نگاه - نشریات زنان در دوران قاجار و رضاخان-۲
درحسرت تمدن غرب
تمایل به فرهنگ غرب در جامعه ایرانی عموما در میان گروهها و قشرهایی بوده است که علاوهبر وضعیت مالی مناسب، توانسته بودند مسافرتی به کشورهای اروپایی داشته باشند. این مساله در میان زنان روشنفکری که خواستار استقلال بودند و تلاش میکردند حتی در موضوع انتشار نشریه نیز این حس را عملی کنند نیز دیده میشد. در بخش آخر نوشته حاضر این موضوع تشریح شده است.
بالاخره، رییسالوزرا، وسایل استرضای مخالفین را فراهم و برای اسکات تحریکشدگان بازاری، مالالصلح، تبعید من و خانمم از تهران تعیین و عملی گردید. من و خانمم به اراک تبعید شدیم و وقتی به قم وارد شدیم، احساس کردیم که عزیمت ما به اراک خطرناک است؛ زیرا گفتوگوهای تهران در مجالس و منابر، دال بر تکفیر خانم من در قم هم منعکس و شخصا در معرکهای که در قبرستان قم گرفته بودند، شنیدم که مدیره جهان زنان را در ردیف دشمنان خانواده رسول سب مینمایند. و چون در اراک هم چند نفری را به اسم بهایی و سوزاندن قرآن، مقتول ساخته بودند، در قم اقامت گزیدیم...
مندرجات مجله جهان زنان، بیشتر درباره آزادی زنان به سبک اروپایی و رفع حجاب و تساوی حقوق بود. این امور میتواند دلایل فشارهای وارده بر آنها باشد. از جمله مواردی که در سرمقاله شماره منتشره در تهران تاکید شده است، بدین قرار میباشد: «ــ مجله جهان زنان، تنها مروج افکار هیات تحریریه خویش نبوده و از افکار و آرای هموطنان نیز استقبال مینماید.
ــ جهان زنان بعد از این شماره نیز به تعهدات و مرام گذشته، عمل خواهد کرد» در پشت صفحه آخر با عنوان مدهای تازه، ضمن اشاره به تغییر فرم لباس و مدهای مختلف در کشورهای دیگر و اختصاص یافتن مجلاتی به همین منظور، گردانندگان مجله متذکر میشوند: «چون تعدادی از این نوع مجلات به دفتر اداره میرسد، خیاطخانهای که مخصوص اداره مجله جهان زنان است، حاضر است با سبک مدهای جدید لباس، برای مراجعین، سفارش دوخت لباس قبول نماید.» درج چنین مواردی در مجله جهان زنان در مقایسه با آنچه درباره نشریات اولیه زنان اشاره کردیم، نشانگر چرخشی سریع از سوی زنان روشنفکر به سوی ظواهر فرهنگ غربی است، تا جایی که به جای شعار استفاده از منسوجات و محصولات وطنی، در این مجله، علاوه بر وجود آخرین شمارههای مجلات مد روز که حتما از خارج فرستاده میشد، خیاطخانهای نیز برای دسترسی بهتر به این ظواهر و آخرین مدلها مهیا شده است. از این رو، واکنشهای عمومی در برابر نشریهای با این عملکردها، بهتر قابل درک خواهد بود. مجله جمعیت نسوان وطنخواه از دیگر نشریات مربوط به زنان است. که ارگان جمعیت نسوان وطنخواه بود. این مجله به صاحب امتیازی و مدیر مسوولی ملوک اسکندری در تهران از سال ۱۳۰۲ﻫ . ش منتشر میشد. دستاندرکاران مجله در معرفی اهداف خود در اولین شماره با مطلبی با عنوان «اولین قدم» اینگونه بیان داشتهاند:
اکنون که به خواست یزدان و توفیق ربانی، اولین شماره مجله ما از افق مطبوعات طلوع نموده و نخستین قدم را برای ترقی و تعالی نسوان برداشته است، امیدواریم که به توفیق خداوندی با اقدامی ثابت، این راه دراز طولانی را پیموده، از عهده این مسوولیت مهم برآییم... اولا این مجله، مرکب از چندین قسمت است که هر یک در موقع خود، خالی از اهمیت نیست. مخصوصا قسمت ادبی آن که فوقالعاده مهم و جالب توجه است. مقالات عدیده به خصوص راجع به نسوان مشهوره عالم و حالات ادبا و شعرای سلف و غیره از مشاهیر مردمان بزرگ و نوشتجات و شاهکارهای آنها که علاوه بر جنبه ادبی، خود قسمتی از تاریخ است...
