اقتصاد ایران از نگاه بودجه۱۳۶۰- بخش پایانی
توضیح ناطقنوری درباره صندوقهای قرضالحسنه
در اوایل دهه ۱۳۶۰ و در شرایطی که سپهر سیاست در ایران با فضایی متشنج مواجه شده بود و نخست وزیر شهیدرجایی با بنیصدر، رییسجمهور خلعید شده در اداره جامعه با دیدگاههای کاملا متناقض مواجه بودند و در شرایطی که در مجلس قانونگذاری نیز از یکپارچگی کامل برخوردار نبود، تدوین و تصویب بودجه سالانه با دردسرهای خاص مواجه بود. شروع جنگ تحمیلی در نیمه دوم سال ۱۳۵۹ مزید بر علت شده بود و تدوین لایحه بودجه در موعد مقرر ممکن نشد. این وضعیت موجب شد تا کار بودجه سال ۱۳۶۰ به این برسد که مجلس برای یک دوره ۴ ماهه به دولت اجازه دهد درآمد و هزینههایی را انجام دهد. در مجلس اول در همین باره روزهای متوالی بحث و مجادله شد. در روزهای گذشته و با هدف روشنگری و نشان دادن فضای اقتصادی و سیاسی کشور، متن مخالفتها و موافقتهای نمایندگان از طیفهای گوناگون را درج کردیم. آخرین بحثی که در روزهای گذشته از نظر گرامی شما گذشت، متن صحبت آقای اکبر ناطقنوری بود که ادامه آن را امروز میخوانید. مذاکرات مفصل انجام شده روز یکشنبه دهم خرداد ۱۳۶۰ و در جلسه علنی ۱۵۶ دور اول مجلس به فرجام رسید. اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس وقت مجلس به موسی خیر، رییس سازمان برنامه و بودجه اجازه داد که از لایحه دفاع کند. پس از آنکه برخی نمایندگان موافق و مخالف بحث کردند، «لایحه اجازه انجام هزینههای کشور در ۴ ماه اول ۱۳۶۰» به تایید اکثریت رسید.
یک مصاحبه هم شده است با بهشتی و آن بالایش هم نوشته شده است «وقاحت بهشتی در دروغگویی» حالا ببینید چطوری. آن جریانی که میگویم یعنی این... یک بحثی میشود راجع به سازمان اقتصاد اسلامی. بعد این میرود بیرون و این مطلب خوب نفخ پیدا میکند و به دست صاحبان نظر میافتد و بعد آنها هم خوب تجزیهوتحلیل میکنند و میدهند به دست گروهکهای اجرایی و بعد هم این طور آخر سر از دستگاه درمیآید. بعد یکدفعه میبینید که بحث مجلس کشیده میشود به حزب جمهوری، بعد کشیده میشود به سازمان اقتصاد اسلامی و بعد کشیده میشود به آقای بهشتی. ایشان گفتند که در تجارت یک سازمانی به نام اقتصاد اسلامی هم که ما نمیدانیم چه کسانی هستند. (حالا من برایتان عرض میکنم چه کسانی هستند) الیاف مصنوعی نمیدانم چی و چی را... برای پارچههای پشمی میآورند و کیلویی ۶۵ تومان وارد میکنند و به تاجر میگویند این را کیلویی ۱۱۰ تومان به تو میفروشیم به شرطی که تو ۱۸۰ تومان بفروشی و نصف آن را هم به ما بدهی. آهن ۳۲ یا ۳۳ ریال میشود در حالی که پروفیل در بازار به قیمت هشت تومان و ۹ تومان و ۱۲ تومان فروخته میشود. قیمت تمام شده کاغذ هفت تومان است به بهای کیلویی ۲۰۰ ریال یعنی بیست تومان به فروش میرسد. بعد این ماجرایی است که ایشان گفتند راجع به سازمان اقتصاد اسلامی، سازمان اقتصاد اسلامی از ایشان شکایتی کرد یا خواست که آقا بیایید برای ما شرح بدهید و آن طوری که به من گزارش دادند ایشان تاکنون نرفتهاند که ببینند چه بوده است و جواب بدهند که این ادلهشان را لااقل بدهند که از کجا این مدارک را آوردهاند. با این که یقولون به این که و یا به تعبیر دیگر قبیل به این که همه جا را رفتهاند و گشتهاند تا بلکه یک مدرکی پیدا شود برای تایید آن فرمایشات، اما نشد. این سازمان یک موسسه غیرانتفاعی است. (این را اول بدانید) و جیبی برای این کار آن برادرهای ما ندوختهاند. سرمایهاش متعلق به افراد و مردم و صندوقهای قرضالحسنه است اصلا سرمایهاش را صندوقهای قرضالحسنه دادهاند و مردم با سهمهای ده تومان و بیست تومان و صد تومان (صد تا تک تومانی) آقای بهشتی سهامدار این سازمان هستند