لایحه 185 میلیون دلاری نفت

اکتشاف نفت در مسجدسلیمان

مهندس جلالی نوری و آقای پروین از جمله نمایندگان دیگری در مجلس شورای ملی ۱۳۴۳ بودند که به ارائه انتقادها و ایرادات همچنین دفاع از «طرح و تصویب لایحه اجرای ۵ قرارداد جدید نفت» پرداختند. مهندس جلالی نوری در حالی به مقایسه این قرارداد نفتی با سایر قراردادهای نفتی دیگر که توسط کشورهای منطقه از جمله مصر منعقد شده بود، پرداخت که آن را به سود ایران ارزیابی کرد.آقای پروین نیز با ذکر اینکه این لایحه به یکباره ۱۸۵ میلیون دلار را به ایران می‌دهد، آن را قراردادی مفید برای ایران دانست. ادامه این مطلب که برگرفته از کتاب «تاریخچه و متن قراردادهای مربوط به نفت ایران» است، توسط شرکت ملی نفت ایران در سال ۱۳۴۴ چاپ شده است، در بخش دیگری تقدیم خوانندگان محترم می‌شود. سخنان مهندس جلالی نوری

با کسب اجازه از مقام محترم ریاست و نمایندگان محترم بنده تصور می‌کنم همکار عزیزم جناب آقای دکتر الموتی مطلبی را نگذاشتند که ما بخواهیم درباره آن بحث کنیم، چون حق مطلب را خوب ادا کردند و نسبت به کلیات و جزئیات و منافعی که برای ایران از این قرارداد در بین هست به طور مفصل صحبت کردند، ولی بنده به علت تماسی که از مدت‌ها پیش با صنعت نفت داشته‌ام و به واسطه اینکه حرفه بنده در این قسمت بوده است این است که با کسب اجازه از نمایندگان محترم عقیده خودم را در مورد بعضی از نکات که شاید ذکر نشده خدمتتان عرض می‌کنم. به عقیده بنده تاکسی وارد به امور نفتی نباشد واقعا نمی‌تواند پی ببرد که نشستن دور یک میز و صحبت کردن با این کمپانی‌های بزرگ نفتی و با نمایندگان آنها که از بین مجرب‌ترین افراد و زیرک‌ترین افراد انتخاب شده‌اند و دارای تجربیات بسیار زیادی در صنعت نفت هستند تا چه اندازه مشکل و سخت است. واقعا نشستن دور یک چنین میزی درست مثل یک صحنه یا میدان مبارزه‌ای است که هر طرف سعی می‌کند منافع بیشتری برای خود کسب کند و البته نمایندگان این کمپانی‌ها با اطلاعات بسیار بسیار وسیعی که دارند و با تجربیاتی که چه خودشان و چه کمپانیشان طی سال‌های متمادی کسب کرده‌اند می‌توانند در پیچ و خم‌های فنی و حقوقی اگر طرف در کارهای نفتی وارد نباشد به آسانی وضع را به نفع خودشان تغییر بدهند، اگرچه در صورت ظاهر ممکن است به نفع طرف باشد در واقع وضع را به نفع خودشان تمام می‌کنند.

