مذاکره با مصدق ناامید کننده بود

دکترمحمد مصدق

آنتونی ایدن، وزیر امور خارجه انگلستان در ادامه خاطرات خود به مذاکرات طولانی درباره پیشنهادهایی که باید به مصدق داده می‌شد، پرداخته است. این مذاکرات در حالی انجام می‌شد که انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نیز در حال برگزاری بود و با شکست دموکرات‌ها، جمهوری‌خواهان قدرت را در کاخ سفید به دست گرفته بودند. این امر که تا حدی باعث نگرانی لندن شده بود، می‌توانست سیاست‌های انگلستان در قبال ایران را تحت‌‌شعاع خود قرار دهد. ادامه خاطرات ایدن در شماره امروز تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.

روز ۲۸ فوریه، کاشانی که این خبر را شنیده بود و مایل نبوده مصدق یک چنین پیروزی کاملی به دست آورد، تظاهراتی در تهران ترتیب داد. جماعت، تحت رهبری افسران بازنشسته، مصدق را از خانه‌اش بیرون کرد و او را مجبور نمود با پیجامه فرار کند. فقط پشتیبانی قوای تامینیه و تظاهرات متقابله کمونیست‌ها، نخست‌وزیر را نجات داد. در این وقت تمام تظاهرات ممنوع شد و سربازان و تانک‌ها به نگهبانی خیابان‌های پایتخت پرداختند، در حالی که شاه همچنان در کاخ خود بود.

نخست‌وزیر در نطقی که از رادیو ایراد کرد، دربار را به مداخله در امور کشور متهم نمود و به دربار حمله کرد که به اتفاق مخالفان دولت و مطبوعات، علیه دولت توطئه می‌کند، وزیر دربار شاه بی‌درنگ پاسخ گفته‌های او را داد؛ کشمکش ادامه یافت.

در فواصل این هراس‌ها، ما به مساعی خود ادامه می‌دادیم تا مساله نفت را حل و فصل کنیم. در ماه ژانویه به اتفاق نمایندگان آمریکا در لندن کار می‌کردیم تا پیشنهادهای مشترکی تهیه کنیم. به آقای چرچیل که در «جامائیکا» استراحت می‌کرد تلگراف کردم.

«پس از مذاکرات طولانی درباره پیشنهادهایی که باید به مصدق داده شود، با آمریکایی‌ها قراردادهایی گذاشته‌ایم که به نظر ما رضایت‌بخش است این پیشنهاد را هیات دولت و کمپانی نفت تصویب کرده‌اند و هیچ چیز که نسبت به طرح قبلی ما ناخوشایند باشد در بر ندارد. اگر این پیشنهادها پذیرفته شود، از این ماجرای طولانی و پردردسر، هم از لحاظ مالی و هم از نظر سیاسی، نتیجه رضایت‌بخشی خواهیم گرفت. آمریکایی‌ها قصد دارند پیشنهادها را فردا به مصدق بدهند. البته هیچ کس نمی‌تواند پیشگویی کند که او چه خواهد کرد. نتیجه را به شما اطلاع خواهم داد.امیدوارم شما مثل ما دچار ابهام نباشید. این پیشنهادهای آماده، روز ۱۵ ژانویه تسلیم نخست‌وزیر ایران شد. پیشنهادها شامل سه اصل بود: حکمیت بی‌طرفانه درباره دعاوی و دعاوی متقابل، افتتاح باب مذاکرات بازرگانی و کمک مالی آمریکا به ایران. سفیر کبیر آمریکا، با تحمل رنج طولانی یک مصاحبه هفت ساعته که با مصدق نمود، مذاکرات را آغاز کرد. به موجب شرایطی که برای حکمیت پیشنهاد کرده بودیم، از دادگاه لاهه تقاضا می‌شد که یک محکمه اختصاصی تشکیل دهد، این محکمه می‌بایستی بابت از دست رفتن تاسیسات «کمپانی نفت انگلیس و ایران» در ایران مبلغ غرامت عادلانه‌ای را تعیین کند. برای این منظور، شرایط ما به محکمه تعلیم می‌داد اصولی را به کار برد که در انگلستان برای تعیین غرامت به کار رفته است. این اصول، به موجب قوانینی پدید آمده بود که در بریتانیا برای ملی کردن صنایع وضع شده بود. و نیز شرایط ما می‌گفت: کمپانی نفت انگلیس و ایران می‌تواند هر یک از قوانین ملی کردن صنایع را که در انگلستان اجرا شده است، به عنوان ملاک کار محکمه تعیین کند. کمپانی، اگر مایل بود، می‌توانست به محکمه تکلیف کند که اصول «قانون ملی کردن معادن زغال‌سنگ» را به کار برد، این قانون در سال ۱۹۴۶ تدوین شده بود و به موجب آن از دست رفتن سودهای آینده، به حساب آمده بود.دکتر مصدق، بارها در گفت‌وگو با آقای هندرسن این نکته را تایید کرده بود که اصول «قانون ملی کردن معادن زغال‌سنگ» را قبول دارد، ولی در مصاحبه‌ای که آقای هندرسن روز ۲۹ ژانویه با او نمود، از قبول این تعهد سر باز زد. دکتر مصدق پیشنهاد کرد که حکمیت، فقط درباره «دارایی و تاسیسات کمپانی نفت در ایران» صورت گیرد و سودهای آینده را از حساب خارج کرد. آقای هندرسن، با لحن محکمی چهار گفت‌وگوی قبلی خود را به نخست‌وزیر یادآوری نمود. در مذاکرات سابق، دکتر مصدق در پاسخ پرسش‌هایی که سفیر کبیر آمریکا از او کرده بود، گفته بود هر یک از قوانینی که در انگلستان برای ملی کردن صنایع وضع شده باشد برای او قابل قبول است، گرچه آن قانون انگلیسی که مورد انتخاب او قرار می‌گیرد بابت از دست رفتن سودهای آینده، پرداخت غرامت به صاحبان سابق کمپانی را در نظر گرفته باشد. براساس این تفاهم بود که مذاکرات فعلی آغاز شده بود. مصدق این گفته را رد کرد و گفت به هیچ وجه به یاد ندارد که چنین حرفی زده باشد.این وضع را نومیدکننده یافتم، ولی روی هم رفته غیرمنتظره نیز نبود. فقط به این سبب که مصدق با این قرارها برای پرداخت غرامت موافقت کرده بود، ما توانسته بودیم پیشنهادهای خود را عرضه کنیم. در این وقت، «حزب جمهوری‌خواه» در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شده بود و ما با یک دولت جمهوری‌خواه سر و کار داشتیم. طبیعی است، دولت جدید مشتاق بود که دست به اقدامات تازه‌ای بزند. از طرف دیگر، من حاضر نبودم از اصول پیشنهادی‌ای که در ماه ژانویه داده بودیم و با رنج بسیار تهیه شده بود، عدول کنم. ما در حالی که می‌بایست آنچه در قوه داریم به کار بریم تا از لحاظ نشان دادن کارها و تاکتیک‌ها با آمریکا موافق و هماهنگ باشیم، ناگزیر بودیم به اصول قضایا سخت پابند باشیم.