استفاده از گاوآهن پس‌از 25 قرن

شخم زدن زمین به‌وسیله گاوآهن چوبی

دکترحسن ارسنجانی، در بخش دیگری از سخنان خود در رابطه با اصلاحات ارضی به رابطه کشاورز و زمین اشاره می‌کند. وی با انتقاد به این مساله که هنوز ابزار مورد استفاده در زمینه کشاورزی با دوران اجداد ما در زمان هخامنشیان تفاوتی حاصل نکرده است، خواهان توسعه در ابزارآلات کشاورزی است.

آخرین بخش از سخنان وی در شماره امروز تقدیم خوانندگان محترم می‌شود. دست فئودال که از سر دهقان کوتاه شد آنها زندگی سیاسی پیدا می‌کنند و به دموکراسی حیات جاویدان می‌دهند و در راه سعادت ایران و پرچم آن جانفشانی می‌کنند. ما برای محو فئودالیته از وجود مشکلات ترسی نداریم هر مشکلی پیش آید آن را برمی‌داریم.

رابطه کشاورز و زمین

ارسنجانی روز ۷دی‌ماه در رادیو در همین باره گفته‌است: رابطه کشاورز با زمین رابطه اقتصادی است- کشاورزی عبارتست از ترکیب عوامل مادی و طبیعی به وسیله کار و هدف از آن بهره‌برداری و ایجاد ثروت است.

عامل مهم در امر کشاورزی زمین است- پس ساده‌ترین رابطه کشاورز با زمین رابطه مادی و اقتصادی است، ولی تعیین‌کننده نسبت این رابطه میان زمین و کشاورز مقررات حقوقی جامعه می‌باشد. بنابراین در رابطه ساده و طبیعی کشاورز با زمین یک عامل اضافی دخالت می‌کند و میان زمین و کشاورز قرار می‌گیرد.به‌طور کلی حقوق عبارت از مقررات تنظیم‌کننده رابطه اشخاص و اشیا با هم تحت تاثیر نظامات اجتماعی و سیاسی جامعه است، پس رابطه حقوقی کشاورز با زمین متغیر است و تغییرات آن تابع ساختمان اقتصادی و اجتماعی جامعه‌ای است که کشاورز و زمین هر دو در قلمرو نفوذ و قدرت آن قرار دارند، اما رابطه اقتصادی کشاورز با زمین ثابت است. این ارتباط به وسیله کار و عوامل تسهیل‌کننده یا تقویت‌کننده کار میان این دو عامل تولید کشاورزی برقرار می‌شود.

در رابطه اقتصادی کشاورز با زمین، شرایط و وسایل کار در بهره‌برداری بهتر و بیشتر از خاک مورد بحث قرار می‌گیرد زارع با چه وسایلی کار کند و به‌چه صورتی مزرعه خود را محافظت نماید و چگونه محصول خود را بردارد که سریع‌تر و بهتر و بیشتر فایده ببرد. به عبارت دیگر در رابطه اقتصادی دو عامل اصلی تولید کشاورزی یعنی انسان و زمین وسائل فنی مطرح است اما در رابطه حقوقی کشاورز و زمین- شکل جامعه و طبقات آن نظام اقتصادی و اجتماعی حکومت آن جامعه- نیات و خواست‌های طبقه حاکمه، به‌صورت مقررات تنظیم‌کننده روابط میان تولید و تولیدکننده و کسانی‌که عوامل کار را در تولید به نحوی از انحا در دست گرفته‌اند به کشاورز تحمیل می‌کنند.

موضوع را روشن‌تر بیان کنیم. در تولید کشاورزی که عمل مادی و اقتصادی است بحثی اگر باشد در چگونگی کار و وسایل آن جهت ازدیاد بهره‌برداری است که مفید و لازم است، اما در تقسیم ثمره کار یعنی حاصل و نتیجه کشاورزی مقررات حقوقی دخالت می‌کند و نظامات اقتصادی جامعه را بر کشاورز و عوامل تولید تحمیل می‌نماید. چون مقررات اجتماعی و اقتصادی هر جامعه فرق می‌کند، بنابراین نظامات حقوقی که سرپوش ساختمان اقتصادی جامعه است متغیر می‌باشد و در واقع حقوق پاسبان نظامات اقتصادی و اجتماعی جامعه در شکل خاص طبقات آن و تابع اوامر حکومت است که خود آن حکومت مظهر ساختمان اقتصادی و اجتماعی جامعه محسوب است. در قالب رابطه حقوقی کشاورز و زمین، مسائل مربوط به مالکیت زمین و وسایل تولید و تقسیم ثمره کار میان عوامل و اشخاص بحث می‌شود و همان‌طور که ذکر کردیم چون رابطه حقوقی عوامل تولید تابعی از متغیر اقتدارات طبقات جامعه است- تغییرات آن بستگی به نوع حکومت و طرز تفکر اجتماعی و اقتصادی هریک از جوامع دارد. چنانکه در جامعه سرمایه‌داری با شناختن حق مالکیت و بهره‌برداری از انحصار وسایل تولید عمل می‌کنند و در جامعه سوسیالیستی چون جامعه مالکیت فردی را نمی‌شناسند عامل حقوقی به‌صورت دیگری ظهور و تجلی می‌نماید. علیهذا بحث ما منحصر به دو قسمت- یکی رابطه اقتصادی کشاورز و زمین و دوم رابطه حقوقی این دو عامل تولید خواهد بود.

۱ - رابطه اقتصادی- در زمینه رابطه اقتصادی و مادی کشاورز با زمین، صرفنظر از تعلق عوامل تولید که من آن را عوامل کار می‌نامم باید گفته شود که ترقی و پیشرفت وسایل مادی جهت تسهیل و کمک به کار تولید کشاورزی خیلی کند پیش رفته است. بعد از زمان داریوش که گاوآهن چوبی و بعدا آهنی مورد استعمال داشته تا یک قرن پیش در تمام دنیا و تا امروز در کشور ما شکل شخم تغییر نکرده و هنوز بعد از بیست‌وپنج قرن فرزندان قوم پارس و ماد به شیوه پدران خود پشت گاوآهن قرار دارند و زمین را شیار می‌کنند.در زمینه آبیاری زراعت‌های آبی- شیوه استفاده از آب‌های زیرزمینی که در ساختمان تخت جمشید در ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح مورد استفاده پدران ما بوده است هنوز تغییر نکرده و در مناطق مرکزی و کوهستانی و خشک همان طرز آبیاری ادامه دارد، چنانکه به‌طور مجموع در حال حاضر در حدود چهل هزار قنات در ایران وجود دارد که یک چهارم اراضی ایران را مشروب و قابل کشت و زرع می‌نماید، در زمینه کود و تقویت خاک نیز به سنت اجداد خود پابند مانده‌ایم.