به‌طور کلی اهمیتی را که برای این قرارداد می‌شود بیان کرد بنده از مجلات نفتی و از صحبت‌هایی که در محافل نفتی دنیا راجع به این قرارداد شده خدمتتان عرض می‌کنم. محافل نفتی دنیا و همچنین مجلات نفتی اذعان کرده‌اند که این قرارداد یعنی قرارداد جدید بدعت و مبنای جدیدی برای تمام کشورهای نفت‌خیز به وجود آورده و این قرارداد فصل جدیدی در تاریخ قراردادهای نفتی بین‌المللی باز کرده و با مقایسه و بر مبنای این قرارداد است که تمام کشورهای تولیدکننده نفت شرایط خودشان را پی‌ریزی خواهند کرد و این واقعا برای ما نهایت افتخار است. بنده زیاد از نقطه نظر مالی به این قرارداد نگاه نمی‌کنم که تا چه اندازه برای ما منافع مادی در بردارد آنچه که برای بنده باعث افتخار است جنبه معنوی این قرارداد است. این قرارداد به دنیا و کمپانی‌های بزرگ نفتی دنیا نشان داد که شرکت ملی نفت در آن مرحله‌ای از تخصص و تجربه است که می‌تواند در سر یک میز با نمایندگان کمپانی‌های نفتی بنشیند و با آنها با مدرک و منطق و با زبان خودشان که بسیار بسیار زبان مشکلی است صحبت کند و آنها را قانع بکند و این اهمیت و پرستیژی که این موضوع برای شرکت ملی نفت ایران کسب کرده تصور نمی‌کنم اهمیتش از جنبه مادی آن کمتر باشد. ما ممکن است از بعضی جهات دیگر منافعی برای این کشور به دست بیاوریم، ولی کمتر بتوانیم در محافل بین‌المللی یعنی جایی‌که تکنیک و تخصصی مورد صحبت و مذاکره است یک چنین پرستیژ و یک‌چنین اهمیتی برای شرکت ملی نفت ایران به وجود بیاوریم و این واقعا باعث افتخار و مباهات است و همین‌طور که دوست عزیزم جناب آقای دکترالموتی فرمودند تا کسی ثابت نکند به اینها که هم وزنه آنهاست نمی‌تواند در دنیا با آنها رقابت کند و بازار به دست بیاورد و امروز اگر شرکت ملی نفت درصدد ایجاد پالایشگاهی در مدرس است برای اینکه در آینده منافع بیشتری را برای مملکت تامین بکند فقط با نشان دادن این نحوه است که می‌تواند ثابت کند به این کمپانی‌ها که هم از نظر تخصصی و تکنیک مثل آنهاست و می‌تواند همان کاری را که آنها انجام می‌دهند شرکت ملی نفت هم انجام بدهد، اما برای اینکه عرض کنم تا چه اندازه در وهله اول به نظر کمپانی‌های بزرگ نفتی شرایط ایران سنگین بوده است همان‌طور که همکار محترم جناب آقای مرتضوی فرمودند قبل از عقد قرارداد مجله پترولیوم انتلیجنس ویکلی تحت عنوان ایران برای قراردادهای نفتی قیمت و شرایط بسیار سختی را خواستار است، نوشته بود «دولت ایران غیرممکن است بتواند این شرایط سنگین را تحمیل بکند به کمپانی‌های بزرگ نفتی». ما دیدیم که بعد از مذاکرات مفصلی که به عمل آمد نه‌تنها این شرایط را قبول کردند بلکه منافع بیشتری را که در این مذاکرات شرکت ملی نفت ایران به دست آورد واقعا قابل ملاحظه است. البته مقایسه‌های زیادی شده این قرارداد جدید با قرارداد موجود پان‌آمریکن و قرارداد آجیپ و مزایایی که این قرارداد بر قراردادهای دیگر دارد مورد بحث و گفت‌وگوی زیادی شده. بنده اجازه می‌خواهم این قرارداد را با قرارداد یکی از کشورهای عربی مقایسه کنم. منظور بنده قراردادی است که دولت مصر در اواخر سال ۱۹۶۳ با سه کمپانی فیلیپس و آنی و پان آمریکن بسته است، فیلیپس و آنی یکی از دو شرکتی هستند که در این قرارداد جدید با ما شرکت دارند. علت اینکه بنده این مقایسه را با مصر می‌کنم از این جهت است که در گذشته یکی از حربه‌های بزرگ تبلیغاتی عبدالناصر در بین کشورهای تولیدکننده نفتی عربی این بود که توانسته است با عقد این قرارداد بهترین امتیاز را از مهم‌ترین کمپانی‌های بزرگ نفتی به دست آورد و با تحریکات سوئی که به عمل می‌آورد سعی می‌کرد کشورهای تولیدکننده نفت عربی را بر علیه کمپانی‌ها برانگیزد. ولی دولت ایران با یک روش و سیاست متینی که در مذاکرات به عمل آورد نه‌تنها امتیازات جدید و بهتری را برای ما به دست آورد بلکه همان‌طور که عرض کردم فصل جدیدی در تاریخ قراردادهای بین‌المللی هم به وجود آورد.

اما مقایسه این دو قرارداد: اولا اگر طول مسافت مصر و ایران را با بازارهای فروش اروپا در نظر بگیریم یعنی فاصله بندر معشور از خلیج‌فارس تا سوئز را در حدود ۲۰۰۰ میل بگیریم و یکی از بنادر مصر را تا اروپا مثل انگلستان در حدود ۳۰۰ میل، اختلاف مسافتی که ایران تا مصر دارد در حدود ۲۰۰۰ میل است- این خود عامل بسیار مهمی است برای بستن یک قرارداد بهتری در صورتی‌که ما فاصله بیشتری یعنی در حدود ۵ هزار میل داریم، توانسته‌ایم قرارداد بهتری با همین کمپانی‌ها ببندیم.

