انقلاب - اقتصاد دهه۶۰ به روایت خاموشی-۴
انتقاد شدید از رفتار مدیران دولتی
در اوایل دهه ۱۳۶۰ و در شرایطی که نهاد دولت به دلیل مسوولیت اداره جنگ به مرور همه فعالیتهای سیاسی و اقتصادی را تحت کنترل درمیآورد، مدیران دولتی با هر نیت و به هر دلیل، نوعی حکمفرمایی برای خود در برابر بخش خصوصی قائل بودند. خاموشی به عنوان رییس اتاق ایران که به نوعی سخنگویی بازرگانان و صنعتگران را بر عهده داشت، از این موضوع گلایه میکند و میگوید ... برادر عزیز شنیدهاید در صحبتهای آقای هاشمیرفسنجانی اگر فراموش نکرده باشم ایشان فرمودهاند، خود امام هم بارها تکرار فرمودند- فرد فرد ما موظفیم برای اصلاح اداریمان اقدام کنیم؛ یعنی خلل و نارسایی که عدم ایمان در کارهای اجرایی مملکت ایجاد کرده بیش از مشکلات خود قوانین و مقررات است.
ضعف در نحوه اجرا است و نحوه اجرا هم مربوط به برداشتهای شخصی و اعمالی است که کارمندان اداری در سطوح مختلف و در وزارتخانههای متفاوت باید انجام بدهند، والا به خدا اگر من قانون مراکز تهیه و توزیع و آییننامههای اجرایی آن را خدمتتان عرض کنیم و بندبندش را بخوانم خواهید دید با آنچه را که الان انجام میشود اگر بگویم مثل سیاه است در مقابل سفید زیاد هم دور نگفتهام.
چه کسی باید جلوی اینها را بگیرد. خاموشی، نعوذبالله، خاموشی هم یک فرد است مثل دیگر آقایان، چرا حالتی ایجاد شده که تا در مقابل میایستد که حرف بزند و یقین داریم که حرفش هم اشتباه است سرمان را میاندازیم پایین و میگوییم در موضع قدرت نمیتوانیم حرف بزنیم؛ یعنی چی؟ کی در موضع قدرت است در انقلاب اسلامی موضع قدرت یعنی چه؟ در جامعه که رهبرش میفرمایند به من رهبر نگویید، بلکه یک خدمتگزار بگویید،؛ این چطور ممکن است یک کارمند دونپایه یا عالیرتبهاش یک حرف ناربطی بزند و من با کمال مظلومیت سرم را پایین بیاندازم و بگویم شما در پشت میز قدرت هستید و نمیتوانم حرف بزنم یعنی چه؟ این افیون اجتماع است اگر من کار بکنم، اگر سرم را پایین بیاندازم و این حرفها را نزنم من هم کمک کردهام.
مجاهدت در راه اسلامی کردن و اسلامی نگهداشتن جزو اعمال حسنه است، آن برادر در آن جبهه منهم در این جبهه برای اصلاح کارمندسالاری در این مملکت. بگذار شما و من و چند نفر مثل من فدا بشوند، ولی این کارها اصلاح بشود. اگر من بهخاطر ترس از ضرر و زیان خودم سکوت را بر حرف زدن ترجیح بدهم، نمیتوانم این ادعا را بنمایم که من کمک کردهام.
بار دیگر خدمتتان عرض میکنم که تا آنجاییکه من در جریان هستم اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و دولتمردان یک قلب صاف و پاکی دارند و کلیه اموری را که تصمیم میگیرند، اگر خللی میبینید اگر ایرادی میبینید، ایرادها از طبقات پایین شروع میشود، طبقات پایین را کی باید اصلاح کند طبقات پایین را کسانی باید اصلاح کنند که مقابله دارند و رودررو قرار میگیرند. نمیخواهم وارد این بحث بشوم ،ولی برادر آقای تقینژاد کسی به شما ایراد ندارد کسی به آقای دکترنمازی وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی ایراد ندارد، ولی ایراد به ممیز مالیاتی است، نخواهیم رفع و رجوع کنیم، این ایراد را کی باید رفع بکند این ایراد را باید با برخورد قاطع از جانب مودیان - که حقانیتشان لااقل در وجدان خودشان ثابت شده- و مقاوم در مقابل اینها بایستند تا امثال تقینژادها و دکترنمازیها متوجه بشوند ایراد از کجا هست، این گونه افراد را اصلاح کنند یا تعویض کنند، ولی اگر سکوت شود چه کسی به داد خواهد رسید، در وزارت بازرگانی هم همینطور در ادارات کلی بازرگانی هم همینطور در وزارت صنایع هم همینطور. وزیری که در داخل وزارتخانهاش حدود ۱۴ هزار نفر یا دیگری در حدود ۲۸ هزار نفر و بعضی وقتها حدود ۴۵ هزار نفر کارمند دارد، آیا میتواند ادعا کند که من مسوول اعمال تمام این افراد اینها هستم، مگر ممکن است.
اگر چنین بود که امر به معروف و نهی از منکر لازم نبود. علت آنکه من تکیه بر امر به معروف و نهی از منکر میکنم به خاطر آن است که آنچه را منکر به معروف بود در جامعه با تغییر حکومت از بین رفت؛ دیگر شرابفروش نیست؛ دیگر قمارخانه نیست دیگر یواشیواش زن بیحجاب پیدا نمیشود اینها منکرات آشکار بود منکرات آشکار از بین رفت. آنچه داریم منکرات خفیه است. منکرات خفیه شبکه وسیع امر به معروف میخواهد و آحاد ملت مسلمان سنگینیاش را بر دوش دارند، الان تصحیح ادارات ما جزو منکرات خفیه است، میشنوید که میگویند آقا چه نشستهاید گمرک فلان شده، رشوهگیری شروع شده من چرا نشستهام؟ شما چرا نشستهاید؟ شما که با این موارد برخورد میکنید چرا افشاء نمیکنید، چرا نمیگذارید یکی دو مرتبه مالتان از بین برود- مگر آن کسی که جانش را از دست میدهد کسی است، چکار میکند مگر جانش را برای کی میگذارد؟ اگر فساد از داخلش باشد کاری نمیتوانیم بکنیم؟ این نظر ماست.
ارسال نظر