نان مردم یا حقوق سربازان انگلیسی

نوشته استیفن ل. مک فارلند

ترجمه دکتر نادر میرسعیدی

سربازان انگلیسی در تهران

آلمانی‌‌ها و انگلیسی‌‌ها، جنگ‌های خود در اروپا را به سطح جهان گسترش داده و دنیای آن روز را به خاک و خون کشیدند. سربازان این دو کشور در اوایل در ایران نیز حاضر بودند، نکته جذاب این است که این دو کشور در میان دولتمردان ایران و عناصر نیرومند سیاسی نیز طرفدار داشته و در هر زمینه‌ای مبارزه می‌کردند. مبارزه آنها در آذرماه ۱۳۲۱ بر سر نان و آرد تهرانی‌بود. در طول سال ۱۳۲۱ شکست کوشش‌های مختلف برای حل بحران گندم نشان داد که فقط واردات انگلیسی‌ها می‌توانست کمبودها را پایان بخشد، اما توجه انگلیسی‌ها بیشتر روی مسائل خودشان در ایران از جمله کمبود ریال‌های ایرانی برای پرداخت حقوق ۷۵۰۰۰ ایرانی تحت استخدام انگلیس و خرید مواد غذایی و ملزومات برای این کارگران و سربازان انگلیسی متمرکز بود. در آذر ۱۳۲۱، ۲۵ درصد تمام ریال‌های منتشر شده برای تامین احتیاجات انگلیسی‌ها خرج شد و این امر راه‌های معمول مبادله پوند و ریال را غیرعملی ساخت. ارزش ریال که به علت مبادلات زیاد با پوند و خودداری دولت از انتشار ریال به منظور کاهش تورم، قدرت گرفته بود نسبت به پوند سریعا بالا رفت و در بهمن ۱۳۲۰ هزینه‌های انگلیس در ایران به علت کاهش ارزش پوند نسبت به ریال، به طور مصنوعی ۳۰ درصد افزایش یافت. ایران که به علت محدودیت‌های زمان جنگ در زمینه تجارت، از مصرف موجودی‌های پوند خود ناتوان بود، شروع به درخواست کالا یا طلا در عوض ریال کرد. انگلیسی‌ها که به علت کمبود پول خودی، تلاش‌های جنگی خود را متوقف ساخته بودند، نمی‌توانستند کالای بیشتری به ایران حمل کنند و طلا را به مقادیر زیاد تبدیل به پول نمی‌کردند و از پرداخت هزینه اضافه پوند کم ارزش شده خودداری می‌کردند.

پاسخ‌های اولیه انگلیس به انتشار توام با خست ریال در ایران بی‌اثر بود؛ اما در پنجم خرداد، ۱۳۲۱ که ایران قول داد ریال‌هایی «به مقادیر کافی» برای تبدیل به پوند منتشر کند و انگلیس قول داد که برای ۳۵ درصد ذخایر پوند ایران طلا فراهم سازد، توافق حاصل شد. نرخ تبدیل به میزان ۳۲ ریال برای هر دلار و ۱۲۸ ریال برای هر پوند تثبیت شود؛ اما این توافق به ایران اختیار داد تا تعیین کند که چند ریال کافی است. در مهر ۱۳۲۱ درخواست‌های انگلیس ریال‌هایی را که ایران منتشر کرده بود به بیش از دو میلیارد ریال رساند که ۵۰ درصد بیشتر از تمام ریال‌های منتشر شده در سال ۱۳۲۱ بود. تبدیل پول که به صورت یک مشکل درآمده بود، تا دو هفته پیش از شورش نان ادامه یافت. طی ماه‌های میانی سال ۱۳۲۱ وضع گندم در تهران روزبه‌روز بدتر شد. امید پنهان در پس تمامی تصمیمات اتخاذ شده در مورد خوراک طی تیرماه ۱۳۲۱ این بود که برداشت محصول سال ۱۳۲۱ در ماه‌های تیر و مرداد، مشکلات ایران را حل کند. در ضمن متفقین ٠٠٠/۵۰ تن گندم که البته بیشتر برای استفاده خودشان بود، به ایران حمل کرده بودند و شریدان، مستشار خوراک، در حال ترتیب دادن یک شیوه موثرتر برای جمع‌آوری و توزیع غله بود. با وجود این، در اواسط مرداد ماه ترس از کمبود غله، جایگزین هرگونه خوش‌بینی موجود گردید. گزارش‌هایی از شورش‌های کوچک بر سرنان در شهرها و قصبات منتشر شد و حضور سواره نظام در تهران برای سرکوب تظاهرات تازه آغاز شده در نزدیکی نقاط توزیع گندم، لازم بود. در اواخر مهرماه ذخایر انبار غله تهران تا حد یک موجودی دو روزه کاهش یافته بود و مصرف، بسیار بیشتر از موجودیِ بود. گندم هنوز موجود بود، اما احتکار و به خصوص مشکلات جمع‌آوری و توزیع، کمبود وخیمی را در پایتخت پدید آورد.