مقایسه دیگر مساحتی را که کشور مصر با این کمپانی‌ها قرارداد بسته است در حدود ۲۰۰۰ کیلومترمربع است، در صورتی‌که جمع مساحتی را که ما با ۵ گروه در این قرارداد بسته‌ایم بیش از ۳۰ هزار کیلومتر مربع نیست، حتی بعضی از این کمپانی‌ها مقدار مساحتی که برای آنها در نظر گرفته‌ایم در یک مورد حتی کمتر از ۲۲۵۰ کیلومتر مربع است.

امتیاز دیگری که این قرارداد دارد این است که ما حدود ۱۸۵ میلیون دلار پذیره نقدی و ۴۵ میلیون دلار پذیره مشروط و مدت‌دار می‌گیریم که آنها این پذیره را ندارند. هزینه اکتشافی ما در بخش یک در حدود ۱۲۰ میلیون دلار است در صورتی که هزینه اکتشافی در مصر بیش از ۶۷ میلیون دلار نیست در صورتی‌که نفت تضمین شده در این ناحیه به مراتب بیشتر است؛ معذالک هزینه‌ای که به کار برده می‌شود ۱۲۰ میلیون دلار است برای ۳۰هزار کیلومتر مربع آنجا ۶۷ میلیون دلار است برای ۱۹۷۰۰۰ کیلومترمربع.مالیات بر روی بهای اعلان شده است. مالیات آنها روی قیمت واقعی خودش که در حال حاضر اگر حساب کنیم قیمت واقعی فروش از قیمت اعلان شده بسیار کمتر است. حق‌الارض ما به حساب هزینه می‌آید، حق‌الارضی که آنها می‌گیرند از مالیات کسر می‌شود. صدور سهم نفت خام مصر بر مبنای قیمت واقعی فروش است در صورتی که سهم شرکت ملی نفت بر بهای نیمه راه است.

در تحت شرایط معینی سهم شرکت ملی نفت بیشتر از پنجاه درصد یا بیشتر از طرف دومش است. برای اینکه این موضوع روشن بشود مثالی خدمتتان عرض می‌کنم: فرض بفرمایید که یکی از این شرکت‌ها برای اینکه بتواند برای نفت خام ایران بازاری تهیه کند پالایشگاهی در یکی از کشورهای اروپایی به صورت یک شرکت تابعه تاسیس می‌کند و برای اینکه بتواند محصولات این پالایشگاه را با قیمت مناسبی در دنیا عرضه بدارد و با سایرین رقابت نماید، لازم می‌شود که نفت خام را با یک تخفیف کافی در اختیار شرکت تابعه بگذارد ولی طبق شرایط پیشنهادی ما چون طرف دوم باید مالیات بر درآمد را بر اساس بهای اعلان شده پرداخت کند و سهم نفت خام شرکت ملی نفت هم بر روی مبنای بهای نیمه راه است؛ لذا هر تخفیفی که بر روی بهای اعلان شده به پالایشگاه یا این شرکت تابعه بدهد کلا بایستی از طرف دوم پرداخت بشود در نتیجه سهم درآمد خالص شرکت ملی از فروش نفت خام به مراتب از ۵۰ درصد منافع حاصله بیشتر خواهد بود و طرف دوم با وجود اینکه با سرمایه خود پالایشگاهی تاسیس کرده سهم کمتری خواهد داشت. آنچه که عرض کردم ملاحظه می‌فرمایید که با این روش و سیاست متینی که شرکت ملی نفت پیروی کرد توانسته است به‌رغم هوچیگری و اخلالگری بعضی از بیگانگان بهترین قرارداد را واقعا تنظیم کند.

بنده وظیفه خود می‌دانم از پشت این تریبون تبریک عرض کنم به دولت ایران و به شرکت ملی نفت ایران به خصوص جناب آقای دکتر اقبال و هیات محترم مدیره آن و همچنین متخصصین و مهندسین ما که آقای هویدا اسم بردند و واقعا این‌ها با زحمات فوق‌العاده‌ای که انجام داده‌اند و بنده کاملا وارد بودم از اول به کار آنها و می‌دیدم آنجا سه و چهار تنه شاید با قریب ۷۰ و ۸۰ نفر طرف بودند. هر دسته که می‌آمدند صحبت می‌کردند فوری یک دسته دیگری در اتاق کنفرانس جای آنها را می‌گرفت و این دسته‌ها همه مجهز به بهترین حقوقدانان، به بهترین مهندسین و به بهترین متخصصین بودند و قانع کردن اینها و به دست آوردن بهترین امتیاز و امضای بهترین قرارداد واقعا افتخاری است برای همه. بنده بیش از این عرضی ندارم و از عنایتی که فرمودید تشکر می‌کنم.

