طرح و تصویب لایحه اجرای پنج قرارداد جدید نفت در مجلس قبل از انقلاب- ۷
روزنامههای خارجی و قراردادهای ۵گانه
دکتر الموتی در ادامه سخنان خود در مجلس شورای ملی در خصوص طرح ۵ قرارداد جدید نفت، به تفاوت ژئوپلتیک ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس اشاره کرد و گفت: به هر میزانی که ایران بتواند در زمینه صنعت نفت خود در دنیا پیشرفت کند، طبیعی است که دشمنی کشورهای حاشیه خلیج فارس با ایران نیز افزایش یابد. همچنین وی به نقش کمپانیهای بزرگ نفتی و پذیرهنویسی در شرکت نفت ملی ایران اشاره کرد.
پالایشگاه نفت اصفهان
دکتر الموتی در ادامه سخنان خود در مجلس شورای ملی در خصوص طرح ۵ قرارداد جدید نفت، به تفاوت ژئوپلتیک ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس اشاره کرد و گفت: به هر میزانی که ایران بتواند در زمینه صنعت نفت خود در دنیا پیشرفت کند، طبیعی است که دشمنی کشورهای حاشیه خلیج فارس با ایران نیز افزایش یابد. همچنین وی به نقش کمپانیهای بزرگ نفتی و پذیرهنویسی در شرکت نفت ملی ایران اشاره کرد. امروز ادامه سخنان دکتر الموتی که از کتاب «تاریخچه و متن قراردادهای مربوط به نفت ایران» برداشت شده و توسط شرکت ملی نفت ایران در سال ۱۳۴۴ چاپ شده است، تقدیم خوانندگان ارجمند میشود.
در مورد قراردادی که با ایتالیاییها بسته شد بایستی عرض کنم قرار شد که نفت ایران بر این اصول استخراج بشود؛ یعنی ۵۰ درصد به عنوان حق ایران و ۲۵ درصد به عنوان مالیات ایران از ۵۰ درصد طرف قرارداد، اولین کشوری که با ایران قرارداد براساس همین اصول منعقد کرد، ایتالیاییها بودند همین قرارداد سیریپ. البته ایتالیاییها هم سالها بود که گرفتار کمپانیهای نفتی و کارتلها و تراستها بودند و آن کارتلها اجازه نمیدادند که هیچ کشور یا هیچ کمپانی دیگری وارد امر نفت بشود و بخواهد چنین قراردادی منعقد بکند. حتی ایتالیا با وجودی که خودش مقداری منابع نفت و گاز داشت، ولی چنان گرفتار این کمپانیها بود که تصمیم به تعطیل آن منابع داشت، ولی از روزی که یک فردی به نام ماتئی شروع به کار کرد که بعد هم در اثر حادثه هواپیما کشته شد و گفتند که این سقوط هم ناشی از تحریکات کمپانیهای نفتی بود این مرد آمد و شروع کرد به یک فعالیت شدیدی در امر نفت و وقتی متوجه شد که در ایران در امر نفت یک پیشنهاد تازهای طرح شدهاست، این شخص به ایران آمد و پیشنهاد قرارداد ۷۵ درصد را پذیرفت. از آن روز بر این اساس در دنیا یک پایه جدیدی کار گذاشته شد و به کمپانیهای نفتی ثابت شد که اگر ۷۵ درصد از منافع نفت عاید کشور تولیدکننده هم بشود باز آنها ضرر نخواهند کرد و اگر در گذشته میگفتند ما ضرر میکنیم و صرف نمیکند و از این حرفها بعد از آن قرارداد ۷۵ درصد به دنیا ثابت شد که نفت براساس ۷۵ درصد و ۲۵ درصد هم برای آنها مقرون به صرفه است.
به همین دلیل بلافاصله پس از چندی قرارداد پان آمریکن منعقد شد با آمریکاییها. قرارداد پانآمریکن قبل از این قراردادهای جدید عالیترین و بهترین قرارداد نفتی ایران بود که اگر مقایسهای هم میشود بین قرارداد پان آمریکن و این قرارداد جدید است، برای اینکه در قرارداد پانآمریکن سعی شده که هرچه ممکن است از کمپانی امتیاز به نفع ملت ایران گرفته شود، ولی در این قرارداد جدید سعی شد که آن قرارداد پان آمریکن مطالعه بشود و امتیازات بیشتری به نفع ملت ایران گرفته بشود. آقای مرتضوی اشاره کردند به مجلهای، من عین مطلب را دارم که مینویسد وقتی شرکت ملی نفت ایران شرایطش را اعلام کرد نوشت شرایطی را که شرکت ملی نفت ایران منتشر و پیشنهاد نموده به قدری سنگین است که به طور مسلم کمپانیهای نفتی بینالمللی نمیتوانند قبول کنند و یک سلسله مطالب دیگری نوشته بود، ولی بعد از اینکه این قرارداد بسته شد و امضا شد و متن آن در دنیا منتشر گردید همین مجله در تاریخ ۱۸ و ۲۵ ژانویه این طور نوشت «انعقاد قراردادهای جدید فلات قاره و خلیجفارس با پنج گروه نفتی مرکب از شرکتهای نفتی بزرگ جهان از جمله (شل) برای اولین بار نشان داد که شرکتهای بزرگ نفتی به اصل مشارکت با شرکت ملی نفت ایران که یک کشور تولیدکننده است تسلیم شدند»؛ یعنی سرانجام همین مجلهای که روز اول معتقد بود که ایران در این راه موفق نخواهد شد و این اساس به نتیجه نخواهد رسید و هیچ کمپانی حاضر نیست این شرایط را قبول کند همان مجله بعد از چند وقت در مقابل یک واقعیت قرار گرفت آن واقعیت اراده ما بود. آن واقعیت اقدامات صحیح و سالم مجریان بود به نتیجه رسید، آن مجله اعتراف کرد که بالاخره کمپانیهای نفتی در مقابل اراده ایران و در مقابل اراده ملت ایران تسلیم شدند. این به نظر من بسیار برای ما با ارزش است.