یکی از عمدهترین موضوعات که خصوصا جالب توجه خواتین است و میباید نظر لطفی بدان بیندازند، نوشتجات زنان ادیبه و شاعره اروپا است که خارج از حد برای نسوان ما لازم است... و سنجیدن نسوان ایران با زنان دول متمدن و ترقی آنها و عقب بودن ما از مرحله تمدن و چاره برای ترقی زنان ایران ... و ذکر اجتماعات نسوان و اخبار ترقیات زنان دنیا در هر موقع برای ترغیب و تشویق خواتین محترمه...
در پیگیری اهداف مجله، شماره دوم آن نویسنده در مقالهای با عنوان «زن در قرن بیستم» در توجیه حرکتهای استعماری اینگونه آورده است:
تمدن، اقطار گیتی را گردش کرده، بنای آبادی و عمران را به مرور و دهور در هر مکان استوار نموده، همه جا را در انوار خویش متسغرق ساخت. همین که به ممالک اروپا رسید، مردم هوشیار این قسمت زمین، آن را ربوده؛ مانند چراغی سحرآمیز در فضای تاریک جهالت بلند کردند و جهان را از فروغ آن روشن نمودند.
سپس با ذکر تاریخچهای از دیدگاههای اقوام و ادیان مختلف گذشته نسبت به زن، به نهضت زنان در قرن بیستم پرداخته، مینویسد: نهضت نسوان، با پیشرفت سریع در کار امتداد و انبساط است. این جنبش به ما مژده میدهد که تمدن مریض، بهبود خود را خواهان است. زن متدرجا به مرکز حقیقی خویش نزدیک میشود. در فرانسه و انگلیس و آمریکا و آلمان و ایتالیا، نسوان صاحب عزم و اراده برای ترقی و سعادت نوع خود به مجاهدت مشغولند. جماعت اناثیه در سوئد و نروژ و فنلاند و نیوزلاند، در بعضی قسمتهای آتازونی، به تمام حقوق مدنی و سیاسی نایل شدهاند.
پس از همه این بحثها به این نتیجهگیری دست مییابد:
هر جا نسوان در وظایف مساعی عمومی خود اشتراک داشتهاند، جرائم روی به نقصان نهاده، مصائب بادهخواری تقلیل یافته، در امور اجتماعی انتظام و آسایش کلی مشهود شده است. نویسنده این مقاله نگاهی دوسویه به جامعه خود و جوامع اروپایی داشته و با ذکر نمونههایی از پیشرفت زنان، درصدد تحکیم انگارههای جدید فرهنگی در جامعه خود است: چقدر گفتند از زن جز خدمت خانه و افزودن نسل، کاری ساخته نیست، اما تجارب عکس این را مدلّل ساخت... در فرانسه پنج میلیون زن در حالتی که بار مسوولیت خانواده و غصههای معیشت را تحمل نمودهاند، در راه پر زحمت زندگانی مردانه قدم میزنند و با شرافت و عفت و نجابت به سعی و عمل، مشارکت دارند. در انگلیس نیز عده نسوان که در مشاغل عمومیه مشغولند، همینقدر است. در ممالک آمریکا فقط عدد معلمات به چهارصد هزار نفر بالغ شده است.
ارسال نظر