و صد تا تک تومانی تیمنا و تبرکا دادهاند و مدرکشان هم هست. صدتا تک تومانی به عنوان یک سهم که اسمش توی این سازمان و این کار غیرانتفاعی و این خدمت باشد. اما میبینید که این یکدفعه میآید و به این تیپ درمیآید. (یکی از نمایندگان خانم- دستغیب هم خریدهاند) پس یک متهم دیگری هم پیدا شد. (امامی- در مدرسه شهید مطهری هم سرمایه دارد) بلی، جناب امامی میفرمایند که در مدرسه شهید مطهری هم سهامدار است آن وقت این آقایان، (برادرها و خواهرها و همه ملت ایران که میشنوید) تقاضا کردهاند مجلس و نمایندگان محترم مردم اختیار دارند و بلکه درخواست میشود و تقاضا میشود با تعیین و اعزام نمایندهای به وضع سازمان رسیدگی کند و هرگونه سرمایه از هر سرمایهداری را در آنجا یافتند به نفع دولت ضبط نمایند و به طور کلی هر مقام دولتی و رسمی میتواند عملیات سازمان را بررسی کند و صحت و سقم گفتار آقایان را ببیند و اما کار عمده این سازمان چیست، ابتدا اسم این سازمان بانک بود بعد که بانکها ملی شد گفتند که نمیشود یک بانکی همین طوری باشد، انحصارطلبها باز بیایند و یک چیزی را برای خودشان راه بیندازند. برای این که انحصارطلبها یک چیزی را برای خودشان راه نیندازند همان بانک را به سازمان اقتصاد اسلامی تبدیل کردند، کارش چیست؟ کار عمده سازمان در رابطه با صندوقهای قرضالحسنه سراسر کشور است و در حال حاضر بیشتر از هفتصد صندوق قرضالحسنه در سراسر کشور با این سازمان و همکاری دارد و نیازهای آنان را تامین میکند و هزینههایشان را (گاهی کمک هزینه لازم دارند) صندلی، میز، چی، چی، ... کاغذ، اوراق و از این چیزها است که لازم دارند، اینها را برایشان تهیه میکنند و این صندوقهای قرضالحسنه وام میدهند.
میدانید که به چه کسانی وام میدهند؟ وامهای کلان بانک را که هنوز هم متاسفانه ربا دارد با همه شعارهایی که دادند که ما ربا را برمیداریم و برداشتهایم، هنوز ربا در سر جای خودش هست، ۱۲ درصد و گاهی هم هشت درصد و ۶ درصد. صندوقهای قرضالحسنه وام بدون بهره میدهند. به چه کسانی؟ به کسانی که وثیقه ملکی ندارند که بروند و وام بگیرند. به کسانی که امکانات ندارند بروند میلیون، میلیون با بهرههای کذایی بگیرند، مردم بیچاره پابرهنه، پسرک میخواهد عروسی کند ۱۰ هزار تومان میخواهد، صندوق قرضالحسنه وام بدون بهره به او میدهد ۵۰۰۰ تومان میخواهد به او میدهد این سازمان، این صندوقها را تغذیه میکند. حتی سال گذشته این سازمان یک تصمیم جالبی گرفت، تاکنون صندوقهای قرضالحسنه وقتی میخواستند وام بدهند (ما نیامدهایم تبلیغ سازمان کنیم که مشتری پیدا شده است چون نوشتهاند برای من که اگر عضو میگیرند ما هم بیاییم) به هر حال حل مساله این است که تاکنون صندوقهای قرضالحسنه به کسانی وام میدادند که اینها یک ضامن از بازار یا یک مغازهدار داشته باشند، بعد دیدند که کارمند دولت که معمولا یک دکاندار آشنا ندارد. این را چه کار کنیم؟ برادران ارتشی ما هم وام میخواهند آنها را چه کار کنیم؟ یک برادر ارتشی از یک پادگانی است که اصلا دکاندار و بازاری آشنا ندارد، خوب با این چه کار کنیم. بنابراین، برادرها و خواهرها، سازمان آمده است و تصمیم گرفته است که صندوقهای قرضالحسنه در بسیاری از ادارات دولتی و ارتشی قرار داده است و تنها همان واحد بنویسد که این آقای درجه دار مال این پادگان است، بس است. فلان کارمند را فقط ادارهاش بنویسد که این مال اینجا است، بس است، کالاهایی که تاکنون سازمان آورده و برای رفع نیاز بوده است چه بوده است؟کالاهایی که تاکنون سازمان وارد کرده است انواع گوناگون بوده است. تمام آنها در جهت رفع نیازهای عمومی و از بین بردن بازار سیاه و این موضوع کاملا موفق بوده است.
ارسال نظر