طرح و تصویب لایحه اجرای پنج قرارداد جدید نفت در مجلس قبل از انقلاب- ۶
میخواهند شیر نفت ایران را ببندند
دکتر الموتی در بخش دیگری از دفاع خود در خصوص ۵ قرارداد جدید نفتی در مجلس شورای ملی سال ۱۳۴۳ به مسائلی از جمله اینکه انرژی «اتم» نمیتواند جای انرژی «نفت» را بگیرد و باید از آن به عنوان یک ابزار اقتصادی مهم برای رشد و توسعه کشور استفاده کرد، اشاره کرد، در حالی که وی ملی شدن صنعت نفت را یکی از بزرگترین پیشرفتهای ایران در آن دوره مینامد، اما با رویکردی انتقادآمیز، به اشتباهات دکتر محمد مصدق نیز میپردازد.
کارگران تحت آموزش پالایشگاه نفت آبادان در سال ۱۳۱۲
دکتر الموتی در بخش دیگری از دفاع خود در خصوص ۵ قرارداد جدید نفتی در مجلس شورای ملی سال ۱۳۴۳ به مسائلی از جمله اینکه انرژی «اتم» نمیتواند جای انرژی «نفت» را بگیرد و باید از آن به عنوان یک ابزار اقتصادی مهم برای رشد و توسعه کشور استفاده کرد، اشاره کرد، در حالی که وی ملی شدن صنعت نفت را یکی از بزرگترین پیشرفتهای ایران در آن دوره مینامد، اما با رویکردی انتقادآمیز، به اشتباهات دکتر محمد مصدق نیز میپردازد. قسمت دیگری از سخنان دکتر الموتی که برداشت شده از کتاب «تاریخچه و متن قراردادهای مربوط به نفت ایران» است و توسط شرکت ملی نفت ایران در سال ۱۳۴۴ منتشر شده است، تقدیم خوانندگان ارجمند میشود .
در یک جای دیگر متن مکاتباتی را که یکی از رجال فرانسه با کلمانسو کرده اینطور نوشته بود. «مملکتی که نفت دارد امپراتوری را دارا خواهد بود، امپراتوری دریاها را به وسیله مواد سنگین نفت، امپراتوری آسمانها را به وسیله مواد سبک نفت و امپراتوری خشکیها را به وسیله بنزین و نفت و امپراتوری دنیا را به وسیله قدرت مالی که بستگی به این ماده حیاتی دارد که قویتر و احاطهکنندهتر و مسلطکنندهتر از خود طلا در روی زمین میباشد.» بنابراین خوشبختانه ما دارای چنین ماده با ارزشی هستیم و امروز هم سعی میکنیم که از این ماده حیاتی نهایت استفاده را بکنیم. یادم میآید سالها راجع به نفت مقاله مینوشتیم و همیشه معتقد بودیم که منافع ملی ما باید از نفت به حداکثر تامین شود. امروز معتقدیم که پس از ۲۰ سال مقالهنویسی حرف زدن - صحبت کردن با کمال افتخار و سربلندی میتوانیم بگوییم به آن نتیجه رسیدهایم و منافع ملت ایران از نفت خودش به نحو کامل تامین خواهد شد.
یک نکته دیگر یادم آمد که بد نیست از نظر تاریخی اشاره بشود چرچیل که چند روز پیشتر به رحمت ایزدی پیوست در یادداشتهای خودش نوشته است: «از مدتی پیش دولت انگلستان برای کسب منابع نفتی ایران از لحاظ حفظ اداره هندوستان و عظمت امپراتوری انگلیس فعالیتهای سیاسی نموده و مخصوصا باید مراقبت شود که کمپانیهای نفتی خارجی سهام نفت را خریداری ننمایند» ولی ما خوشوقت هستیم که امروز در نفت ما یک کمپانی یا یک کشور یا یک دسته سهیم نیستند. ما هر مملکتی هر کشوری یا هر کمپانی و هر خریداری که عالیترین و بهترین شرایط را به ملت ایران عرضه کنند از آن شرایط استفاده میکنیم نه تحتتاثیر عوامل و جریانات سیاسی خارج که ممکن است در سیاستهای بعضی از ممالک موثر باشد. منافع نفتی ما از آبهای ساحلی ایران در خلیج فارس و همین منطقه یکم شاید تا همان زمان لااقل به ثلث این مبلغ برسد و اگر منابع گاز و پتروشیمی و صادرات را حساب کنیم رقم فوقالعادهای خواهد شد و به همین جهت است که بعضیها به اصطلاح چشم طمع دوختهاند.