سخنان پروین

آقایان محترم، عرض بنده بسیار مطول نیست، زیرا که به خوبی می‌بینم آقایان محترم خستگی دارند اما درباره این لایحه که فوق‌العاده مهم است هر قدر حرف بزنیم زیاد نیست، زیرا مطلب خیلی مهم است. صبح چند ساعتی گفته شد بعدازظهر هم مختصری گفته شد، گمان می‌کنم که بنده آخرین نفری باشم که صحبت می‌کنم.

بنده لایحه نفت موقعی که به دستم رسید چند روز قبل از این با کمال دقت مطالعه کردم همچنانکه همه لوایحی که در مجلس مطرح می‌شود همواره با دقت مطالعه می‌کنم. اگر چیزی بگویم فکر می‌کنم بی‌مورد نباشد. اگرچه بعضی اوقات پیشنهاداتی که تقدیم می‌کنم توجه کافی و لازم نمی‌شود و بنده ناچار به میل آقایان مسترد می‌دارم ولی گمان می‌کنم آنچه که می‌گویم از روی دقت و بصیرتی است که به اندازه خودم نسبت به آن حاصل می‌کنم. از ابتدایی که جناب آقای دکتر رمضانی اولین نفری بود که اینجا پشت تریبون حاضر شدند و سوالاتی کردند و پس از آن جناب آقای مرتضوی جواب‌های مبسوطی دادند بنده یکی‌یکی یادداشت‌های خودم را نگاه می‌کردم و آنها را پاره می‌کردم، زیرا که تکرار دیگر لازم نداشت. بنده یک چیزی را می‌خواستم سوال کنم و بحث کنم که همه آنها بحث شد و در اینجا گفته شد. کاش بنده اولین یا دومین نفری بودم که اجازه صحبت می‌خواستم در آن صورت ملاحظه می‌فرمودید که تمام مسائل و تمام سوال‌ها و همه مراتب در همان یادداشت‌هایی بود که نوشته بودم اینجا ۴۳ صفحه بوده است، ولی حالا ۷ ورقه کوچک بیشتر باقی نماند و این کار هم برای بنده و هم بر شنوندگان محترم آسان شده، اما سوالات جناب آقای دکتر رمضانی، نماینده محترم بسیار مفید بود و بنده استفاده کردم و از جواب‌هایی که مخبر محترم دادند و همان طور که عرض کردم استفاده فراوان بردم و به طوری که جناب آقای هویدا نخست‌وزیر هم بسیار پسندیدند و رفع ابهام برای ما شد.این قرارداد دو مورد دارد یکی مورد فنی است و تخصصی که بعد از این توضیحاتی که عرض کردم اگر باز هم بگویم که از حیث فنی و تخصصی کما هو حقه به آن وارد شده‌ام و این ادعا صحت نخواهد داشت، زیرا فرضا اگر بخواهیم یک سدی در محلی بسازند که در زیر آن سد اراضی برای آبیاری باشد بنده و شاید بسیاری از رفقای محترم تایید می‌کنم که این سد ساختنش در اینجا خیلی مفید است، جای تردید نیست، ولی اگر از ما بپرسند که حفر آن چگونه است، چند کیسه سیمان می‌خواهید و چطور باید با بتون‌آرمه یا طور دیگر ساخته شود؟ ما نمی‌توانیم اظهارنظر کنیم، زیرا که آن فن را نمی‌دانیم و تخصص این کار را نداریم و همین قدر می‌دانیم و می‌گوییم و رای می‌دهیم که این سد در آنجا لازم است، مفید است و به درد کشور می‌خورد. همین طور است که این لایحه نفت. این قسمت فنی بود که اگر بنده بخواهم عرض کنم که با تمام این تفصیلات در این کار یعنی اصول فنی آن کاملا وارد شده‌ام، البته این ادعا به هیچ وجه صحیح نیست، اما قسمت دوم که خارج از اصول فنی است البته ما کوشش می‌کنیم تا حد توانایی خودمان تا حدی که استنباط و سواد و استعداد داریم بفهمیم که چگونه است.

