ژان پیرن، نویسنده کتاب «تشکیل بلوک شوروی و پیمان آتلانتیک» در ادامه بررسی وضعیت سیاسی- اقتصادی ایتالیا- پس از جنگ جهانی دوم به احیای کشاورزی در این کشور و مستعمرات آن می‌پردازد. همچنین وی از عامل مهاجرت ایتالیایی‌ها به کشورهای مستعمره و همچنین آمریکا به‌عنوان پدیده‌ای دیگر از عواقب جنگ جهانی دوم اشاره می‌کند. وقوع دو پدیده احیای کشاورزی و مهاجرت در حالی از سوی ژان پیرن مورد بررسی قرار می‌گیرد که به گفته وی حزب فاشیسم در این دوره تاریخی هیچ‌گونه مانعی را بر سر راه احیای کشاورزی و توسعه اقتصادی ایجاد نمی‌کند. بخش دیگری از این مطلب در شماره امروز تقدیم خوانندگان محترم می‌شود.

بلافاصله پس از پایان جنگ، دو مساله بزرگ در ایتالیا مطرح و مورث مزاحمت کلی و عام بود، حل تکثیر سالانه چهارصد هزار نفر و اصلاحات کشاورزی در جنوب کشور. کشور ایتالیا در بین ممالک اروپای غربی، از همه بیشتر از کثرت موالید رنج می‌برد. سابقا هر سال عده کثیری به عنوان مهاجر به ممالک متحده یا ممالک آمریکای جنوبی جلای وطن می‌نمودند. دولت‌ها نیز درصدد بودند سرزمین‌های نوینی برای اسکان مازاد موالید خود بیابند، تا اینکه در سال ۱۹۱۱، سرزمین طرابلس و سیرنائیگ که فقط در سواحل مسکون و اراضی وسیع داخلی تقریبا بدون سکنی بود، مسخر کردند. در جمیع این سرزمین‌ها فقط ۱.۱۰۰.۰۰۰ نفر سکنی داشتند، ولی فقط در دوران اقتدار فاشیست‌ها بود که مستملکات فوق واقعا ارزش یافت. ارتش ایتالیا بیش از سه هزار کیلومتر جاده احداث نموده کشاورزان سیسیلی ساردنی و جنوب ایتالیا زمین‌ها را مزروع و آماده بهره‌برداری نمودند، بدون اینکه به مالکیت بومیان تجاوز یا تخطی بشود.

ایتالیایی‌ها قصد داشتند زمین‌هایی که سابقا از طرف رومیان زراعت می‌شد و مسلمان‌ها رها نموده و به صورت بایر افتاده بود، آباد نمایند. در اولین مرحله ۱۱۰.۰۰۰ مهاجر به این اراضی فرستاده شدند. در قلب صحرا چندین صد آبادی در مالکیت مهاجرین درآمده هر خانواده در حدود توانایی خود، یعنی ۴۰ هکتار را تصاحب نمود. کشت و زرع زمین‌های بایر مانند رومیان قدیم از باغات زیتون و انگور آغاز شد، ولی باغات زیتون نتایج به مراتب بهتری بار آوردند. دولت ساختمان‌ بناها، اثاث لازم و دو گاو و یک راس اسب می‌داد. زارع ساکن محل، پس از پانزده سال می‌توانست با پرداخت اقساط سالانه مالکیت زمین آباد شده را احراز نماید.

چند باغ رعیتی گردهم با یک کلیسا، یک مدرسه و یک شرکت تعاونی در تحت اداره کدخدایی که از طرف دولت منصوب می‌شد و با توجه به آرا و عقاید ساکنان محل یک مرکز واحد تشکیل می‌داده قیمت یکی از این «کمپرسوری» که از ۲۰۰ فرم و یک مرکز تجاری تشکیل شده بود در حدود ۱۵۰ میلیون لیر قبل از جنگ جهانی دوم بود.

ولی جنگ بسط و توسعه مستعمراتی را متوقف ساخت. در آن ایام یعنی آغاز جنگ ۴۵.۰۰۰ ایتالیایی در این سرزمین‌ها صاحب ضیاع و عقار شده، ۲۵۰۰ فرم تشکیل و جمعا ۶۰ هزار هکتار آماده شده بود. جمعا بیش از ۲۰ میلیون مو و ۵ میلیون نهال زیتون و بادام غرس شده. اکثر مزارع دارای چاه‌های ارتزین، مراکز برق، روغن‌کشی، انگور صادراتی شده بود و بدین قرار ایتالیا واقعا در سرزمین لیبی برنامه وسیع احیای کشاورزی را آغاز نموده بود. وسعت بزرگ سرزمین که بیش از سه برابر کشور فرانسه است، افق تابان و وسیعی برای آتیه به شمار می‌رفت. اگر ده سالی سپری می‌شد، یک کشور اروپایی مولد در لیبی به وجود آمده بود، بدون اینکه به حقوق بومیان تجاوز شده باشد و بدین طریق بین اروپا و آفریقا باب مواصلت مهمی ایجاد می‌شد. در کشور حبشه چندین ده‌هزار ایتالیایی مستقر شده عده کثیری زوجه بومی برای خود انتخاب نموده بودند- کوچ‌کردن ایتالیایی‌ها در اقتصاد کشور مذکور تاثیر فراوانی داشت- بندرگاه «ماسوآ» آباد و به منزله باب تجاری حبشه محسوب بود، ولی جنگ شالوده همه ترقیات را بر هم ریخت و در جلسات سازمان ملل متحد در ۱۹۴۹ به طور قطع کلیه مستحدثات و مستملکات از دست ایتالیایی‌ها خارج گردیده، مساله کثرت موالید به نحو غیرقابل حلی باز مطرح شد.

اصلاحات کشاورزی

دولت برای علاج مضیقه کار و تامین حیات مازاد جمعیت درصدد برآمد اراضی بایر اطراف رم و جنوب را به مردم واگذار نماید. در لایحه قانونی ۱۹۵۰ برنامه وسیع آبیاری و ساختمانی را پیش گرفته و برای تهیه کار در ممالک غربی و استخدام کارگران ایتالیایی تسهیلاتی قائل شد، ولی با همه این تمهیدات، حل مساله تامین کار و زندگانی مازاد جمعیت هنوز به قوت و شدت خود باقی است.