کارنامه مصدق درسیاست و اقتصاد-بخش پایانی
بی مهری نزدیکان مصدق
استاد عبدالحسین حائری، در بخش دیگری از گفتوگوی خود با مرتضی رسولیپور به موضع روحانیون نسبت به نخستوزیری دکتر محمد مصدق اشاره کردهاند. این مطلب که برگرفته از سایت تاریخ معاصر ایران است امروز در بخش پایانی تقدیم خوانندگان محترم میشود. ***
در مورد موضع آیتاللهالعظمی بروجردی و دیگر روحانیون نسبت به نخستوزیری دکتر مصدق و واقعه ۲۸ مرداد چه مشاهداتی دارید؟
عرض کنم آیتالله بروجردی با دکتر مصدق هماهنگ بود و خودش یک جا در مورد واقعهای که در قم رخ داده بود [انتصاب نایبالتولیه حضرت معصومه(س)] گفته بود رییس دولت در این مورد با من تماس گرفته و این نشان میداد که با نخستوزیر هماهنگ است، ولی امثال آقای بهبهانی تقریبا از اول با دکتر مصدق مخالف بودند. در روزهای پایانی مرداد ۱۳۳۲ برحسب اتفاق من باید به قم میرفتم، در قم بودم که فهمیدم شبها عدهای (مردم خیال میکردند تودهای هستند) اعلامیههایی خطرناک پخش میکنند. در اعلامیهها اعلام خطر شده بود و نوشته بودند که همین فردا عدهای را به دار میآویزیم و از این قبیل حرفها. حالا این چه بازیای بود نمیدانم ولی چیزی بود که من خودم دیدم. به همین جهت وقتی که مصدق سقوط کرد روحانیون ابراز خوشحالی میکردند که چنین جو مسمومی در مورد دولت مصدق در قم ایجاد کرده بودند. روزی در قم به حمام رفتم، شنیدم که دلاک به رفقای خود میگفت: آقا نخود کیلویی ۱۷ ریال بود و حالا ۱۸ ریال شده یعنی یک قران گران شده بود و از این حرفها. من فهمیدم که یک دستی به شدت مشغول تبلیغات و فعالیت علیه دکتر مصدق است. از سوی دیگر دکتر مصدق از سوی نزدیکان و همراهانش هم مورد کم لطفی و بیمهری واقع شده بود. در یکی از جلسات محاکمه ایشان این مطلب به خوبی منعکس شده که در یکی از آن روزها که کودتا صورت گرفت دکتر مصدق از حوالی ظهر تا شب سعی کرد با سرتیپ ریاحی تماس بگیرد اما نتوانست او را پیدا کند. ساعت ۹ شب بالاخره آقای ریاحی به مصدق تلفن زد و پرسید کاری داشتید؟ آن زمان که کار تقریبا تمام شده بود. دکتر مصدق از او پرسید مگر من دستور نداده بودم یک تانک سر خیابان بگذارید؟ چرا تانک را برداشتید؟ نخستوزیر از زمان کودتای اول در ۲۵مرداد دستور داده بود یک تانک سر خیابانی که به منزل او منتهی میشود بگذارند تا جلوی هر حمله و هجوم احتمالی گرفته شود. ریاحی جواب داد: دیدیم لازم نیست آن را برداشتیم. این چیزهایی است که من دیدم و شنیدم و اطلاع دارم. من از این واقعه خیلی متاثر شدم. به خصوص که در قم آن صحنهها را دیدم و متوجه شدم که اکثر علما به اشتباه افتاده و دشمن مصدق شدهاند چون خیال میکردند او به تودهایها آزادی عمل داده است. خلاصه تبلیغات ناجوانمردانهای علیه مصدق شده بود. او مردی مسلمان، آزادمنش و خواهان استقلال ایران از سلطه اجانب بود.
ارسال نظر