درباره این لایحه تذکرات و اظهارنظرهای بسیار شد، آنچه که بسیار مسلم و واضح بود این است که این لایحه به علت اینکه یک مبلغ هنگفت ۱۸۵میلیون دلار دفعتا به ما می‌دهد، جای تردید نیست که این کار فوق‌العاده مفید است، به درد مملکت می‌خورد به خصوص که اطلاع داریم و هنوز فراموش نکرده‌ایم که در گذشته آنچه از این ثروت عاید ما شده است کافی نبوده است، یعنی حقوق حقه ما کاملا به عمل نیامده بود. یک تاسف دیگر هم جای داشت و آن این بود که آن مبلغ هم که به دست می‌آید فی‌الحقیقه به مصرف حقیقی و مفید و قطعی در مملکت ما نمی‌رسید، اما در این لایحه برای هر دو قسمت جای امیدواری باقی است، یعنی در این قرارداد معلوم شده که حقوق کافی‌تری آنقدر که امکان داشته است کوشش شده و به دست می‌آید. این همه مذاکراتی که گذشت این همه توضیحاتی که داده شده خوب گوش کردیم و فهمیدیم و دانستیم که کوشش فراوان به کار رفته که تا سر حد امکان آن طور که باید و شاید منافع ملی ما از این منبع ثروت به دست آمده است، آن طوری که به ما گزارش داده‌اند بیشتر از این امکان نداشته. این امر تخصصی و فنی است و ما نمی‌توانیم در این باره بحث کنیم همین‌قدر باور می‌کنیم، ایمان داریم اعتقاد داریم که کوشش فراوان شده حقوق حقه ما به دست آمده، البته نسبت به قراردادهای گذشته تفاوت از زمین تا آسمان است. ما تاریخ را می‌دانیم از موقعی که دارسی به مملکت ما آمد و اولین چاه نفت را زد تا موقعی که نفت ملی شد و با کنسرسیوم قرارداد بسته شد و تا این هنگام به طوری که توضیح می‌دهند نه تنها ۷۵-۲۵ بلکه ۸۵ و ۱۵ و یکی دیگر از رفقا که زیاد دقت کرده بود و بیشتر از من کنجکاوی کرده بود به بنده ارائه داد که سهم ما از ۸۵-۱۵ هم شاید بیشتر باشد. بنابراین چطور امکان دارد که به چنین لایحه‌ای بتوانیم ایراد بگیریم تا از ابقای آن ناراضی باشیم؟ این البته موجب کمال خوشوقتی ما گردید.

مهم‌تر از آن این است که بدانیم این عایدات هنگفت را چگونه مصرف می‌کنیم و به چه مرحله از عمران و آبادی کشور در وطن عزیز خود می‌رسانیم، زیرا به طوری که اشاره کردم گذشته‌ها به ما نشان داده است که آن طور که شاید و باید به مصارف عمرانی و آبادانی و حقیقی نرسیده است. من انتظار دارم که لااقل اکنون که تمام موفقیت‌ها برای ما موجود است و وسایل به دست آمده لااقل محل مصرف این عایدات هنگفت را صریحا اشاره کنند یا حالی کنند و اطمینان بدهند که ما با اعتقاد و ایمان و امید بیشتری به این لایحه رای بدهیم و بنشینیم و منتظر آثار بهبودی کشور خود باشیم. اینجا گفته شد و سوال کردند که مدت قرارداد چند سال است؟ آن طور که جواب‌ها حکایت می‌کرد گویا ۲۵ سال و سپس ۱۵ سال هم به طور خود به خود یک ۵ سال خود به خود و سپس با شرایطی دو پنج‌سال هم امکان دارد که با تراضی قبلی اضافه بشود، اما یکی از موادی که هست وقتی با یکی از رفقای علاقه‌مند مذاکره کردیم مثل اینکه در آنجا در خلال قرارداد اظهار کرده بود که از این بیشتر هم امکان دارد اضافه بشود، یعنی شرایط قرارداد و مواد طوری است که ممکن است به ۵۰ سال هم برسد. بنده چون قرارداد همراهم نبود و آن متن را زود پیدا نکردم در این باره نمی‌توانم اظهارنظر منطقی بکنم و تمنا دارم آقای مخبر محترم کمیسیون بفرمایند.