بلوای نان در آذر۱۳۲۱-بخش پنجم
نقش قوام در شورش نان
اشغال ایران توسط متفقین و فقدان دولت مرکزی نیرومند و کارآمد در خلال جنگ جهانی دوم (۱۳۲۰) باعث شده بود که روسها و انگلیسیها ایران را میان خود تقسیم کنند و خود را دارای حق برای اخذ تصمیمات در سیاستهای ایران بدانند. این مساله موجب آن شده معیشت مردم به ویژه پایتخت به وضعیت بسیار اسفناکی برسد؛ به طوری که دغدغه بسیاری از مردم تامین نان بود. این در حالی بود که روسها مانع از رسیدن گندم به تهران از طرف آذربایجان میشدند و از سوی دیگر گندم تبدیل به اهرمی در دستان انگلستان شده بود تا با آن بتواند سیاستهای خود را پیش ببرد. از سوی دیگر جنگ برای تصاحب قدرت همچنان میان سیاستمداران ایرانی ادامه داشت. ستوان استیفن تیمرمن مستشار آمریکایی پلیس شهری ایران گزارش داده است که سرهنگ ابراهیم ارفع را که یکی از معتمدان نزدیک شاه بود دید که جمعیت را مورد خطاب قرار داد و به آنها اطمینان داد که ارتش دستور صریح دارد که در آن روز مداخله نکند. افراسیاب آزاد، سردبیر روزنامه نامه آزاد برای جمعیت سخنرانی کرد و خواستار استعفای قوام شد. تعدادی از نمایندگان مجلس نیز تحت هدایت جواد مسعودی برای جمعیت صحبت کردند. ظاهر شدن نمایندگان، همه آرامش و خویشتنداری جمعیت را از میان برد. مسعودی به شدت کتک خورد. یک گروه حمله بردند و ساختمان مجلس را اشغال کردند و نمایندگان را بیرون راندند و به ساختمان مجلس خسارت وارد آوردند. سپس جمعیت مهاجم از میدان بهارستان خارج شد، به خیابان سیروس یکی از خیابانهای تجاری اصلی سرازیر شد و به سمت بازار تهران که حدود سه کیلومتر دورتر قرار داشت، حرکت کرد.
آنها ابتدا شیشهها و تابلوهای مغازهها و اماکن دیگر را درهم شکستند؛ بعد شروع کردند به غارت فروشگاههای مواد غذایی و سرانجام غارت همه مغازهها. هنگام غروب، گروههایی کوچکتر همراه با رهبران خود از جمع اصلی شورشیان جدا شدند و شروع کردند به غارت دست چین شده مغازههای عرضهکننده اجناس کمیاب یا گرانبها. یک گروه به خانه نخستوزیر قوام حمله کردند و اثاثیه آن را به آتش کشیدند. در ساعت شش بعد از ظهر ارتش و پلیس به مرکز تهران بازگشتند. هشت تانک ظاهر شدند و به شلیک گلولههای مشقی پرداختند؛ اما تلاشی جدی برای بازگرداندن نظم به عمل نیامد. تاریکی باعث شد که برای آن روز شورش تخفیف یابد.
با وجود این، فعالیت سیاسی نخبگان در تمام طول شب ادامه یافت. حزب پیکار (جوانان) چند سردبیر روزنامهها، عدهای از نمایندگان مجلس، یکی از نخستوزیران پیشین و یکی از روسای سابق اداره خوراک کوشیدند قوام را وادار به استعفا به نفع علی سهیلی کنند.
شاه و اطرافیان نظامی او از جمله یزدانپناه رییس ستاد ارتش و رادسر رییس پلیس تهران چندبار به قوام توصیه کردند که استعفا کند به این امید که به جای او دولتی نظامی روی کار بیاورند. قوام با اتکا به اعلام حمایت انگلیس، شوروی و آمریکا از استعفا خودداری کرد. به جای آن دستور داد برای بازگرداندن نظم اقدامات فوری به عمل آید.
این اقدامات عبارت بودند از: ممنوعیت عبور و مرور در شب از ساعت ٨ بعد از ظهر، توقیف کامل تمام روزنامهها، سانسور رادیو تهران، انتشار یک روزنامه رسمی دولتی (اخبار روز) و گماردن سپهبد احمدی برای برقراری دوباره نظم در خیابانهای تهران.
در هجدهم آذر رویدادها، همان طور که در روز قبل شروع شده بود، آغاز شد. گروههایی از دانشجویان در دانشگاه تهران هنگامی که کلاسها دوباره تعطیل گردید، سازماندهی شدند و به راهپیمایی به طرف مجلس پرداختند، اما این بار نیروهای پلیس عقب نشینی نکردند. آگهیهایی نصب شده بود که قصد کارگزاران حکومت نظامی را برای جلوگیری از هر گونه تظاهرات نشان میداد. سپهبد احمدی مسلسلها و تانکهایی در تقاطعهای مهم قرار داده بود. سربازان انگلیسی و لهستانی در میدانهای بزرگ به چشم میخوردند. در میدان بهارستان سربازان ایرانی با شلیک مسلسل به مقابله با جمعیت دانشجو و دیگر افراد همراه آنان پرداخته و آنها را متفرق کردند. در نتیجه کشتاری که رخ داد حدود ۶۰۰ نفر کشته یا زخمی شدند.
این کار برای نمایش دادن قدرت و جرات دولت کافی بود. همه مغازهها بسته شدند و در خیابانها جز گشتیهای نظامی حاضر در همه جا، کسی دیده نمیشد. ممنوعیت عبور و مرور در شب از ساعت ٨ بعد از ظهر که به شدت اجرا شدآرامش را در تمام مدت شب برقرار کرد. روزنامه دولت، اخبار روز، برای نخستین بار در غروب هجدهم آذر منتشر شد و دستگیری رییس پلیس تهران را اعلام کرد که سپر بلای موقت در مقابل شورش شد.
