تاریخ بنزین - عصر بنزین-۷
همهجا دنبال نفت با تکنولوژی تازه
عصر بنزین با خرسندی آمریکا شروع شد و رونق کسبوکار پدیدار شده موجی از اشتغال تازه را ایجاد میکرد، اکتشاف جدید نفت ناگهان به این بازار شوک وارد کرد.
کارگران نفت تگزاس
عصر بنزین با خرسندی آمریکا شروع شد و رونق کسبوکار پدیدار شده موجی از اشتغال تازه را ایجاد میکرد، اکتشاف جدید نفت ناگهان به این بازار شوک وارد کرد. دانیل برگین نویسنده این مقاله مینویسد، اما تقاضا برای نفت که رشد را تجربه کرد و قیمت هر بشکه نفت اوکلاهما به ۶۳/۳ دلار رسید، کاوشگران نفت همه جا را دنبال این ماده میگشتند و رشد تکنولوژی نیز به آنها کمک میکرد.
جان راکفلر مستقیما و آشکارا در امور یکی از شرکتهای جانشین تراست استاندارد اویل پدرش دخالت کرد. او این اقدام را نه صرفا برای سود بلکه به انگیزه حفظ شایستگی و کیفیت بالای شرکت و حمایت از صنعت نفت در برابر حملههای جدید از سوی دولت و مردم و نیز به پاس راکفلر انجام داد. در این رهگذر سرزنشها شنید. یکی از حامیان خشمگین استوارت به راکفلر نوشت: «اگر به سابقه پدرتان در نخستین سالهای تاسیس شرکت استاندارد اویل مراجعه کنید، خواهید دید که لکههای سیاه آن خیلی بیشتر از آن است که به سرهنگ استوارت چسبانده میشود. در دنیا صابونی برای شستن دستهای آلوده پنجاهساله پدرتان یافت نمیشود. فقط کسانی که دستهای پاک دارند میتوانند اشخاص دیگر را لکهدارتر کنند.»
یک استاد دانشگاه نظر دیگری داشت. نوشت: «نه وقف کردن یک کالج و نه حمایت از یک کار پژوهشی، هیچ یک نمیتوانست بیش از این مردم را در کار و کسب شرافتمندانه آموزش دهد.» سرمایه آمریکا و صنعت نفت دیگر هرگز نمیتوانست مثل سابق به غارتگری بپردازد. در این هنگام مساله صنعت نفت در روزگاران بعدی در میان بود، نه ثروت چند نفر انگشتشمار بلکه، صنعت نفت هم میبایست افکار عمومی را رعایت میکرد، اما اگر هم دستهای راکفلر آلوده نبود، تمام رسوایی «تیپات دوم» از فال، دونی و سینکلر تا استوارت تصویر زشتی را که تراست استاندارد اویل از قدرت و فساد پول نفت در اذهان باقی گذاشته بود، زنده کرد.
ژئوفیزیک و بخت و اقبال
بسیاری کسان در آغاز عصر اتومبیل نگران به پایان رسیدن منابع سوخت جدید بودند. سالهای بین ۱۹۱۷ و ۱۹۲۰ به طور کلی دوران ناامیدی از اکتشافهای جدید بود. زمینشناسان معتبر نزدیک بودن پایان ذخایر نفتی آمریکا را پیشبینی میکردند. فشاری که بعد از جنگ جهانی بر تولید نفت وارد شد نیز انتظار کمبود را بین پالایشگران تقویت میکرد. بعضی از پالایشگاهها فقط با پنجاه درصد ظرفیت خود کار میکردند، زیرا نفتخام کم و دکان خردهفروشان در سرتاسر کشور از نفت سفید و بنزین تهی بود. کمبود چنان آشکار بود که والتر تیگل، رییس استاندارد اویل نیوجرسی میگفت که بدبینی به صورت یک بیماری مزمن در صنعت نفت درآمده است.
اما گردونه به گردش افتاده بود. جستوجو برای ذخایر جدید وضعی هیجانآور داشت و بیم از کمبود و بالا رفتن قیمتها نیز سبب تقویت آن وضع میشد. نفت خام اوکلاهوما که در ۱۹۲۶ از قرار هر بشکه ۲/۱ دلار بود به علت افزایش تقاضای پالایشگران، در ۱۹۲۰ به بشکهای ۶۳/۳ دلار رسید و در نتیجه تعداد زیادی چاه حفر شد. تکنولوژی کشف نیز در حال تکامل بود. تا سال ۱۹۲۰ زمینشناسی صنعت نفت «زمینشناسی سطح» بود- نقشهبرداری و مشخص کردن سطحی محلهایی که احتمال وجود نفت در آنها میرفت، اما از سال ۱۹۲۰ این روش زمینشناسی کنار گذاشته شده و بیشتر محلهای قابلرویت مشخص شده بود. کاوشگران بایست راهی برای «دیدن» زیرزمین مییافتند تا بدانند که آیا ساختمان سطحی نشانه وجود نفت میتواند باشد یا نه. دانش ژئوفیزیک راه «دیدن» را نشان داد.شمار زیادی از نوآوریهای ژئوفیزیک از تکنولوژی به کار رفته در جنگ جهانی اول اقتباس شده بود. یکی از این روشها وسیله «اندازهگیری نیروهای کوچک» بود. وسیلهای که قوه جاذبه را در سطح از نقطهای نسبت به نقطه دیگر اندازهگیری میکند و در نتیجه معلوماتی از ساختار زیر سطح به دست میدهد. این ابزار را که پیش از جنگ یک فیزیکدان مجارستانی ابداع کرده بود، آلمانیها در جنگ جهانی اول برای به کار انداختن مجدد حوزههای نفتی رومانی مورد استفاده قرار دادند. اختراع دیگر «مغناطیسسنج» بود که تغییرات عمود ترکیبات مغناطیسی خاک را اندازه میگرفت و از آنچه در زیرزمین وجود داشت، احتمالی به دست میداد.زلزلهسنج نیز به وسایل و ابزار کشف افزوده شد و از همه وسایل دیگر سودمندتر و قویتر بود. زلزله سنج در میانه سده نوزدهم به منظور ثبت و تحلیل زلزلهها ساخته شده بود. آلمانیها از آن برای پیدا کردن محل توپخانه دشمن بهره میجستند. آن شگرد آلمانیها موجب کاربرد زلزلهسنج در صنعت نفت اروپای خاوری شد. آنچه زلزلهسنج انکساری نامیده میشد، نخستین بار به وسیله یک شرکت آلمانی در سالهای
۱۹۲۴-۱۹۲۳ در صنعت نفت ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت. دینامیت را منفجر میکردند؛ امواج حاصل از آن در ساختارهای زیر سطح شکسته شده و در سطح با دستگاه «ژئوفون» شنیده میشد. این کار کمکی بود برای تشخیص گنبدهای نمک زیرزمینی که ممکن بود در زیر آنها نفت وجود داشته باشد. زلزلهسنج انعکاسی نیز در همان اوان ساخته شد و جای زلزلهسنج انکساری را گرفت. این دستگاه امواجی را که از مرز سطحی سنگهای زیرزمینی منعکس میشد ثبت کرد و در نتیجه شکل و ژرفا و نوع ساختار زیرزمینی را که میبایست نقشهبرداری شود مشخص میساخت. بدین ترتیب، اکتشاف گام در مرحلهای جدید گذاشت که ربطی به علائم سطحی نداشت.
ارسال نظر