زاد و رشد شرکت شل

شرکت شل

دانیل برگین، نویسنده کتاب ارزشمند درباره تاریخ نفت در آمریکا و در جهان در فصل عصر بنزین به تحولات در آمریکا اشاره می‌کند. در این بخش از نوشته، او به وضعیت شرکت‌هایی که به دلیل قانون ضدتراست به چند شرکت تقسیم شده بود و همچنین زاد و رشد شرکت شل اشاره شده است. همچنین، فرآیند جداشدن و ادغام شرکت‌های نفتی نیز در این بخش مورد توجه قرار گرفته است تا اینکه یکپارچگی پدیدار شد. در بررسی کمیسیون بازرگانی فدرال آمده بود «دیگر وحدت کنترل این شرکت‌ها از طریق مالکیت وجود ندارد.» این کمیسیون در مورد مساله بی‌پایان کنترل قیمت‌ها این بدگمانی را داشت که شرکت‌های استاندارد اویل در وضعی هستند که برای کنترل قیمت‌ها دست به هر کاری بزنند. «نوسانات قیمت در درازمدت تابع اصل عرضه و تقاضاست. مدرکی تازه مبنی‌بر تفاهم، توافق یا دستکاری بین شرکت‌های بزرگ درباره بالا و پایین بردن قیمت‌های فرآورده‌های پالایش شده به دست نیامده است.»

این نابکاران

تجزیه و تقسیم تراست استاندارد اویل به چندین شرکت مهاجم تازه موجب تشدید رقابت شد. پیدایش بسیاری از شرکت‌های دیگر، بر مبنای اکتشاف‌های تازه نفت‌خام یا پالایش و تولید بنزین و بازاریابی، آتش رقابت را تیزتر کرد. ظهور این موسسات، همراه با گرایش شدید به تمرکز و یکپارچگی، موج نیرومند ایجاد شرکت‌های بزرگ را موجب شد. انگیزه راکفلر برای به دست گرفتن و ادغام شرکت‌ها برای اعمال کنترل کامل بر صنعت نفت که دیگر امکان نداشت، نبود، بلکه منظور او محافظت از شرکت خود و بهبود وضع آن در بازار رقابتی بود. مثلا استاندارد اویل نیویورک تاسیسات یک تولیدکننده و پالایشگر کالیفرنیا را خرید و سپس با شرکت واکیوم اویل ترکیب شد و شرکت سوکونی- واکیوم به وجود آمد و ناموبیل اویل را اختیار کرد. استاندارد اویل کالیفرنیا نیز یکی از شرکت‌های تولیدکننده کالیفرنیا را صاحب شد.

در این سال‌ها شرکت شل به سرعت رشد می‌کرد؛ بخشی از این توسعه از طریق مبارزه‌ای متهورانه برای به دست آوردن شرکت‌های دیگر بود. اما در این رهگذر، سیاست دخالت دادن سرمایه‌گذاران آمریکایی را رعایت می‌کرد؛ این همان روشی بود که دتردینگ پایه‌گذاری کرده و در آن باره نوشته بود: «البته صرف‌نظر از ملاحظات سیاسی، دردآور و موجب آزردگی است که شرکتی در کشوری فعالیت داشته باشد بی آنکه مردم آن سرزمین را در آن سهیم کند. این خلاف طبیعت بشر است. چنین سازمانی هر قدر هم خوب رهبری شود یا سود مردم را قلبا خواستار باشد، اما برآورده نکند، نوعی حس حسادت به وجود خواهد آورد، «اما حتی دتردینگ بدگمان و تاجرماب نیز می‌دید که در نتیجه روش اختلاط و ترکیب، ایالات متحده کنار زده می‌شود. آنچه بیشتر سبب بیدار شدن وی گردید، اعمال بانکداران سرمایه‌گذار آمریکا بود. او به رییس یکی از شعبه‌های شل در آمریکا نوشت: «بین تمام افراد حریصی که با آنان برخورد کرده‌ام بانکداران آمریکایی از همه آزمندترند.»

در ۱۹۲۴ نزدیک بود شل یک شرکت تولیدی به نام برلیج را در حوزه پرباری به همان نام در نزدیکی بیکرزفیلد در کالیفرنیا، بخرد. قیمت آن ۸ میلیون دلار بود. اما به نظر شل گران آمد و از معامله صرف‌نظر کرد. پنجاه سال بعد، در ۱۹۷۹، شل دوباره درصدد خرید آن شرکت برآمد به بهای ۶/۳ میلیارد دلار، در اوایل دهه ۱۹۲۰ شل گرفتار همان حس حسادتی شد که دتردینگ درباره آن هشدار داده بود. شل یک چهارم سهام یونیون اویل کالیفرنیا را خرید که معامله‌ای پرسود بود و با در دست گرفتن کنترل کامل آن شرکت، در آمریکا بسیار نیرومند شد، اما غیرت میهن‌پرستی سهامداران کالیفرنیایی علیه «وجود بیگانگان» در کالیفرنیا که به کلی ناشناخته بودند به جوش آمد و با توسل به سنای آمریکا، کمیسیون بازرگانی فدرال و مقامات مختلف دولتی مدعی شدند که آن معامله برای منافع آمریکا زیان‌آور است و سرانجام شل را وادار کردند که سهام خود را در شرکت یونیون بفروشد. با ۵۰ درصد سودی که از محل این خرید و فروش عاید شل شد، یاس و ناامیدی‌اش تا حدی جبران گردید. دو شرکت تگزاس و فیلیپس و شرکت‌های گلف و استاندارد اویل ایندیانا نزدیک بود با هم ادغام شوند و دو شرکت مختلط تشکیل دهند. بین سال‌های ۱۹۲۹ و ۱۹۳۳ استاندارد اویل نیوجرسی و استاندارد اویل کالیفرنیا نیز درباره شرایط ادغام با یکدیگر به مذاکره پرداختند، به منظور سری نگه داشتن مذاکرات و پوشیده ماندن آن از خبرگزاری‌ها و جراید، والترتیگل برای حضور در یک قرار ملاقات در لبک‌تائو در یک کوپه خصوصی راه‌آهن با نام مستعار مسافرت کرد، اما عاقبت مذاکرات به شکست انجامید. علت این شکست تا حدی مربوط به موضع‌گیری خشن کنث کینگزبری و همکارانش کینگ رکس و کسانی که بین کارکنان نیوجرسی به «نابکاران» معروف بودند می‌شد. گذشته از مسائل و خصوصیات شخصی، دلیل شکست ادغام، سیستم حسابداری نیوجرسی بود که ارزش موجودی و سود واقعی را معلوم نمی‌کرد. این موضع سبب خشم زیاد و دلتنگی والتر تیگل شد.

یک چیز موجب اتحاد و یکپارچگی تمام صنعت نفت شد: گرچه اهمیت علمی تولید نفت تا اواخر دهه ۱۹۲۰ پیشرفت کرده بود، اما مخالفت با نظارت و رهبری دولت فدرال بسیار شدید بود.