منع فعالیت جناح‌های حزبی در مجلس

حزب رستاخیز

مظفر شاهدی، نویسنده مقاله «جناح‌های حزب رستاخیز» در حالی که در بخش اول به چگونگی شکل‌گیری جناح‌های سیاسی در درون احزاب سیاسی دوره نخست‌وزیری امیرعباس هویدا پرداخت، در بخش پایانی این یادداشت به بررسی نقش محمدرضاشاه و تاثیر مستقیم وی روی این احزاب و جناح‌های مختلف آن می‌پردازد. این مطلب که از روی سایت «موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران» برداشت شده است، در شماره امروز تقدیم خوانندگان محترم می‌شود. مدتی پس از آغاز فعالیت دو جناح یاد شده، اسامی آنها به ترتیب به جناح پیشرو (به جای ترقی‌خواه) و جناح سازنده (به جای لیبرال سازنده) تغییر یافت و هویدا اسامی اخیر را به دلایلی که بر ما معلوم نیست مناسب‌تر از عناوین سابق ارزیابی کرد.

دو سه روز پس از اعلام تشکیل جناح‌های حزبی، شاه هشدار داد که جناح‌ها هرگز مستقل از حزب نمی‌توانند تصمیمی اتخاذ نمایند. شاه جناح‌ها را بسترهای فکری حزب ارزیابی کرد که در تصمیم‌سازی‌های ریز و کلان مدیریت حزب را یاری خواهند داد و نیز در مذاکرات مجلس شورای‌ ملی پس از مباحث و گفت‌وگو‌های جناح‌ها رای نهایی را حزب صادر خواهد کرد. شاه هیات دولت و نخست‌وزیر را مبعوث پادشاه خواند و وجود هرگونه گرایش جناحی در دولت را مردود دانست. شاه همچنین به‌طور صریح تشکیل جناح‌های بیشتر در حزب را رد کرد.

شاه تاکید کرد دو جناح حزب در مجلس فراکسیون تشکیل نخواهند داد تا تصمیم بگیرند چگونه رای بدهند. تصمیم نهایی با حزب است. با تشکیل دو جناح در آینده مذاکرات مجلس و در واقع تنقیح قوانین مـسلما بحث‌ها مفصل‌تر خواهد شد. آخرین تصمیم نهایی را حزب خواهد گرفت و از لحاظ قوه مجریه هم دولت که مبعوث پادشاه است، ولی افـراد جناح‌ها هم افراد منضبط احزاب خواهند بود. ایجاد دو جناح اجازه خواهد داد تا به طور وسیع و آزادانه نظرات مختلف در حدود مرامنامه در کمال آزادی ابراز شود. جناح‌ها نه به عنوان فراکسیون که تصمیم بگیرد چطور رای بدهد، ولی گروه‌هایی مشخص در بحث و صحبت حتی پیشبرد عقاید خواهند بود، ولی آنها تا موقعی که حزب تصمیم بگیرد فعال خواهند بود. [درباره امکان تشکیل جناح سوم شاه گفت]: اگر وارد این بحث بشویم چرا نه چهارم و پنجم نه، مرامنامه رستاخیز که همه به آن معتقدند حدود و ضوابط مشــخصی دارد. در حـدود این ضوابط مگر چقدر اختلاف‌نظر، اختلاف‌نظر که نه ... سلیقه وجود دارد. کار جناح‌ها آن قدر هم آسان نیست، مگر در جزئیات و ارائه طرق رسیدن به هدف، ولی به هر حال قابل پیش‌بینی نیست که اصلا نیاز به جناح سوم باشد ...

