی، مصطفوی کاشانی و من پس از مطالعه دقیق این اطلاعیه چندین بار در اتاق کار من ملاقات و تبادل نظر نموده و از تجزیه و تحلیل اطلاعیه ارسالی نتیجهگیری نمودیم:
۱. قیمت نفت خام در آمریکا با مقررات سهمیهبندی شدیدی که اجرا میشد در حدود هر بشکه ۳/۳ دلار بود، در حالی که قیمت همان نفت خام فوب بنادر خلیج فارس حدود هر بشکه ۷۵/۱ دلار که با هزینه حمل در اروپای غربی و ژاپن حدود دو دلار میگردید. در سالهای دهه ۱۹۵۰ در آمریکا و اروپا شرکتهای نفتی دیگری مانند شرکتهای آموکو در آمریکا و انی در ایتالیا وجود داشتند که مستقل از شرکتهای معروف بودند. این شرکتها که به دلایل مختلف خود را از جریان ملی شدن نفت در ایران که میتوانست برای آنها امکانات فراوان به وجود آورد کنار کشیده بودند، بعد از قرارداد کنسرسیوم چون سهمی به آنها داده نشده بود، متوجه ایران و سایر کشورهای تولیدکننده نفت شدند و فعالیت خود را در این کشورها شروع کردند. این شرکتها که مانند شرکتهای معظم به تولید نفت با هزینه کم موفق شده بودند و عضو کارتل جهانی هفت خواهران نبودند برای خارج کردن بازار از دست شرکتهای بزرگ و بازگشت سرمایهگذاری خود در کوتاهترین زمان، نفت تولیدی خود را به قیمتهای پایینتر وارد بازار کردند. سهمیهبندی واردات نفت به آمریکا پیش از شروع تولید توسط این قبیل شرکتها از سال ۱۹۵۷ برقرار شده بود تا منافع شرکتهای بزرگ تولید و تصفیه نفت را در آمریکا محفوظ دارد. در سال ۱۹۵۹ مقررات سهمیهبندی اجباری گردید و به موجب آن مجموع نفت خامی که وارد آمریکا میشد به ۵/۱۲ درصد کل نفت خام تولیدشده در شرق آمریکا محدود شد و به این ترتیب قسمت اعظم نفت ارزانی که شرکتهای مستقل در شمال آفریقا و خلیج فارس تولید میکردند، نمیتوانست وارد آمریکا شود و ناچار به اروپا و ژاپن سرازیر شد.
۲. در آمریکا منابع نفتی در مالکیت بخش خصوصی میباشد و چون بیشتر منابع نفت در ایالتهای تگزاس، لوئیزیانا و اوکلاهما واقع شده بودند، این ایالتها با همراهی شرکتهای نفتی میتوانستند با کنترل تولید، قیمت نفت را در آمریکا در اختیار خود داشته باشند و با امکاناتی که در اختیار داشتند با بالا نگاه داشتن قیمت، منابع غیراقتصادی را مورد بهرهبرداری قراردهند و مانع بهرهبرداری و تولید نفت در ایالتهای دیگر به خصوص در ایالت آلاسکا شوند.
۳. ارزان بودن هزینه انرژی اروپا و ژاپن که پس از جنگ جهانی دوم موجب تسریع بازسازی اقتصادی آن کشورها شد، اکنون به علت رقابتهای اقتصادی موجب نگرانی آمریکا شده بود. هدف طرح تعرفهبندی واردات نفت، در ظاهر پایینآوردن قیمت نفت در آمریکا و ایجاد تعادل بین هزینه انرژی در اروپا، ژاپن و آمریکا بود. به نظر میرسید طرح خودکفایی ارائه شده که به طور کلی با هدف برطرف کردن دو مساله فوقالذکر یعنی از بین بردن مزایای نفت ارزان برای اروپا و ژاپن و از بین بردن قدرت ایالات نفت خیز آمریکا و شرکتهای نفتی آنها مطرح شده بود، در ظاهر بسیار ساده و در جهت رفاه عمومی بود و از آنچه به نظر ما هدف اصلی به شمار میرفت، ذکری به میان نیامده بود.
۴. طرح مورد نظر سهمیهبندی، واردات نفت به آمریکا را که در اختیار شرکتهای نفتی و تصفیهکنندگان عمده نفت یعنی شرکتهای بزرگ نفتی بود، لغو میکرد و به جای آن سیستم تعرفه برای واردات نفت اعمال مینمود. قیمت نفت خام بازار آمریکا را از ۳/۳ دلار به ۵/۲ دلار در هر بشکه یا معادل قیمت بازار بینالمللی تقلیل میداد و تسهیلات بیشتر برای واردات نفت از خارج با تعرفه مخصوص فراهم میکرد. همه تصفیهکنندگان میتوانستند از تعرفه وارداتی استفاده کنند و ترتیبی اتخاذ میکرد که شرکتهای کوچک که نفت خامهای کمگوگرد استفاده میکردند و نمیتوانستند نفت خام وارداتی را تصفیه کنند، تعرفه خود را به شرکتهای دیگر بفروشند.