توجه انگلیسی‌ها همچنان روی مسائل دیگر متمرکز بود و آنها مایل بودند از وزارت غله برای فشار آوردن بر دولت ایران استفاده کنند تا درخواست‌های آنها را انجام دهد. ابتدا چند تن از ایرانیان دارای گرایش‌های هواداری از آلمان باعث نگرانی در میان ماموران امنیتی و اطلاعاتی انگلیس شدند. از آنجا که آنها شهروندان ایران بودند، بازداشت این خطرهای بالقوه برای امنیت گذرگاه ایران، در حدود اختیارات دولت ایران قرار داشت. انگلیس، این ایرانیان را خطری فوری می‌دانست، در حالی که کارگزاران دولت ایران معتقد بودند که آنها دارند با مردم ایران در تجربه این کشور در مردم سالاری دوران جنگ مشارکت می‌کنند. روزی که احمد قوام رای تمایل مجلس ایران را به نخست‌وزیری خود به دست آورد سفیر انگلیس به منظور درخواست دستگیری چهل ایرانی طرفدار آلمان با او ملاقات کرد. برای انگلیس فقط سوءظن دلیلی کافی برای بازداشت بود؛ اما قوام حاضر شد آن چهل نفر را تنها ظرف ۲۴ ساعت بازداشت کند مشروط بر اینکه مدرکی دال بر قصد آنها برای براندازی ارائه شود. قوام تحت فشار انگلیس و خودداری آن دولت از ارسال غله، در اوایل شهریورماه با درخواست‌های بریتانیا برای بازداشت دائم آن چهل نفر موافقت کرد و فقط پس از آنکه شخصا مسوولیت امر را پذیرفت، موافقت مجلس را با این امر کسب کرد. در اوایل آبان‌ماه هنگامی که ماموران اطلاعات انگلیس شماری سند مبنی بر ارتباط چند کارگزار عالیرتبه ایرانی با فرانتس مایر (FranzMeyer) نماینده آلمان در ایران به دست آوردند، مشکل دوباره چهره نمود.

دولت قوام همچنین برای موافقت با توافق مربوط به تبدیل پول در پنجم خرداد ۱۳۲۱ تردید داشت. در اواخر مهرماه میزان درخواست‌های بریتانیا برای ریال به دومیلیارد رسیده بود؛ در حالی که میزان درخواست‌های قوام برای واردات غله به ٠٠٠/۱۰۰ تن بالغ شده بود. قوام و بولارد سفیر انگلیس در بیست و هشتم مهر به توافق رسیدند. قوام می‌بایست لایحه‌ای به منظور گرفتن اختیارات برای انتشار دو میلیارد ریال به مجلس ِارائه می‌داد و بولارد می‌بایست تامین خوراک کافی برای ایران را تضمین می‌کرد. با وجود این، مجلس، مطبوعات و مردم ایران درخواست‌های انگلیس را به منزله سوق دادن ایران به سوی تورم و گرسنگی تلقی می‌کردند؛ بنابراین قوام می‌بایست لایحه پول را بر مجلس تحمیل کند، اما فقط پانصد میلیون ریال تصویب شد نه دو میلیارد ریال و این مبلغ می‌بایست به تدریج انتشار یابد.

این وقایع، درخواست‌های انگلیس برای اقدام فوری را به نحو فزاینده‌ای قابل قبول ساخت. بولارد سفیر انگلیس در شانزدهم آبان در پیامی به نخست‌وزیر قوام مصرانه درخواست کرد که چند ایرانی فورا دستگیر شوند، مجلس اختیار نظارت کامل بر انتشار ریال را به قوام واگذار کند و متفقین قادر باشند که از قوام بخواهند برای برآوردن خواست‌های آنها در هیات وزیران خود تغییراتی به عمل آورد. طبق گفته بولارد حمل مواد غذایی بیشتر به ایران فقط در صورت پذیرفتن این سه درخواست انجام می‌شد. درخواست‌های بولارد چنان سنگین و تحمیلی بود که سفیر آمریکا در ایران پیش‌بینی کرد که انگلیس از این مسائل برای توجیه اشغال تهران استفاده خواهد کرد. یک هفته بعد ماموران آمریکایی دو سند انگلیسی به دست آوردند. در یک سند طرحی برای تعویض دولت قوام با یک دولت طرفدار انگلیس به رهبری محمدصادق طباطبایی مطرح شده بود؛ در حالی که سند دوم حاکی از برنامه‌ای برای کاهش قدرت شاه، افزایش تعداد مستشاران آمریکایی، اعمال نظارت‌های سختگیرانه بر مطبوعات و ایجاد یک شورای جنگی متفقین برای اداره حکومت ایران بود. انگلیس همچنین شاه را تحت‌فشار قرار داد تا مجلس را تهدید به انحلال کند. مجلس ایران به اندازه کافی ترسانده شده بود. در بیست‌و‌نهم آبان مجلس اختیار خود در مورد پول را به یک مجمع منتخب نظارت بر ذخیره اسکناس مربوط به متفقین واگذار کرد و حاضر به قبول تبدیل ریال شده به این صورت که ۶۰ درصد آن با طلا و ۴۰ درصد آن با پوند و دلار باشد.