شاه در سخنان ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۵، تصریح کرد جناح‌های حزبی نباید دامنه اختلافات فکری درون حزبی را از حد مشخصی فراتر ببرند و تلویحا اشاره نمود که جناح‌های حزبی با ابراز برخی مخالفت‌های جزئی که در هماهنگی کامل با تصمیمات کلان حزبی خواهد بود باید از گسترش روح اختلاف سلیقه بیشتر در میان حزب جلوگیری کنند. این اظهارنظرها نحوه فعالیت جناح‌های حزبی را با مشکل روبه‌رو می‌کرد. کمتر می‌شد فهمید هدف نهایی شاه از چگونگی و حیطه فعالیت جناح‌های حزبی چیست؟ شاید برای پایان دادن به همین کج‌فهمی‌ها بود که امیر طاهری، سردبیر روزنامه کیهان در مصاحبه ۳ آبان ۱۳۵۵ با شاه از وی سوال کرد: «شاه درباره جناح‌های حزب چه می‌فرمایند؟ بالاخره این جناح‌ها چه باید بکنند؟» شاه نیز در پاسخی چند پهلو، محدودیت‌های حیطه فعالیت دو جناح حزب را به شرح زیر توضیح داد:

جناح‌های حزبی اسمی است برای اینکه یک دیالوگ وجود داشته باشد و گرنه حقیقت‌ا‌ش را که بخواهید من می‌گویم شاید ۱۰ تا، ۱۵تا، یا حتی ۱۰۰ فکر و نظر مختلف وجود داشته باشد. امکان اظهارش در حزب، در کانون‌های حزبی، هست. اما این نمی‌تواند اکثریت را تشکیل بدهد. مثلا ده تا عقیده مختلف نمی‌تواند یک اکثریت چند میلیونی را در بر بگیرد. اختلاف فکر و نظر و سلیقه باید به تدریج خلاصه‌تر و کوچک‌تر شود تا تنها در دو جناح و به صورت دو نظر درآید. این یک جریان طبیعی است. حتی در کشورهایی که همیشه می‌گوییم به اصطلاح دموکراسی دارند بیش از دو حزب اصلی در بین نیست ما همین را در داخل حزب رستاخیز که فراگیرنده ملت است خواهیم داشت. یعنی همان‌طور که در داخل یک خانواده بحث‌ها و داد و بیدادهایی وجود دارد، اینجا هم حزب یک خانواده بزرگ ملی است که در آن می‌شود و باید بحث کرد بدون اینکه چاقو بکشند و سر یکدیگر را ببرند. ما گفته‌ایم دو جناح، چون این کار جناح سازنده بودند «عده‌ای هم بی‌طرف بودند ولی با ائتلاف جناح‌های بی‌طرف‌ها بی‌اثر ماندند».

با آنکه، جناح‌های حزب رسما در ۱۸ تیر ۱۳۵۴ تشکیل شدند، تا واپسین روزهای سال ۱۳۵۴ فعالیت چندانی از این جناح‌ها دیده نشد. برخی معتقدند که بیشترین فعالیت جناح‌های حزب مربوط به سال ۱۳۵۵ بود. با این احوال طی سال ۱۳۵۵ هم فعالیت قابل‌توجهی از جناح‌های حزبی نمی‌بینیم. به‌ویژه اینکه طی آن سال توجه مدیریت حزب معطوف به گسترش تشکیلات حزبی در اقصی نقاط کشور بود و کمتر مجالی برای پرداختن به کم و کیف فعالیت جناح‌های حزبی پیش آمد. بیشترین وقت مسوولان امر در سال ۱۳۵۵ مصروف تشکیلات و سازماندهی حزب و نیز برگزاری کنگره دوم (کنگره بزرگ) در آبان ماه ۱۳۵۵ گردید. به این ترتیب و در حالی که: «در سال ۱۳۵۵ فعالیت مقامات مسوول حزب برای تشکیل کانون‌های حزبی و توسعه تشکیلاتی حزب مخصوصا با توجه به در پیش بودن کنگره دوم افزایش پیدا کرد، فعالیت دو جناح چندان قابل توجه نبود و مسوولیت جناح‌ها و اینکه باید چه وضعیت و موقعیتی داشته باشند، هنوز کاملا برای مسوولان جناح‌ها روشن نگردیده بود و اعضای موثر حزب هم که به آنها تکلیف شده بود به یکی از جناح‌ها بپیوندند هر یک پیوستگی خود را به جناحی اعلام داشتند، ولی چون حد و مرز فکری مشخصی بین دو جناح عنوان نگردیده بود از این رو در هیچ یک از دو جناح بستر فکری خاصی به وجود نیامد».