ما تردید نداریم ممالکی هستند که نسبت به این پیشرفتهای ملت ایران نظر خوبی ندارند. حداقل این است که حسادت میکنند میبینند که یک کشوری مانند ایران با چه سرعتی به جلو میرود، چنین برنامههایی را به موقع اجرا میگذارد و اینها باید بروند در محافل بینالمللی با سیاستهای مختلف همکاری کنند برای چند دلار که احتمالا آن دلارها را هم بیاورند خرج سرکوبی سایر ملل مسلمان بکنند، ولی ملت ایران از این جهات کاملا بینیاز است، از منابع طبیعی خودش به طور سالم بهرهبرداری میکند و حداکثر منافع را عاید مردم خواهد کرد و به آن افرادی که فکر میکنند با تغییر یک جمله خلیج فارس را خلیج عربی کنند میتوانند در مسیر این برنامههای ما تغییری بدهند، باید گفت زهی تاسف و زهی اشتباه که شما هنوز نمیدانید این ملت و این مملکت با یک سیاست صحیح به سرعت دارد به جلو میرود و این تحریکات و انتشارات تاثیری در این برنامهها نداشته و نخواهد داشت.
یکی از بزرگترین پیشرفتهای ما در امر نفت، ملی شدن صنعت نفت بود. امتیازهایی که در گذشته داده شده بود، به هر دلیل و جهاتی آن امتیازات به هم خورد و ایران صاحب منابع اصلی در زیرزمین خودش بود و شد، یعنی به این امتیازات خاتمه داده شد، ولی با کمال تاسف کسانی که آن روز حاکم بودند و بنده شخصا افتخار دارم که مدتی با آنها مبارزه قلمی داشتم برای اینکه میدانستم مملکت ما را متاسفانه به سراشیبی سقوط و اضمحلال میبرند برای اینکه آنها برای خودشان این دکان نفت را باز کرده بودند و میخواستند که برنامههای نفتی ما به نتیجه برسد و این دکان برای آنها همیشه باز باشد و از آن بهرهبرداری ابدی بکنند چنانکه میدیدیم درآمد نفتی ما تقریبا نزدیک به صفر رسیده بود، در سال ۱۹۵۲ به نحوی که ما حتی میدیدیم بیمارستانها نمیتوانند پنبه و مرکورکرم برای بیماران خودشان تهیه کنند.
درآمد نفتی ما قطع شد و متاسفانه آنها خرد و اندیشهای هم نداشتند که بتوانند راهی پیدا کنند که نفت ایران بعد از ملی شدن به کشورهای دیگر صادر شود و به اصطلاح منافع ملت تامین بشود. شروع کردند از آن اوضاع بهرهبرداری سیاسی کردن و کاری کردند که بنده در یکی از کتابها دیدم که آقای دکتر مصدق به رییسجمهور آمریکا نوشته بود که بنده یک تکهاش را میخوانم: «وخامت اوضاع اقتصادی ایران طوری است که اگر یک چاره فوری نشود، جریان امور مملکت دچار تشنج و اختلال خواهد شد و خدای نکرده ممکن است اوضاعی پیش آید که برای صلح جهان که مورد علاقه آن حضرت است خالی از خطر نباشد. هر گاه از محل اعتبار مهمی که به اختیار آن حضرت گذاشته شده یا هر محل سهلالوصول دیگری که مقتضی بدانند یک مساعدت فوری و موثری به کشور ایران بفرمایند بسیار به موقع و لازم خواهد بود. هر کارگشایی فوری که بفرمایند از اولین عایدات نفتی مسترد خواهد شد.»
واقعا جای نهایت تاسف است که میبینیم در این مملکت روزی افرادی حکومت میکردند که عایدی ما را قطع کردند روی ندانمکاری عایدات ارزی ما را از بین بردند و دست گدایی به سوی سایر ممالک دراز کردند و به این صورت گدایی کردند در حالی که همینها چون میدانستند خودشان خرابکاری را به حداکثر رسانیدهاند عنوان کرده بودند که ما طرفدار اقتصاد بدون نفت هستیم. به نظر من تزی از این بیپایهتر و بیاساستر نمیشود پیدا کرد. یک مملکتی منابع سرشار نفت دارد، تاسیسات دارد، میتواند از آن پذیره ۲۴۰ میلیون دلاری بگیرد ما این را فراموش کنیم و بعد برویم مثلا زیره صادر کنیم. البته زیره هم باید صادر کرد. باید صادرات مملکت را تقویت کرد، ولی وقتی یک مملکتی منابع سرشار نفت دارد که به ۲۷ منطقه تقسیم کردهاند که از یک منطقه ۸۰۰۰ کیلومتریاش میشود ۲۴۰ میلیون دلار پذیره گرفت و ۸۵ درصد از درآمدش را هم گرفت ما این منافع را فراموش کنیم و برویم دنبال یک منابع جدید و کوچک طبیعی بگردیم و دنبال یک منابع صد دیناری بگردیم. این صحیح نیست باید به اینها گفت که با کمال تاسف این جمله مسخره جملهای است که در دنیای امروز محکوم و مطرود است و هر ملتی باید از امکانات طبیعی و مالی و انسانی خودش استفاده بکند تا سطح زندگی مردم خودش را بالا ببرد.