باز دیدیم روزنامه نیویورک تایمز که از بزرگترین روزنامههای آمریکا است راجع به همین قراردادهای نفت مقالهای نوشته بود که این مقاله به نظر من فوقالعاده اهمیت دارد، برای اینکه نیویورک تایمز از روزنامههای بسیار بسیار مهم دنیا است و مقالاتی که مینویسد حساب شده است، مینویسد: «و در این مورد باید متذکر شد که بالاترین حدی که شرکتهای نفتی در جهت مشارکت با شرکتهای تولیدکننده قائل شدهاند قرارداد نفتی شرکت شل با دولت کویت در سال ۱۹۶۰ بوده است که در آن مقرر گردیده دولت کویت میتواند به نسبت ۲۰ درصد سرمایهگذاری کند، ولی در قراردادهای نفتی اخیر شرکت ملی نفت ایران شدیدا پافشاری کرد که کلیه پیشنهادهای مزایده شرکتهای نفتی ذیعلاقه باید اصل مشارکت ۵۰-۵۰ را با شرکت ملی نفت ایران شامل باشد و سرانجام نیز شرکت ملی نفت در این راه موفقیت کامل حاصل نمود. بدین ترتیب آنچه که عاید ایران میشود به آسانی بالغ بر ۷۵ درصد از منافع خواهد بود. طبق گزارشات رسیده یکی از کشورهای برنده مزایده نفت فلات قاره ایران حتی موافقت نموده که ظرف ۵ سال آینده سهم دولت ایران را به ۸۵ درصد برساند و خود فقط ۱۵ درصد از عایدات را ببرد. باید گفت که قبول چنین شرایط سنگینی از طرف شرکتهای نفتی ناشی از این است که این شرکتها میدانند وجود نفت در نواحی مورد مزایده تقریبا قطعی است. بهرهبرداری از عملیات نفتی جدید با سرعتی بیش از آنچه که در خاورمیانه معمول است به جلو خواهد رفت. برای مثال شرکت شل اعلام نمود که به طور قطع در سالجاری اقدام به حفاری خواهد نمود.
ما بسیار خوشوقت هستیم که این منابع نفتی بسیار غنی باشد برای اینکه هر اندازه غنیتر باشد ۷۵ درصد یا ۸۵ درصد عایدش نصیب ما میشود. ما باید به درگاه خدا دعا کنیم که این منابع نفتی به یک ذخایر نفتی بسیار زیادی برسد که منافع ما بیشتر تامین بشود که ۷۵ یا ۸۵ درصد آن عاید ما بشود و ۲۵ یا ۱۵ درصد عاید آن کمپانیهایی که دارند کار میکنند.
باز یک نکتهای در مجله نیویورک تایمز بود که اشاره میکنیم که چرا امروز این قدر به خلیجفارس حمله میشود، این مطلب خیلی مهم است. اگر در خلیجفارس مثل نقاط دیگر دنیا فعالیتی و تحولی و حرکتی نباشد کسی کاری ندارد. این همه جوایز در خلیجفارس هست، در آن طرف خلیج(فارس) هست که نه فعالیتی و نه جنبشی در آنها میشود و کسی کارشان ندارد، اما وقتی میبینند در خلیجفارس در فلات قاره ایران میآیند بهرهبرداری نفت میکنند دستگاههای حفاری نصب میشود و از عمق دریا نفت درمیآید. آنها حق دارند نسبت به ما ناراحت بشوند و از این پیشرفتها عصبانی باشند. چون کاری ازشان ساخته نیست و چون در مقابل یک کشور و ملت قوی و شجاع و رشید قرار گرفتهاند به ناچار فحش میدهند و ازاین فحش و ناسزاها نه تنها نتیجهای نمیگیرند، بلکه امروز خود در دنیا خجل و سرافکنده هستند برای اینکه به دنیا ثابت شده که ملت ایران یک ملت صلحجویی است ملت ایران یک ملتی است که میخواهد در راه رفاه و سعادت خود قدم بردارد و اقدام کند.
