پهلوی دوم- تصمیمسازان اقتصادی از زبان محمد یگانه-۸
درباره ابتهاج و سد دز
محمد یگانه از صاحب منصبان اقتصادی زمان شاه در لابهلای سخنانش نسبت به کارهایی که همتایان وی در جاهای دیگر انجام دادهاند، نکات قابل توجهی را مطرح کرده است که بخشهایی از آن را در شمارههای گذشته خواندید.
سد دز
محمد یگانه از صاحب منصبان اقتصادی زمان شاه در لابهلای سخنانش نسبت به کارهایی که همتایان وی در جاهای دیگر انجام دادهاند، نکات قابل توجهی را مطرح کرده است که بخشهایی از آن را در شمارههای گذشته خواندید. در این شماره از خاطرات وی، نکات قابل توجهی درباره ابوالحسن ابتهاج، نخستین رییس سازمان برنامه و بودجه و مسائلی درباره سد دز میگوید که خواندنی است.
مهدی سمیعی
مهدی سمیعی، ایشان در عین حالی که یکی از برجستهترین بانکداران بودند و اینها و مرد اصولی و غیره و خدمات زیادی برای ایران انجام داد. ولی در یک مورد که ایشان، اشاره میکنم، البته این نبایستی در نظر گرفته بشود که تمام کارهایشان بر این منوال بوده. بهطور مثال کفش ملی است که کفش ملی رفته بود سه تا کارخانه یک cold به وجود آورده بود، یکی در مشهد، یکی در رشت و یکی هم در اهواز و مجموع هزینه اینها اعلام شده بود در حدود صدوهفتاد، صدوهشتاد میلیون تومان و ایشان کمکهای لازم را یعنی وامهای لازم را برای ایجاد اینها از بانک کشاورزی که آقای سمیعی رییسشان بودند گرفته بود. ولی بنا به اطلاعاتی که ما به دست آوردیم چنین کارخانجاتی را میتوانستند با، نه کارخانه بلکه cold storage سردخانه، این سردخانهها را میتوانستند با حداکثر به ظرفیت مجموع ظرفیت پانصدهزار تن بودند به هفتادوپنج میلیون تومان میتوانستند تمامش بکنند. ولی شرکتی به وجود آمده بود در آلمان که این جنسها را به قیمت بالاتری خریده بودند فرستاده بودند به ایران و این کار انجام شده بود و در این جریان هم خانم آجودانی که دوست آقای سمیعی بودند.
ابوالقاسم خردجو
ابوالقاسم خردجو را من از موقعی که ایشان در بانک ملی بودند میشناختم و ایشان در جریان ملی شدن نفت قرار گرفته بودند و از طرف دکتر مصدق و بازرگان هم از ایشان دعوت شده بود که ایشان بروند برای خلع ید شرکت ملی نفت. اینجا بود که ایشان با یکی از رفقا با ایشان آشنایی به عمل آمد تا آن اندازهای که من میتوانستم اطلاعات لازم را در مورد بازار نفت، وضع نفت و فعالیتهایی که شرکتهای نفتی در اختیارشان گذاشتم و ناظر این بودم که از دور البته ایشان این کارهای خودشان را انجام میدادند و بهطور موفقیت هم این کارشان را انجام داد.
ارتشبد ازهاری
ارتشبد ازهاری یک بار که با هم نشسته بودیم صحبت میکردیم، در دفتر انتظار شاه بود در شمال و ایشان شروع کردند از مسائل نظامی و سوقالجیشی و این قبیل مسائل بینالمللی قدری صحبت بکنند، جریان افغانستان و غیره. در عین حالی که ایشان در این باره ممکن بود از نقطهنظر نظامی حرفهای حسابی داشتند، ولی راجع به افغانستان سوالاتی مطرح میکردند که به هیچ وجه عملی نبود. حالا درست نمیتوانم وارد جزئیات بشوم.
ارتشبد طوفانیان
ارتشبد طوفانیان یکی دو مورد میتوانم به ایشان اشاره بکنم. یک بار شبی از دربار تلفن شد که شاه خواسته بودند من بروم به پیشنهاداتی که ایشان راجع به خرید بعضی اقلام میکنند و طرز حسابداری اینها که به چه ترتیبی این معاملات انجام بشود، به آن رسیدگی بکنم. من هم صبح زود رفتم به دفتر طوفانیان و به این موضوع رسیدگی کردم.
و مساله از این قرار بود که آیا این به صلاح ایران است که از این طریق معامله انجام بشود یا نشود، البته راهحلهای دیگری هم وجود داشت به صلاح ما. آن راهحلها بهتر بود و به عرض شاه هم رسید و طبق آن هم عمل شد.
ابوالحسن ابتهاج
درباره وی و این سد دز بایستی این را بگویم که ایران برای ایجاد سد دز از کمکهای شرکتهای آمریکایی برخوردار بود و شرکت Lilienthal اینها در ایجاد این سد دز کمک کردند و همچنین ایران احتیاج داشت برای سرمایهگذاری در این سد از خارج وام بگیرد، ولی مساله از این قرار مطرح میشد که آیا انسان وامی که میگیرد با چه شرایطی میگیرد؟ آیا آن هم به صلاحش است یا به صلاحش نیست؟ وامی که ایشان اگر اشتباه نکنم در حدود شصت میلیون دلار از بانک جهانی گرفته بودند که هزینههای ارزی این طرح را تامین بکند و شرایطی در این قرارداد وام گذاشته شده بود که این به هیچ وجه با مصالح ایران جور درنمیآمد. به طوری که خود بانک جهانی هم در گزارشهای خودش اعلام کرد در آن موقع و بعدا که بهترین قراردادی است که تا به حال بسته شده است از نقطهنظر بانک جهانی و بعد از آن هم هیچ قراردادی با آن شرایط دیگر بسته نشد. شرایط آن چه بود؟ شرایط آن عبارت از این بود که وامی که دولت ایران گرفته در مقابلش تعهد میکند که برای بازپرداخت آن وقتی که شرکتهای نفتی به ایران میآیند عایدات نفتی ایران را بدهند این قبلا میرود به یک حساب مخصوصی که از آن حساب بانک جهانی مستقیما برداشت میکند بدون اینکه ایران در اینجا دخالتی داشته باشد خودشان برداشت میکنند و بعد بقیه میآید به حساب ایران. این قراری بود که گذاشته بودند، ولی معمولا همچنین گارانتی هیچ کشور sovereign به دیگری نداده. این کشور متعهد میشود که از منابع خودش بیاید وامی که گرفته این را مستهلک بکند یا بهرهاش را بدهد و غیره.
ارسال نظر