* دکتر بهرام اخوان‌کاظمی

یک داوری کلیشه‌ای وجود دارد که نویسندگانی از جمله نویسنده متن حاضر احزاب تاسیس شده در ایران را وابسته به کشورهای خارجی می‌دانند و البته برخی از این داوری‌ها دقیق است. در این بخش از نوشته‌ای که مطالعه می‌کنید، دوران آزادی و سرکوب احزاب و کارنامه حزب توده بررسی شده است. احزاب مختلف در این دوره بیش از سایر ادوار پدید آمدند. به علاوه فعالیت عده‌ای از روشنفکران ایرانی در این ایام جاسوسی برای سازمان‌های اطلاعاتی و دول استعماری بود. یکی از نویسندگان در کتاب خود، «کافه کنتینانتال» یا «کافه» (یکی از محافل روشنفکری) را محلی برای تبادل اطلاعات و استخدام جاسوس به وسیله سازمان‌های اطلاعاتی بیگانه دانسته و سپس اضافه کرده است: «در این سال‌ها ... منورالفکران ایرانی بر مبنای تبعیت از ایدئولوژی ناسیونال‌لیبرالیسم و با تکیه بر برخی حمایت‌های دولت‌های امپریالیستی، دست به تشکیل احزاب ملی‌گرا و ناسیونالیست و مدعی میهن‌پرستی و... زدند و برخی از روشنفکران وابسته به احزاب، در دوره‌های بعدی پست‌های کلیدی حاکمیت را به دست گرفتند؛ ... احزابی که شاید تاسیس آنها دلیلی جز ارضای حس‌ جاه‌طلبی و قدرت‌طلبی موسسان آنها نداشت».

همان طور که گفته شد، فضای باز سیاسی جبری آن زمان ظهور احزاب گوناگون در صحنه سیاسی کشور را به دنبال داشت. حزب توده ایران در مهرماه ۱۳۲۰ با حمایت علنی قوای اشغالگر شوروی فعالیت خود را آغاز کرد و به دنبال آن تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، احزاب و گروه‌های وابسته به انگلیس نظیر حزب دموکرات قوام‌السلطنه و همچنین احزاب ملی و اسلامی نظیر حزب ایران، حزب پان‌ایرانیست، حزب زحمتکشان ملت ایران، فدائیان اسلام، مجمع مسلمانان مجاهد و صدها حزب کوچک و بزرگ دیگر به‌تدریج ایجاد گردیدند. تعدادی از این احزاب و گروه‌ها جبهه ملی را در سال ۱۳۲۸ ایجاد کردند. بعضی از این احزاب نظیر ایران، زحمت‌کشان و پان‌ایرانیست در دوره حکومت مصدق که آزادی‌های سیاسی به اوج خود رسیده بود، دچار انشعاب شدند، گروهی دیگر از احزاب کوچک که به دست قدرت‌های بیگانه یا با انگیزه‌های شخصی ایجاد شده بودند، معمولا پس از مدتی کوتاه از بین رفتند. حزب توده ایران نیز، به‌رغم صدور حکم انحلالش در بهمن ۱۳۲۷، تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به فعالیت خود ادامه داد و از آن پس تا پیروزی انقلاب اسلامی، شیوه فعالیت مخفی را برگزید.

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بار دیگر جو خفقان، استبداد و رعب و وحشت در جامعه ایران ایجاد و در نتیجه آن زمینه فعالیت احزاب محدود شد و پس از مدت کوتاهی احزاب دچار رکود یا فروپاشی کامل گردیدند. پس از سقوط دولت دکتر مصدق و برقراری مجدد اختناق، رژیم کودتا فعالیت احزاب ملی و اسلامی را نیز عملا ممنوع نمود و در نتیجه، آنها با عنوان «نهضت مقاومت ملی» آن هم به صورت مخفی به فعالیت خود ادامه دادند و در سال ۱۳۳۹ با استفاده از آزادی‌های نسبی، با عنوان «جبهه ملی ایران» (جبهه ملی دوم) فعالیت علنی مجدد خود را آغاز کردند و پس از یک‌سال، «نهضت آزادی ایران» که تشکیلاتی ملی ــ اسلامی بود، در درون این جبهه و در کنار احزاب دیگر ملی شکل گرفت. در این دوره، محمدرضا پهلوی به اقداماتی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست زد و کوشید کشور را به شیوه‌های متناسب با طرح و الگوهای غربی بازسازی و نوسازی کند.

وی برای مدت محدود و سرانجام منکوب کردن مخالفت احتمالی مردم با نظام سیاسی مستبد خویش و احیانا کنترل آنها، به انحراف رسالت اصلی احزاب و ایجاد احزاب دولتی و به عبارت دیگر تحزب دست‌نشانده، غیر‌خودجوش و غیر‌مردمی دست زد و آنها را در خدمت دستگاه مطلقه خود قرار داد. از سوی دیگر، ناآگاهی توده مردم از رسالت حقیقی احزاب و انفعال نخبگان سیاسی کشور و حمایت دول غربی سبب تسهیل اجرای این گونه اقدامات شد.

از نظر سیاسی، شاه نوعی نظام حزبی دلخواه خود را در کشور تاسیس کرد و در نتیجه آن، نظام دو حزبی که به نظر وی بهترین نظام سیاسی آن زمان و جوابگوی نیاز جامعه و درعین‌حال اقتباس و تقلیدی از نظام حزبی کشورهای انگلستان و آمریکا بود، ایجاد شد. به این ترتیب دو حزب فرمایشی «ملیون» و «مردم» در جایگاه «اکثریت» و «اقلیت» ظاهر شدند.

بنابراین در پی تاسیس حزب مردم در سال ۱۳۳۶ به دست امیر اسدالله عَلَم، حزب دولتی دیگری در بهمن همان سال به دست دکتر منوچهر اقبال، نخست‌وزیر وقت، به نام ملیون تاسیس شد که به مثابه حزب اکثریت عمل می‌کرد. در انتخابات پارلمانی دوره بیستم در سال ۱۳۳۹ این حزب بیشتر کرسی‌های مجلس را به‌دست آورد، اما به دلیل تقلب‌‌‌های گسترده، انتخابات باطل شد و اقبال نیز از نخست‌وزیری استعفا کرد. حضور حزب ملیون در انتخابات مجدد مجلس بیستم آخرین نمایش حزبی این تشکل بود و پس از آن، این حزب در مقام حزب اکثریت جای خود را به «کانون مترقی» و حزب «ایران نوین» داد.

کانون مترقی در سال ۱۳۳۹ تاسیس شد و حسنعلی منصور ریاست این کانون و امیر عباس هویدا معاونت آن را بر عهده داشت. در مجلس بیست‌ویکم، نمایندگان عضو کانون مترقی، فراکسیون مترقی را تشکیل دادند و همراه نمایندگان عضو «گروه دهقانان» و «گروه کارگران» در مجلس، ائتلاف ششم بهمن را به‌وجود آوردند که در این مجلس اکثریت داشت. کانون مترقی یا ائتلاف ششم بهمن در پاییز ۱۳۴۲ به حزب ایران نوین تغییر نام داد. حزب ایران نوین نیز ماندگارترین و بزرگ‌ترین حزب دولتی اکثریت بود و در آبان سال ۱۳۴۲ تاسیس آن در مجلس و در آذر همان سال موجودیت رسمی آن به دبیرکلی حسنعلی منصور اعلام شد.