نیویورک تایمز در شماره ۲۶ ژانویه خود تحت عنوان جستوجوی دامنهدار جهت استخراج نفت در خلیجفارس مینویسد: «انتظار میرود که خلیجفارس امسال بزرگترین صحنه فعالیتهای اکتشافی نفت گردد با وجود فراوانی منابع نفتی در دنیا این موفقیت برای شرکت ملی نفت ایران خیلی مهم بود و احتمال میرود این ناحیه بزرگترین منابع نفتی جهان را در بر داشته باشد. بعضی از چاههای این منطقه از پرتولیدترین چاههای نفت دنیا میباشد».
ما در خلیجفارس و هر نقطه از ایران که هر منبع مالی و اقتصادی داشته باشیم باید بیایند و با یک قراردادهایی در آنجا عمل کنند و منافعش عاید ملت ایران بشود، اما چون خلیجفارس مرکز این فعالیتها شده و صحنه این مبارزات شده این است که تیغه تیز حمله متوجه خلیجفارس شده است، ولی ما که ملت ایران هستیم میدانیم ملتی شریف و شجاع و نجیب در زیر پرچم این کشور زندگی میکنند. آنها رشد دارند شجاعت دارند و همت دارند و منافع خودشان را تشخیص میدهند و تا سر حد امکان هم از حقوق حقه خودشان دفاع میکنند و به این یاوهگوییها پاسخ دندانشکن میدهند.
اما اینکه من عرض کردم مقایسه میکنیم با قراردادهای دیگر بهترین قرارداد یعنی، قبل از این قرارداد، قرارداد پان آمریکن یا آیپک بود. اولا در آن قراردادهای قبلی شرکت ملی نفت یک مقدار هزینههای اکتشافی داشت یعنی یک منابعی را کشف کرد و یک مبلغی خرج کرد و یک نقاطی را تشخیص داد که آنجا نفت وجود دارد بعد آمد شروع کرد به انعقاد قرارداد، ولی درباره منطقه یک دیگر از این بابت دولت ایران و شرکت ملی نفت دیناری پرداخت نکرد، یعنی خود این کمپانیها که بعدا در مزایده شرکت کردند و ۵ گروهشان برنده شدند و پنج گروهشان برنده نشدند، اینها اول آمدند خودشان هزینه اکتشافی و هزینه حفاری را که سهمیلیون و ششصد هزار دلار بود تقبل کردند. گفتند ما میپردازیم و اکتشاف میکنیم، اگر نفتی وجود داشت یا احتمال وجود نفت داده شد یا از نظر زمینشناسی وضع طوری بود که احتمال داده میشد منابع سرشار نفتی وجود دارد بعد میآییم در مزایده شرکت میکنیم و این سه میلیون و ششصد هزار دلار را دیگر شرکت ملی نفت نداد، خود کمپانیها دادند و از آن ده گروه ۵ گروهشان برنده شدند و آن طوری که میدانیم ۵ گروه دیگر که برنده نشدند از لیاقت و درستی و پاکی و بینظری مدیران شرکت ملی نفت و دولت ایران هم تشکر کردند و گفتند اگرچه ما برنده نشدیم، ولی اطمینان داریم که در این کار نظر خاصی وجود نداشته است غیر از اینکه شرایط آنها بهتر و بیشتر از شرایط ما بود.
وقتی عدهای میآیند اینجا و با بینظری با آنها عمل میشود و هیچ نظر خاصی وجود ندارد ما میبینیم اینهایی هم که منتفع نیستند ما را تایید میکنند. این را باید گفت و اذعان کرد که در اثر تصفیه دستگاههای اداری ما در اثر پاکی مجریان دستگاه اداری ما امروز مملکتمان خوشبختانه از آدمهای درستکار و پاک بهرهمند است و اینها هستند که میتوانند مجریان واقعی نیات پادشاه ما باشند همانطور که لازم است و همانطور که رهبر ما فکر میکنند این نیات عالی را به ثمر برسانند.
موضوع دیگری را که باید در این مورد عرض کنم که باز امتیاز با ایران بود یعنی موضوع پذیره است. البته پذیره ۱۸۵ میلیون دلار نقد است که بعد از توشیح این قانون بلافاصله پرداخت خواهد شد و ۴۶ میلیون دلار پذیره مدتدار است، ولی در آن دو قرارداد قبلی تا آنجایی که بنده اطلاع دارم مثل اینکه سیریپ پذیرهای نداشته و آیپک ۲۵ میلیون دلار پذیره داشته است. شاید تنها قراردادی که پذیره داشته قرارداد آیپک بود که حالا یادم میآید در زمان دولت دکتر اقبال که بنده هم افتخار معاونت نخستوزیری را داشتم آن پذیره نفتی هم به مصرف کارهای عمرانی و تولیدی رسید و الان هم مردم خیلی از نقاط ایران از آن پذیره خاطره خوبی دارند و در کردستان یک بیمارستان را از محل پذیره ساختهاند در تبریز هم همینطور، در شیراز هم همینطور در همه جا مردم دیدند که پول پذیره به این صورت به مصرف رسیده.
ارسال نظر