امین‌السلطان در دوران قاجار فرد مهمی بود که بارها صدراعظم شد و مجموعه اقدام‌هایش را با انتقاد و اعتراض پژوهشگران و فعالان سیاسی مواجه شده است. در این نوشته، برخی از اقدام‌های او توسط محمد علی تهرانی (کاتوزیان) نقد شده است. بالجمله، وضعیت امین‌السلطان در این سفر غیر از وضعیت سابق او بود. در بذل و بخشش سرآمد همه بود و به واسطه بذل و بخششی که داشت عده زیادی دوستان برای خود جلب کرد. کمتر کسی بود که به واسطه مهر و محبت او از حقوق دولتی بی‌بهره باشد.

ولی مردمان فکور و وطن‌پرست جدا بر علیه مشارالیه بوده و در ابتدای امر کسی یارای تکلم بر علیه او نداشت. وقتی که امر استقراض و مخارج بیهوده آن آفتابی گردید از داخل شروع به حمله نمودند و از خارج روزنامه‌جات مخصوصا مویدالاسلام مدیر روزنامه حبل‌المتین کلکته که قلمی شیوا و بیانی هویدا داشت، سیئات اعمال امین‌السلطان را به وسیله روزنامه هفتگی حبل‌المتین که مشتمل بر چندین ورق بوده، آفتابی نمود و به این جهت امین‌السلطان اشخاصی را که احتمال می‌داد با مدیر حبل‌المتین مکاتبه داشته یا با میرزاعلی‌خان امین‌الدوله دوستی داشته باشند، بنای سختی و فشار را بگذاشت و آقاشیخ یحیی کاشانی را که مردی فاضل و وطن‌خواه و صاحب‌قلم بود، دستگیر نموده به کلات فرستاد و آقاسیدحسن حبل‌المتین برادر مویدالاسلام شبانه فرار و به منزل شاهزاده عین‌الدوله که با مویدالاسلام مربوط بود در شمیران بست نشست و موقرالدوله که داماد مظفرالدین شاه بود و از این پیشامدها تنقید می‌نمود و مورد توجه خانم صبیه مظفرالدین شاه بود و میرزا مهدی‌خان وزیر همایون را که با امین‌الدوله مصاحب بود تادیبی بسزا نمود و روزنامه حبل‌المتین را از ورود به ایران ممانعت کرد، لیکن تمام این امور در نظر عامه موجب نفرت فوق‌العاده بود و مردم آگاه از این پیشامدها نگران بودند و دربار ایران را ملعبه سیاستمداران دولت تزاری روس می‌دانستند.

مخصوصا قدرت اتباع روسیه به قدری زیاد شده بود که تاجرباشی روس خود درباری مستقل داشت و هرکس کاغذ پاره‌ای در دست داشت به‌عنوان فروش مستغلی یا قریه و مزرعه به یکی از اتباع روس به ثمن بخسی فروخته و از طرف تاجرباشی روس عده‌ای قفقازی مامور به تصرف مدعی به می‌شدند و با قوه قهریه از دست متصرف اولی خارج می‌نمودند و گاه‌گاه عده‌ای از قزاق‌ها که روسای آنها و صاحب‌منصبان آنان از افسران روسی بودند به حمایت آن تبعه روسی خریدار قیام می‌کردند و اگر کسی در مقابل به محاکمات وزارت خارجه متظلم می‌گردید پس از سال‌ها محاکمه در صورتی که محکوم‌له واقع می‌گردید، حکم هیچ‌وقت به موقع اجرا گذاشته نمی‌شد و کسی قدرت اجرای حکم را نداشت و به این جهت عده زیادی خود را تحت‌الحمایه روسیه قرار می‌دادند و فوج فوج خود را به عنوان تبعه روس معرفی می‌کردند و چنان نفوذ روس‌ها در قلوب مردم جایگیر شده بود که اگر سخنی از طرف یکی از اتباع روس می‌شنیدند حکم وحی منزل داشت و همه انتظار تصرف رسمی مملکت را داشتند، بلکه از نقطه‌نظر اینکه قوه منظم سپاهی در ایران منحصر به قزاقخانه بود و تمام افسران آن پیرو احکام وزارت جنگ روسیه بود، معنی نفوذ سپاهیان روس در سرتاسر مملکت هویدا بود و ما بعد شرح پیدایش قزاق و شرایط افسران روس را در آتیه نزدیک و تغییراتی که در قرارداد عملا شده و کارهایی که برخلاف قرارداد می‌نمودند، خواهیم نگاشت.

بالاخره به نحوی استیلای روس‌ها در مملکت زیاد و انتظار تصرف رسمی ایران را از طرف روس‌ها داشتند که خاطر دارم در همین ایام با جمعی از دوستان به رسم تفرج روزی را در عشرت‌آباد رفتیم، لحظه‌ای به قفا خوابیده بودم ناگهان این خیال در نظرم مجسم شد که عساکر روس آمده‌اند و محل مزبور را اشغال و عمارات باغ را تصرف نموده و چنان هول و هراس مرا گرفت که بی‌اختیار اشک از چشمم جاری گشت و بر بدبختی خود و ایرانیان گریستم، ولی اکنون که اشتغال به نوشتن این سطور دارم همان جایگاه محل آسایش نظامیان غیور ایران است که همه‌روزه پاکوپان چندساعتی مشق سپاهی‌گری نموده و الغای کاپیتولاسیون شده و به هیچ وجه هیچ یک از اتباع خارجه حق هیچ‌گونه ظلم و تعدی ندارند و قوی‌ترین تبعه خارجی نمی‌تواند به ضعیف‌ترین رعیت ایرانی کلمه‌ای زور گوید، با کمال وجد و شعف خود به خود می‌خندم.

بالاخره نفوذ دولت روسیه در عروق ایران اسباب شد که عامه ملت به دربار دولت ایران به نظر یک دربار اجنبی نگریسته و اصلا اهمیتی در پیشگاه جامعه نداشت و از طرف دیگر سیاست دولت انگلیس طبعا مخالف نفوذ فوق‌العاده دربار روس در ایران بود و در خود دربار نیز جماعتی بر ضد سیاست امین‌السلطان مانند شاهزاده عبدالمجید میرزا قیام نمود و از طرفی عده‌ای از روحانیون از قبیل مرحوم حاج شیخ فضل‌الله نوری و حاج میرزا ابوالقاسم پسر حاج میرزا زین‌العابدین امام جمعه و غیرآنان بر ضد امین‌السلطان قیام و عده‌ای دیگر به آنها پیوستند و از طرفی پول‌های استقراضی ته کشیده چیزی که قابل باشد دیگر نبود.

میرزا علی‌اصغر خان امین‌السلطان در جمادی‌الثانیه ۱۳۲۱ از کار خلع و از ایران رهسپار اروپا با عده‌ای از مربوطین خود گردید و شاهزاده عبدالمجید میرزا به ریاست وزرایی و منصب صدارت اعظم برقرار گردید و بعدا ملقب به اتابک اعظم گشت.