۵. طرح سرمایهگذاری اکتشاف و تولید، منابع جدید نفت را تشویق میکرد و برای این منظور ترتیبی در نظر گرفته شده بود که ارزش تعرفه واردات نفت به تدریج افزایش یابد تا در مدت پنجسال قیمت نفت خام وارداتی به حدود هر بشکه ۵ دلار افزایش یابد و چون متعادل نمودن قیمت مورد نظر بود، بالمال در نتیجه آن قیمت نفت در آمریکا به این حد میرسید.کمیته رسیدگی شرکت ملی نفت ایران پس از ارزیابی مقررات طرح خودکفایی انرژی آمریکا طی گزارشی در اواسط ماه مارس ۱۹۷۰ (فروردین ۱۳۴۹) اظهار نمود که مقررات این طرح علاوه بر کوشش در راه افزایش سرمایهگذاری در توسعه منابع نفتی داخل آمریکا، نهایتا موجب آن میگردد که قیمت نفت در جهان از حدود هر بشکه ۷۵/۱ دلار به حد بالاتر از پنج دلار که در این طرح برای سقف تولید نفت خام از منابع جدید تولید نفت در آمریکا در نظر گرفته شده است، برسد. چنین تغییری موجب آن میگردد که دوران نفت خام ارزان خاورمیانه برای اروپا و ژاپن خاتمه پذیرد و در نتیجه هزینه بیشتر بر صنایع و اقتصاد اروپا و ژاپن تحمیل و امکانات بیشتری برای صنایع آمریکا جهت رقابت در بازارهای جهانی فراهم گردد. در این مورد اروپا به علت دسترسی به نفت دریای شمال، از ژاپن موقعیت بهتری خواهد داشت و برای خودکفایی بیشتر حداکثر کوشش را به عمل خواهد آورد تا منابع بیشتری در دریای شمال کشف و بهرهبرداری شود.نتیجهگیری بالا رفتن قیمت نفت، پیشبینی افزایش تولید نفت در دریای شمال و بهبود نسبی وضع تامین انرژی در اروپا در مقایسه با ژاپن و تحولات اقتصادی این دو قطب بزرگ اقتصادی در رابطه با آمریکا یک موفقیت غیرقابل انکار برای شرکت ملی نفت بود، اما متاسفانه گزارش شرکت ملی نفت ایران در مورد برنامه آمریکا برای بالا بردن قیمت نفت در جهان که توسط دکتر اقبال به شرف عرض رسید، مورد توجه قرار نگرفت.
در کمتر از یک سال پس از آن به شرحی که ذکر خواهد شد، برنامه بالا رفتن قیمت نفت در جهان به صورت دیگری از طریق کودتای لیبی و سرنگونی حکومت سلطنتی آن کشور تحقق یافت. سرهنگ معمر قذافی کار را انجام داد، شاهنشاه ایران قهرمان شد و صحت پیشبینی کمیته بررسیهای شرکت ملی نفت کاملا آشکار گردید.متن بیانیه پرزیدنت نیکسون و سایر مطالبی که در این مورد ذکر میشود در سال ۱۹۹۹ از سازمان آرشیو ملی آمریکا در واشنگتن دیسی دریافت گردیده است. هرکس متن این بیانیه را به دقت مطالعه کند از کاربرد دستورالعملهایی که صادر شده است و موضوع مشاوره با ناتو، متحدین و کشورهای عمده نفتخیز به خصوص در آمریکای جنوبی و ضرورت بررسیهای کنگره آمریکا، کاملا متوجه میشود که موضوعی به مراتب بزرگتر از موضوع واردات نفت آمریکا مطرح است.
برای تاکید بیشتر این امر ترجمه نامه مورخ ۹ فوریه ۱۹۷۰ که پیوست آن گزارش مطالعات کمیته مخصوص کنترل واردات نفت توسط جورج شولتز، وزیر کار و رییس کمیته مخصوص به اطلاع رییسجمهور رسیده است و ترجمه بیانیه رییسجمهور ذکر میشود و اصل آن پیوست است تا اهمیت موضوع و اشاراتی که آقای شولتز نموده است، مورد توجه قرار گیرد.
ارسال نظر