ترکیب طبقاتی و منشاء اجتماعی نمایندگان مجلس – 1

ساختمان مجلس شورای ملی

مجلس قانونگذاری در ایران پس از انقلاب مشروطه تا امروز به عنوان یک قدرت مهم در ارکان قدرت سیاسی حضور داشته است. اعضای مجلس‌های ایران پس از مشروطه از کدام گروه یا طبقه اقتصادی بوده‌اند و به عبارت دیگر چه کسانی و با کدام انگیزه‌های طبقاتی خواسته‌اند در مجلس باشند؟ شهروندان به چه کسانی رای داده‌اند؟ خانم زهرا اشجعی در یک کتاب بسیار مهم این مسائل را بررسی کرده است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی ایران نیز با توجه به کتاب یادشده و برخی منابع دیگر کتابی تحت عنوان «مجلس شورای ملی» به قلم محمد مروار منتشر کرده است که به این پرسش پاسخ می‌دهد و در چند شماره از نظر خوانندگان ارجمند می‌گذرد.

در بررسی ترکیب هیات نمایندگان مجلس شورای ملی علاوه‌بر اینکه هدف شناسایی قسمتی از نخبگان سیاسی ایران است، کوشش می‌شود از یک سو ارتباط طبقات جامعه ایران و قوه مقننه مورد بررسی قرار گیرد و از سوی دیگر مشخص شود چه تحولاتی در اوضاع و احوال اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در هر دوره رخ داده است. مطالعه نحوه ترکیب طبقاتی مجلس و منشا اجتماعی نمایندگان، نه تنها کلید فهم و تبیین سازمان قدرت را به دست می‌دهد، بلکه نشانگر آن است که طبقات اجتماعی از مهم‌ترین عوامل اجتماعی موثر در سرنوشت کشور به حساب می‌آید. در این مورد متغیرهایی مانند سن، تحصیلات، شغل و ... نمایندگان مجلس شورای ملی هر دوره، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

براساس قانون انتخابات مجلس شورای ملی، انتخابات باید براساس طبقات انجام می‌گرفت. طبقات مذکور در این قانون؛ شاهزادگان و قاجاریه، اشراف و اعیان، تجار و ملاکین، فلاحین و اصناف بود. با وجود این تقسیمات، مجلس اول به لحاظ ساختار اجتماعی مانند ترکیب طبقاتی‌اش نبود و شکل ظاهری آن از اصالت طبقاتی برخوردار نبود، زیرا وکلای چهار طبقه‌ای اعیان، ملاکین، تجار و اصناف از میان سایر گروه‌های دیگر اجتماعی و فقط وکلای دو طبقه علما و شاهزادگان از میان طبقات خود انتخاب شده بودند. علت به‌هم‌ریختگی صورت طبقاتی مجلس نیز همین بود که اگر چه بر طبق نظام‌نامه انتخاباتی، انتخابات صنفی و طبقاتی بود، ولی این نظام‌نامه به هیچ وجه رای‌دهندگان را مجبور نمی‌کرد که افرادی خارج از طبقه و صنف خود به عنوان نماینده گزینش کنند و همین امر موجب شد تا عناصر دیگری به مجلس راه یافته و ترکیب فرضی طبقاتی مجلس به هم بخورد.

در انتخابات دوره اول مجلس شورای ملی، تعداد قابل‌توجهی از نمایندگان به آن دسته از طبقات و گروه‌های اجتماعی تعلق داشتند که در گذشته در شکل‌دهی ساخت قدرت در ایران سهمی نداشتند. باید توجه داشت که عدم‌اجبار مراتب اجتماعی به انتخاب نماینده از صنف و طبقه خودشان سبب شد مشروطه‌خواهان اکثریت نسبی را در مجلس به دست آورند و ترکیب فرضی طبقاتی مجلس تغییر کند.

اکثریت با بازاریان، اصناف و تجار بود و این اکثریت پس از انتخاب نمایندگان شهرستان‌ها نیز همچنان افزایش یافت. با وجود اینکه تعداد قابل‌توجهی از کرسی‌های مجلس به اصناف تعلق داشت؛ اما این طبقه از قدرت چندانی برخوردار نبود، تجار با وجود امکانات مالی، نفوذ سیاسی چندانی نیافتند و علما نیز چون متحد نبودند پس از مدتی تضعیف شدند؛ بنابراین نفوذ سیاسی در این دوره در دست طبقه اشراف و مالکین، متمرکز شد. در این دوره نه تنها از نفوذ و امتیاز طبقات اشراف و مالکین کاسته نشد، بلکه با ورود به مجلس شورای ملی، به مرور قدرت بیشتری یافته و برای حفظ این قدرت از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کردند. با چیرگی این گروه در مجلس، تندروی‌های اوایل انقلاب فروکش کرد و اگر به ثروتمندان حملاتی می‌شد، جنبه عوام‌فریبی و ظاهری داشت.

اکثریت نمایندگان این دوره را افرادی مطیع و محافظه‌کار تشکیل می‌دادند. ترکیب اجتماعی نمایندگان به طور عمده، ریشه در طبقات مرفه و معتبر اجتماعی داشت. بنابراین آنها از دغدغه فکری و سیاسی مشترکی برخوردار بودند که مناسبات اجتماعی - اقتصادی و پیوندهای سببی و نسبی بر وابستگی متقابل آنها به یکدیگر می‌افزود. این مجلس نمی‌توانست به عنوان مدافع و حامی منافع همه اقشار جامعه عمل کند و به معنای واقعی کلمه خانه ملت به حساب آید. چنان که بسیاری از مورخین مشروطه به این قضیه معترف بودند که مجلس به میدان پیکار گروه‌های ذی‌نفوذ برای دفاع از منافع خود در برابر شاه و درباریان تبدیل شده بود؛ رهبران مذهبی خواهان نظارت بر همه مصوبات مجلس بودند؛ بورژوازی در حال شکل‌گیری و اشراف قدیمی خواهان استقرار مجدد همکاری و پیوندهای سابق خود با دربار بودند؛ غالب روشن‌فکران و میرزاهای اصلاح‌طلب، سودای حکومت به سبک اروپای غربی را در سر داشتند و جز اندکی از گروه‌های مذکور هیچ یک در فکر یک مجلس ملی نبودند که حامی طبقات مختلف ملت باشد.

با این حال باید مجلس اول را هم از جهت ترکیب طبقات مختلف نمایندگان و هم از نظر وظیفه خطیر نمایندگی از مهم‌ترین ادوار قانون‌گذاری در ایران به حساب آورد.