رابطه اقتصاد ضعیف با مهاجرات

قالی بافان خردسال

تاثیر اجتماعی- اقتصادی و اجتماعی- سیاسی جنبش مشروطیت و مهاجرت ایرانیان که همراه شده بود با اعتصاب کارگران چاپخانه‌ها، کارخانه‌های چرم‌سازی و تلگراف‌چی‌ها در نهایت به اعتصاب مالکان صنعت فرش و سوء‌استفاده آنان از کودکان کار منتهی شد که پای عوامل خارجی روسیه و انگلستان را در این روند سیر تاریخی گشود. این پیامدها که پیش از آغاز جنگ جهانی اول در ایران در حال شکل‌گیری بود، توسط خسرو شاکری در کتاب «جنبش مشروطیت و انکشاف سوسیال دموکراسی» مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.در شماره امروز به چگونگی شکل‌گیری سازمان سوسیال دموکراتیک پرداخته می‌شود.ضمن اینکه به این مساله نیز اشاره می‌شود که با تضعیف اقتصاد ایران توسط کشورهای اروپایی، مهاجرت ایرانیان به کشورهای دیگر از جمله قفقاز، آسیای میانه، هند و غیره نیز افزایش یافت که امر موردپسند روسیه قرار گرفته بود. بخش پایانی این مطلب تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.

وضعیت کارگران در صنایع سنتی، در مقایسه با وضع کارگران چاپخانه‌ها، چه به لحاظ مادی و چه سیاسی، دشوار بود و نیاز شدیدی به مداخله‌ از بیرون داشت. حادثه‌ای در صنعت فرش در کرمان به سال ۱۲۹۰ گواهی است بر این وضعیت. در واکنش به وضعیت دشوار قالی‌بافان در آن ایالت که اکثرا کودکان کم سن‌وسال بودند، ‌دولت زیر فشار سازمان‌های نوع‌دوست خارج از کشور، مقررات کار را وضع کرد. این نه کودکان بلکه مالکان بی‌رحم صنعت فرش بودند که علیه این مقررات دست به اعتصاب زدند و در کنسولگری انگلیس در کرمان بست نشستند. آنان تمام قالی‌بافی‌های ایالت را از کار انداختند.

کنسول بریتانیا، پس از بررسی مقررات، آنها را «فی‌نفسه مطلوب» یافت، «نظری که نمایندگان شرکت‌های اروپایی تجارت قالی با آن موافق بودند.» اما کنسول بریتانیا دریافت که برخی از مواد این مقررات چندان عملی نیست» و «تنها پس از سپری شدن یک دوره زمانی معقول می‌تواند تا حد زیادی موثر واقع شود»، گرچه «وضعیت کار بسیار شرم‌آور و برای سلامت و بهداشت کارگران که عمدتا کودکان خردسال بودند به شدت زیان‌آور بود - واقعیتی که شرکت‌های اروپایی به صراحت تایید می‌کردند.» این نخستین بار نبود که از قالی‌بافان فلاکت‌زده به نفع کسانی که به شدت از آنان بهره‌کشی می‌کردند سوء‌استفاده می‌شد، واقعیتی که بیانگر سطح پایین آگاهی سیاسی و نیازهای مبرم اقتصادی والدین کودکان قالی‌باف بود. کنسول بریتانیا، از ترس روی آوردن کارخانه‌داران به کنسولگری روسیه، از منافع آنان به بهای به خطر افتادن سلامت بافندگان خردسال پشتیبانی و این مداخله را به نام منافعی که کنسولگری نماینده آن بود توجیه کرد، در حالی که در مورد انگیزه‌هایی که مقامات تهران را واداشته بود تسلیم فشار انسان‌دوستانه خیرخواهان اروپایی شوند، شبهه افکند. در همین زمان جنگ جهانی اول به سال ۱۹۱۴/۱۲۹۲ آغاز شد و صحنه کارگری ایران مانند عرصه سیاسی کشور به نحو غم‌انگیزی عقیم شد.

نتیجه‌گیری

واضح است که گستره و تاثیر مهاجرت ایرانیان عظیم بود. هزاران ایرانی محروم از امکانات زندگی چاره‌ای جز این نداشتند که خانه و کاشانه خود را ترک گویند و به جاهای مختلفی چون مسقط، هندوستان، هرات، زنگبار، قفقاز، آسیای میانه و حتی به محل‌های دوردستی چون ایالات‌متحده بروند.

اما مهاجرت عمده به امپراتوری روسیه بود، جایی که ناآرامی‌های اجتماعی محلی مهاجر ایرانی را در کام خود فرو می‌برد و او را در گرداب سیاست رها می‌ساخت.

همچنان که اقتصاد ایران در نتیجه تهاجم اروپا ضعیف‌تر می‌شد، تعداد مهاجران افزایش می‌یافت. تعدادشان که افزایش می‌یافت، بر صحنه سیاسی و کارگری در قفقاز و آسیای میانه تاثیر منفی می‌گذاشت. در واقع، به همین دلیل مقامات روسی در قفقاز این مهاجرت را تشویق می‌کردند.

با آن که تعیین تعداد دقیق مهاجران دشوار است، نمی‌توان تردید کرد که این تعداد بسیار زیاد و برای تاثیرگذاری سیاسی و اقتصادی کافی بود. بدبختی و محرومیت این مهاجران در وطنشان آنان را مجبور می‌ساخت حتی وضعیت فلاکت‌بار خود در امپراتوری روسیه را پذیرا شوند، وضعیتی که به تدریج آنان را زیر فشار سیاسی مبارزه‌ای که کارگران محلی زیر رهبری سازمان‌های گوناگون انقلابی به آن دست می‌زدند، به سوی بیداری سوق داد. سیاسی شدن تدریجی مهاجران بسیج آنان را برای هدف‌های سوسیال دموکراتیک امکان‌پذیر ساخت. مشارکت آنان در اعتصاب‌های صنعتی و رخدادهای سیاسی تجربه‌ای را برایشان به ارمغان آورد که در وطنشان هرگز نمی‌توانستند کسب کنند، زیرا در آنجا اوضاع و احوال اقتصادی و سیاسی برای چنین فعالیت‌هایی مهیا نبود. با این حال، بازگشت موسمی آنان به شمال ایران باعث پراکندن این سخن می‌شد که نوع دیگری از زندگی امکان‌پذیر است و از طریق مبارزه سیاسی می‌توان به آن دست یافت. در زمانی که انقلاب مشروطیت رخ داد، انگاره اعتصاب کارگران به عنوان وسیله اعمال فشار برکسانی که مزدبگیران را اجیر و بی‌رحمانه استثمار می‌کردند در درون کشور ریشه دوانده و مورد پذیرش قرار گرفته بود. بر این بستر و پیش‌زمینه بود که سازمان‌های گوناگون سوسیال دموکراتیک پا به هستی گذاشتند و در مبارزه برای تحول سیاسی در ایران نقش فعالی را عهده‌دار شدند.