اکنون منابع طبیعی ما به حداکثر مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. منابع سرمایهای ما چه از نظر درآمد ملی چه از نظر مالیاتی و چه از نظر پسانداز دارد به حدی میرسد که قابلاستفاده است. نیروی انسانی ما هم خوشبختانه با برنامههای اخیری که به وجود آمده به سرعت رو به جلو است. الان وضع فرهنگ ما طوری است که ما میبینیم تمام افراد مملکت یا اکثریت مردم باید گفت اکثریت ملت میتوانند از مظاهر تعلیم و تربیت بهرهمند شوند. شما میبینید که امروز با چه سرعتی در راه توسعه فرهنگ همت میشود و اقدام میشود و به همین دلیل است که ما میبینیم از جهات مختلف آن پایههایی که برای یک اقتصاد صحیح و سالم لازم است دارد به وجود میآید. البته ما نمیتوانیم مملکت خودمان را به این زودی با ممالک پیشرفته مقایسه کنیم. در خیلی از ممالک پیشرفته، وضع اقتصادی آنها با ما فرق دارد، ولی ما یک کشور در حال توسعه هستیم، به سرعت داریم جلو میرویم، ما باید پیشرفتهای اقتصادی و فنی و مالی خودمان را بررسی کنیم. مقایسه ایران با آمریکا یا سوئد صحیح نیست باید ایران را با کشورهای همسایه و مشابه مقایسه کرد و دید هر سال ما چقدر به جلو میرویم.
شاید بعد از جنگ فکر میکردند که خیلی زود اتم جای نفت را بگیرد و یک نگرانی زیادی در ممالک تولیدکننده نفت به وجود آمده بود و شاید به وجود آورده بودند برای کسب یک امتیازاتی، ولی بعد از چند سال خودشان به این حقیقت اعتراض کردند و بنده یک مقاله را از یک مجله نفتی درآوردم برای ارزش و اهمیت منابع نفت دنیا، این را میخوانم و میخواهم عرض بکنم (اقتصاد صد درصد با نفت) ما هر چه میتوانیم باید فشار بیاوریم و میزان استخراج را زیاد کنیم تا بتوانیم از این منابع بهرهبرداری زیادتری بنماییم. در یکی از این نشریات نفتی بنده دیدم نوشته بود: «برخلاف تصور عدهای دنیای امروز (دنیای اتم) نیست، بلکه (دنیای نفت) است، زیرا در زمینه اتم برای صلح به استثنای موارد طبی و علمی هنوز وسایل زیادی به وجود نیامده در حالی که بعد از جنگ، همه فکر میکردند با استفاده از اتم برای صلح دنیا بهشت برین خواهد شد. آمریکا امیدوار است که بتواند در پایان قرن بیستم فقط نصف انرژیهای الکتریکی خود را از اتم تهیه کند که این جزئی از کل میباشد؛ در حالی که امروز بالغبر یازده هزار فرآورده از نفت و گاز تهیه میگردد و توسعه روزافزون صنعت نفت و پتروشیمی به جایی رسیده که عدهای تاریخ بشریت را به (عصر مفرغ) و (عصر آهن) و (عصر پلاستیک) تقسیم کردهاند. در بعضی نشریات، نفت را (چراغ جادو) نامیدهاند که همه چیز از آن میسازند.
صنایع نفت بزرگترین صنعت جهانی تاریخ بشر دانسته شده و همه ساله مبالغ هنگفتی در راه استفاده بیشتر از نفت صرف میشود؛ چنانکه آمریکا در سال ۶۲ در حدود پانزده هزار و ۷۰۰ میلیون دلار و اروپا به همین مبلغ صرف مطالعات نفتی کردهاند در بندر مارسی فرانسه کارخانهای برای تولید ویتامین و پروتئین ساخته میشود.
