چرا آمریکا تمایل ندارد به مصدق کمک کند

ژنرال آیزنهاور

سیاستمداران و مسوولان آمریکایی درباره رفتار با مصدق با چند مساله مواجه بودند؛ مساله اول و نگرانی اصلی آنها این بود که ایران در چنگ شوروی نیفتد. مساله دوم آنها اما استدلال انگلیسی‌ها بود که مصدق را باید سرنگون کرد و سیاستمداران تازه‌ای بر سر کار آورد. مصدق اما در این شرایط تلاش می‌کرد آمریکایی‌ها را متقاعد کند که نفت ایران را خریداری کنند یا وام‌های متصل به درآمد نفت به ایران پرداخت کنند. آیزنهاور استدلال ایدن را قبول نداشت و گفت: به نظر کارشناسان آمریکا روس‌ها ظرف ۲ سال قادرند به وسیله احداث لوله‌ای از آبادان به قفقاز، نفت ایران را به کشور خود بفرستند. از این مهم‌تر رییس‌جمهوری آمریکا مصدق را «تنها امید غرب در ایران» می‌دانست و نسبت به این موضوع که در صورت قرار گرفتن مصدق در برابر یک هرج و مرج اقتصادی، کمونیست‌ها ایران را زیر سلطه درآورند به شدت ابراز نگرانی می‌کرد. آیزنهاور گفت: «من حاضرم ۱۰ میلیون دلار در اختیار این مرد بگذارم.» گرچه آگاه بود به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد ایران، به خیلی بیش از این مبلغ هزینه نیاز دارد.

ایدن در ملاقات دوم با آیزنهاور کوشید مصدق را در چشم آیزنهاور بی‌اعتبار کند و به او ثابت نماید ماندن او در قدرت، برای منافع استراتژیک سیاسی و اقتصادی غرب عواقب زیان‌باری خواهد داشت. او تاکید می‌ورزید «بهتر است ما وقت خود را صرف پیدا کردن حکومت جانشینی برای او کنیم، تا اینکه کوشش نماییم خود او را بخریم.» در همان زمانی که ایدن، آیزنهاور را به در پیش گرفتن چنین راهی تشویق می‌کرد، اعضای MI۶ «سازمان اطلاعات خارجی انگلیس» که همراهش به واشنگتن آمده بودند، کوشش داشتند آلن دالس برادر وزیر خارجه و رییس سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا CIA را متقاعد سازند اگر بایستی کمونیسم در ایران ریشه‌کن شود، ابتدا باید از شر مصدق خلاص شد.

سرانجام بر اثر مذاکرات ایدن در واشنگتن، دولت ایالات متحده موافقت کرد روی پیش‌نویس توافقنامه پیشنهادی ۲۰ فوریه ۱۹۵۳ محکم بایستد، تا زمانی که درباره سرنوشت آینده خود مصدق تصمیم نهایی اتخاذ شود. روز ۶ مارس وزارت خارجه آمریکا اعلامیه‌ای صادر کرد که در آن گفته می‌شد «به نظر آن دولت پیشنهادهای جدیدی که به مصدق شده برای هر دو طرف معتدل و منصفانه است.» به دنبال صدور این اعلامیه، روز ۷ مارس اعلامیه مشترک دیگری به امضای وزرای خارجه دو کشور، درباره مذاکرات سیاسی ایدن و دالس صادر گردید. براساس این سند، ایدن به دالس گفته بود دولت بریتانیا تصمیم قاطع دارد از پیشنهادهای جدید خود صرف‌نظر نکند و به نظر ما براساس پیشنهاد مذکور «ایران خواهد توانست تسلط خویش را بر صنایع نفت و سیاست نفتی خود اعمال کند» و در همان حال نفت را به «قیمت‌های قابل رقابت در بازارهای نفتی جهان به فروش برساند.» این اعلامیه‌ها فقط مانوری از نظر روابط عمومی بود و به هیچ‌وجه محتوای واقعی پیشنهادها را منعکس نمی‌کرد.

دولت ایران متوجه شد در حالی که دستگاه دولتی ترومن کم و بیش در قضیه اختلاف نفت با انگلیس روش بی‌طرفانه‌ای داشت، دولت آیزنهاور آشکارا جانب انگلیس‌ها را گرفته است. مطبوعات ایران، در برابر این تغییر روش آمریکا عکس‌العمل‌های متفاوتی از خود نشان دادند. روزنامه داد نوشت دولت آمریکا با پشتیبانی از انگلیس در مناقشه نفت نقاب از چهره سیاست طرفداری از استعمار خویش برداشت. روزنامه «جبهه آزادی» ایالات متحده را متهم کرد که در قضیه نفت نسبت به بریتانیا پشتیبانی بیش از حد سخاوتمندانه‌ای از خود نشان داده است و از دولت مصدق خواست تاسیسات نظامی و اقتصادی آمریکا را در ایران، به خاطر میدان دادن و تشویق هدف‌های امپریالیستی انگلیس، تعطیل کند. مطبوعات مخالف نیز البته به تشویق انگلیس، اظهارنظر کردند از آنجا که مصدق پشتیبانی آمریکا را از دست داده باید استعفا کند. به‌رغم اعلام پشتیبانی آمریکا از انگلیس، به نظر مصدق آمریکایی‌ها هنوز برای هموار کردن راهی در جهت پیدا شدن یک راه‌حل مناسب در بهترین موضع قرار داشتند. روز ۹ مارس مصدق از هندرسن خواست که آمریکا از انگلیس بپرسد «فورا مبلغی را که در نظر دارند به عنوان غرامت از دادگاه جهانی مطالبه کنند، تعیین نمایند» تا او بتواند «میزان و حدود فشاری را که باید ایران تحمل نماید برآورد نماید.» از این مهم‌تر او می‌خواهد بداند که آمریکا حاضر است از طریق خرید نفت یا تشویق کمپانی‌های آمریکایی به این کار یا حتی دادن وامی به ایران که بازپرداخت آن، از طریق دادن نفت امکان‌پذیر باشد، به کمک ایران بیاید؟ پاسخ هندرسن چنین بود که نخست‌وزیر ابتدا باید شرایط پیشنهادی ۲۰ فوریه را بپذیرد. مصدق گفت جای تاسف این است که دولت ایالات متحده تمایلی ندارد به ایران کمک کند تا خود را از بردگی انگلیس نجات دهد و دولت جدید این کشور اجازه داده است سیاست‌های آمریکا درباره ایران را دولت انگلیس دیکته نماید. مصدق سپس اظهار عقیده کرد که «به نظر من هدف انگلیس‌ها آن است که آمریکا را از صحنه ایران و تمام خاورمیانه خارج کنند و دولت آمریکا‌یی‌ها پیدا شده باشد.» سپس، مصدق که مذاکرات طولانی خود را بیهوده یافت، تصمیم به بازی با «کارت شوروی» گرفت. او به هندرسن گفت حاضر است نفت ایران را با ۴۰ درصد تخفیف به آمریکایی‌ها بفروشد و اگر در این کار موفق نشود، ناگزیر از انجام چنین معامله‌ای با بلوک شوروی خواهد شد. هندرسن جواب داد تا زمانی که مساله غرامت حل نشده است، هیچ کمپانی نفتی مهم آمریکایی‌ تمایلی به خرید نفت ایران نشان نخواهد داد و «معامله با کشورهای پشت پرده آهنین نیز بدترین صدمه ممکن را به اعتبار بین‌المللی ایران خواهد زد.»