قوام با تعطیل کردن مجلس تا بیست و هشتم آذر و گوشمالی دادن شاه تحت حمایت انگلیس، سلطه و موقعیت خود را تثبیت کرد. بعضی از مغازهها در نوزدهم آذر و تمامی آنها در روز بعد دوباره باز شدند.
شورش نان آشفتگیهای عمیق و دراز مدت بسیاری به همراه داشت. در آغاز، وضع تهیدستان کم غذای تهران که تعداد آنها بر شدت و وسعت شورش افزوده بود، تغییری نکرد. پس از یک سرشماری در بیست و هفتم آذر، برای همه اهالی تهران کارتهای جیره صادر شد که در آنها ۸۰۰ گرم نان جو برای هر کارگر و ۴۰۰ گرم برای هر فرد دیگر در هر روز به بهای تقریبا سه سنت از سوی نانواییهای انبار غله در نظر گرفته شده بود.
این مقدار بیش از ۶۰ درصد کمتر از مصرف میانگین در طول ادوار عادیتر بود. با وجود این، بازار آزاد همچنان دایر بود و در آنجا نان سفید با کیفیت خوب را با تقریبا یک دلار برای هر ۴۰۰گرم میشد به هر مقدار خرید. بازار آزاد تا زمانی که در دوازدهم مرداد ۱۳۲۲ آرتور میلسپو آن را تعطیل کرد، همواره برای گندم کمیاب پیشنهادی بیشتر از پیشنهاد انبار غله میداد. با وجود این، جیرهبندی یک راهحل نبود، زیرا تهران همچنان فاقد غله کافی بود و این امر شریدان را واداشت که از متفقین تقاضا کند که تا زمان برداشت محصول سال ۱۳۲۲ هر ماه ٠٠٠/۱۰ تن گندم تحویل دهند. ماموران آمریکایی که به علت شدت شورش، برای اقدام در حال آماده باش بودند با وعده واگذاری ۲۵۰۰۰ تن گندم برای حمل فوری به ایران، پاسخ دادند.
ماموران انگلیسی با واگذاری ٠٠٠/۱۰ تن دیگر گندم به اضافه ۱۶۴۰۰ تن جو از عراق موافقت کردند. با وجود این، در بهمنماه ایالاتمتحده برای حمل تنها ۸۰۰ تن به ایران جا پیدا کرد که فقط برای احتیاجات سه روز تهران کافی بود. در اسفند ماه بیش از ۱۲۲۰۰۰ تن بار که برای کمک به اتحاد شوروی در نظر گرفته شده بود، در جنوب ایران در انتظار انتقال از کشتی به وسایل نقلیه دیگر بود و نظام حملونقل ایران را متوقف کرده بود. یک مرتبه هفده روز طول کشید تا گندم را بار بزنند و با کامیون به تهران برسانند. با وجود این، در خرداد ۱۳۲۲ مشکل تغذیه تهران تخفیف یافته بود.
روسها در فروردین ۱۳۲۲ با واگذاری ۲۵۰۰۰ تن از گندم آذربایجان موافقت کردند و ۴۵۰۰ تن نخست آن در خرداد ۱۳۲۲ رسید. ایالاتمتحده و انگلیس در خرداد ۱۳۲۲ تقریبا ٠٠٠/۵۰ تن غله به ایران حمل کرده بودند. واردات مداوم متفقین، افزایش برداشت محصول سال ۱۳۲۲ و استفاده از کامیونهای متفقین برای جمعآوری و توزیع، در پاییز سال ۱۳۲۲ به بحران خوراک زمان جنگ در ایران خاتمه داد.
شورش، دولت قوام را نیز سرانجام به زیر کشید. به نظر میرسید که قوام روزبهروز مستبدتر میشود. آشکارترین نشانه استبداد او توقیف مداوم مطبوعات به دستور او بود. او از عهده حل مشکلات غذایی ایران برنیامده بود و بروز شورش نان این ناتوانی او را آشکار کرد. روزبهروز آشکارتر میشد که او آلت دست انگلیس است و این امر به دلیل پافشاری او در طرفداری از انگلیس در امر انتشار پول، بازداشت ایرانیان هوادار آلمان، استفاده از سربازان انگلیسی برای سرکوب شورشهای آذر ۱۳۲۱ و ترمیم هیات وزیران خود در اول بهمن ۱۳۲۱ برای برآورده ساختن درخواستهای انگلیس، به اثبات رسید. در هفدهم بهمن ۱۳۲۱ ده وزیر برای تثبیت قانونی بودن پیشنهاد قوام مبنی بر اجازه دادن به وزیران برای حفظ کرسیهای خود در مجلس در مدت خدمت در دولت وی، استعفا کردند.
در بیست و چهارم بهمن ۱۳۲۱ مجلس در مخالفت با این پیشنهاد و به نفع علی سهیلی رای داد تا به عنوان نخستوزیر جانشین قوام شود. شورش، حاکی از بازگشت سربازان اشغالگر متفقین به تهران بود. آنها تا شانزدهم مرداد ۱۳۲۴ در تهران باقی ماندند و ماموران انگلیس و شوروی به منظور اعمال نفوذ بر سیاست ایران که به خصوص در طول بحران امتیاز نفت در آذر ۱۳۲۳ آشکار بود، آنها را مورد استفاده قرار دادند.
ارسال نظر