به هر حال ما میبینیم این منابع سرشاری که در مملکت ما وجود دارد، فوقالعاده باارزش است و ما بایستی تلاش و کوشش بکنیم که از آن منابع به حداکثر استفاده شود و اما آنهایی که آمدند و تز (اقتصاد بدون نفت) را آوردند خدمتی که کردند متاسفانه به کویت کردند، به عربستان سعودی کردند. به عراق کردند. دیدیم که بلافاصله عایدی نفتی ما به صفر رسید و به موازات آن عایدی نفتی کویت - عراق - عربستان سعودی و قطر و سایر ممالک به یک سرعت زیادتری بالا رفت. میشود این احتمال را داد کمپانی نفتی آنهایی که برای یک سنت خیلی کارها میکنند آنها در تز اقتصاد بدون نفت ما آنقدر موثر بودند که منابع نفتی ما تعطیل بشود. شیرهای نفت ما بسته بشود و آنها به قیمت کمتری نفت کویت را بخرند. نفت عربستان سعودی و سایر ممالک را که شاید از نظر مالی و پول و ارزی هم برای آنها خیلی بهتر بود مصلحت آنها در این بود که نفت ما تعطیل بشود، ولی مصلحت ما نبود، مصلحت ملت ایران در این راهی بود که امروز داریم میرویم. راهی است که تدبیر ما برنامهاش را مطرح میکند و مجریانش هم دارند میروند این راه، راه صحیح است. ما اگر بتوانیم از این مناطق نفتی ایران که به قطعات مختلفی تقسیم شده هر سال لااقل یک منطقه نفتی را به این صورت یا به صورت بهتر اگر امکانپذیر باشد که به نظر من در شرایط فعلی بالاترین و بهترین شرایط است و بهتر از این مقدور و ممکن نیست، به همین صورت ما از این بهرهبرداری بکنیم که اگر روزی هم نفت مثل زغالسنگ از ارزش و اهمیت افتاد نسل آینده به ما نفرین نکنند و نگویند پدران نالایقی داشتیم که این منابع زیرزمینی ما را فراموش کردند و ملت ما را در گرسنگی نگه داشتند همین طور که امروز ما میآییم اینجا و به آنهایی که در گذشته در زمان قاجاریه یک امتیازات غلطی به خارجیها دادند نفرین میکنیم، آنها هم به ما نفرین کنند.
امروز بایستی از منابع نفت دفاع بکنیم که نسل آینده موقعی که میآید این قراردادها را مطالعه میکند اقلا به کسانی که عاقد این قراردادها بودند، مجری این قراردادها بودند درود بفرستند و دعا کنند. در مورد کویت یک نکتهای را لازم است عرض کنم. در ظرف این چند سال اخیر کویت توانسته از منابع نفتیاش از درآمد نفتیاش در همان سالهایی که منابع نفتی ما تعطیل شد که قبل از آن از نظر مقدار استخراج در خاورمیانه مقام اول را داشتیم، ولی بعد از آنکه منابع نفتی ما تعطیل شد کویت اول شد - عربستان سعودی دوم شد و ما تا مدتی در ردیف آخر بودیم، یعنی به صفر تا به تدریج باز برگشتیم یک مقدار از استخراج ما زیاد شد. بنده در یکی از آمارهای اقتصادی دیدم که درآمد سرانه در کویت سه هزار دلار است. در آمریکا ۲۸۰۰ دلار است. در کویت جمعیت کم است فقط آنها درآمد نفتی دارند و غیر از این چیزی ندارند، یعنی اگر یک ملتی منبع نفت داشت ولو در یک شرایط طبیعی سختی مثل کویت بود که هیچ امکان اقتصادی دیگر هم نداشت این ملت از راه درآمد نفتی سعادتمند میشود، ولی ما ملتی که منابع مختلف داریم و امکانات اقتصادی دیگری هم داریم و میتوانیم نیروی انسانی را تقویت کنیم و برنامههای درخشانی هم برای اقتصاد مملکت داریم، مسلما اگر از این منابع نفتی بهتر استفاده کنیم سریعتر و زودتر ملت ایران سعادتمند خواهند شد.
به یک کشور دیگر اشاره میکنیم، کشور لیبی تا چند سال پیش هیچ نداشت، ولی در اثر همین تلاشی که چند سال اخیر برای نفت کردند الان وضع اقتصادیشان خوب شده است. این صحیح نیست که یک عده سیاستباف بیایند در این مملکت و بگویند (اقتصاد بدون نفت) که منابع نفتی ما تعطیل بشود و کویت و عربستان و لیبی و سایر ممالک درآمد نفتیشان برود بالا و آن وقت ما نامه بنویسیم که آقای رییس بانک صادرات و واردات آقای رییس فلان مملکت صد دینار به ما کمک بکن و اگر نکنی ما از گرسنگی میمیریم. این به نظر من خجالتآور است. البته بنده از قراردادی که با کنسرسیوم بسته شده دفاعی نمیکنم شاید همان طوری که اینجا بحث و گفته شد در آن شرایط بهتر از آن امکان نداشت که قراردادی منعقد بشود باز هم خوشوقت هستیم که با انعقاد آن قرارداد توانستیم وضع اقتصادیمان را بهبود بخشیم و باز هم خوشوقت هستیم که این آقای هویدا که خودشان هم از متخصصان نفتی مملکت ما هستند و در این راه زحمت زیادی کشیدهاند در این فعالیت آیپک توانستند یک قسمتی از حقوق ملت ایران را در آن قرارداد به نحو بهتری تامین بکنند، از جنابعالی و متخصصان نفتی متشکر هستیم که باز به این فکر هستید و چون بنده دیدهام و شاهد و ناظر بودهام، میبینم که با چه عشق و علاقهای این کارشناسان نفتی ما در این راه زحمت میکشند،؛ این برای ما واقعا موجب افتخار است که در این راه زحمت میکشند؛ این برای ما واقعا موجب افتخار است که امروز مملکت ما به مرحلهای از ترقی رسیده است که صنعت عظیم نفت را کارشناسان ایرانی اداره میکنند و به تعداد بسیار کمی تصور میکنم از متخصصان خارجی باشند برای کارهای معینی، ولی اکثرا مهندسین، ایرانی هستند و باز جای نهایت سربلندی است که اکثر این مهندسین در همین دانشکده فنی خودمان تحصیل میکنند و تربیت میشوند، عدهای هم در خارج برای اینکه دانشکده فنی ما رشته اکتشاف و استخراج و تصفیه دارد و جناب آقای مهندس ریاضی مقام ریاست که سالها دانشکده را اداره میفرمودند اکثر اینها شاگرد خودشان هستند و ایشان میفرمودند که اینها در ردیف متخصصان بسیار خوب هستند و خوشبختانه ما میبینیم که صنعت نفت ما به دست ایرانیها اداره میشود و حتی در بعضی از ممالک هم متخصصان نفت ما هم رفتهاند و این هم باز موجب سرافرازی و سربلندی است.
بنده راجع به این قرارداد که آقای مرتضوی خیلی خوب توضیح دادند لازم میدانم یک مطلبی عرض کنم، یعنی یک مقایسهای بین این قرارداد و قراردادهای قبلی بکنم که البته نمایندگان محترم مستحضر هستند و به نظر من بایستی وضع نفت را در ایران قبل از ملی شدن و بعد از ملی شدن جداگانه مطالعه کرد. قبل از ملی شدن یک برنامهای بود و بعد از ملی شدن جداگانه مطالعه کرد. قبل از ملی شدن یک برنامهای بود و بعد از ملی شدن یک برنامهای، من به گذشته اشارهای نمیکنم. تاریخ هست مدون و صریح و روشن است، اما از ۲۹اسفند ۱۳۲۹ که با هدایت شاه نفت ایران ملی شد ما چند قرارداد نفتی داریم که اینها به نظر من باید هادی و راهنمای دولتها در انعقاد قراردادهای نفتی باشد که همین طور هم هست. شرکت ملی نفت ما از نهم اردیبهشت ۱۳۳۰ تاسیس گردیده و با کنسرسیوم در ۷ آبانماه ۱۳۳۳ قرارداد منعقد شده، ولی مهمترین قانونی که به نظر من بعد از ملی شدن راجع به نفت تدوین شده است، قانون مشارکتی است که در مردادماه ۱۳۳۶ به اسم قانون اساسی نفت نامگذاری شده، یعنی از آن به بعد هر قراردادی در ایران باید براساس مشارکت باشد نه به صورت امتیاز و بعد از آن قراردادهایی که بسته شد، قرارداد سیریپ است که با ایتالیاییها منعقد شده در پنجم شهریور ۱۳۳۶ و قرارداد پان آمریکن است که در ۱۵ خرداد ۱۳۳۷ منعقد شده و این قراردادهای جدید؛ بنابراین لازم به نظر رسید که یک مقایسهای بین بعضی از آن قراردادها بکنم تا مشخص و معین بشود که این قراردادهای جدید چه امتیازاتی دارد و چه شده است که ما امروز با این طرز از چنین لایحهای دفاع میکنیم و آن را یک سند افتخار برای ملت ایران میدانیم.
ارسال نظر