پهلوی دوم - دیدگاه حسن ارسنجانی درباره اصلاحات ارضی-۲
تحلیل اقتصاد ایران پس از مشروطه
دکتر حسن آیت از جمله نمایندگانی بود که در زمان بررسی لایحه بودجه ۱۳۶۰ به عنوان مخالف صحبت کرد. وی در بخشی از سخنانش به انتقاد از ابوالحسن بنیصدر، رییس جمهور وقت و روزنامه انقلاب اسلامی پرداخت که نمایندگان به او یادآور شدند درباره بودجه حرف بزند. وی در ادامه به وزارت خارجه حمله کرد که اسناد را از کشور خارج میکند و ...
اصلاحات ارضی
دکتر حسن آیت از جمله نمایندگانی بود که در زمان بررسی لایحه بودجه ۱۳۶۰ به عنوان مخالف صحبت کرد. وی در بخشی از سخنانش به انتقاد از ابوالحسن بنیصدر، رییس جمهور وقت و روزنامه انقلاب اسلامی پرداخت که نمایندگان به او یادآور شدند درباره بودجه حرف بزند. وی در ادامه به وزارت خارجه حمله کرد که اسناد را از کشور خارج میکند و ...
از نقطه نظر اجتماعی و اقتصادی قانون اگر فینفسه قانون بدی باشد یعنی نتایج اجرای آن تاثیر منفی در اجتماع ما داشته باشد گرچه صورت و فرم آن هر نوع و هر شکلی باشد باز باطن خودش را از دست نخواهد داد. مثل اینکه در خیلی از ممالک قوانین به ظاهر انقلابی وضع کردهاند در رژیمهای خاصی آن قوانین را در عمل به صورتی درآوردند و به صورتی اجرا کردند که نتیجه آن به ضرر ملتها و آن مملکتها تمام شد پس بنابراین لباس قانون آنقدر اهمیت ندارد که آثار قانون اهمیت دارد، بنابراین اگر ما متوجه این امر باشیم که اجرای قانون اصلاحات ارضی یا هر قانون دیگر میتواند چند قدمی جامعه را از لحاظ اجتماعی و اقتصادی جلو ببرد، به آن قانون مترقی خواهیم گفت و اگر آن قانون سبب بشود اجتماع سیر قهقرائی بکند یا در همان حالی که هست بایستد ساکن و متوقفش بکند، آن قانون قانون ارتجاعی و عقب مانده است، اما از نقطه نظر شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران در گذشته این را همه میدانیم که جامعه ایران تا قبل از مشروطیت یک جامعه فئودالی کامل بود، کشور ایران در دست فئودالها در هر منطقهای قرار داشت که یا به سبب قرابت با سلاطین مستبد وقت یا به سبب نفوذهای محلی که عدهای داشتند، مملکت تیول دست آنها بود و هر کدام با نیروهای مسلحی که در اختیار داشتند و در مواقع معین به عنوان سرباز آزاد یا سرباز ایلی و عشیرهای باید در اختیار سلطان وقت قرار میگرفتند، برای مقاصد نظامی به آن ترتیب عملا مملکت در دست یک عده تیول دار یا خانهای مسلح محصور بود و به طور کلی فئودالیته به معنای ادهم و اکمل خودش در ایران وجود داشت اینکه عرض میکنم بعد از مشروطیت هم این وضع ادامه داشت و به این دلیل بود که بعد از مشروطیت یعنی انقلاب مشروطیت ایران را علاوه از عدهای، طبقه متوسطی که در تبریز یا در تهران یا قسمتی از کسانی که از گیلان به طرف تهران آمدند بعد از استبداد صغیر برای مبارزه با محمدعلی میرزا توانستند مشروطیت ایران را مجددا برگردانند و مستقر کنند، عدهای از ایلات و عشایر بودند از جمله عدهای از ایلات بختیاری که همه تابع حکم خان و سر کرده خودشان بودند یا دستههای مختلف دیگر و بعد از مشروطیت در دوران حکومت ایلی ایران که بعد از مجلس اول به خصوص پیش آمد مملکت ایران در دست کسانی از ایلات که در مبارزه برای مشروطیت مصر بودند پا برجا بود و اینها مملکت را تیول خودشان کردند در قسمتی از ایران در قسمتهای دیگر متنفذین سابق اشخاص مسلح سابق وجود داشتند تا بعد از مدتی که از سلطنت رضاشاه هم میگذشت وجود اشخاصی مسلح در نقاط مختلف مملکت نمودار کامل جامعه قرون وسطائی ایران بود نهضتی که در دوره سلطنت رضاشاه از نقطه نظر سیاسی و اجتماعی در ایران پیدا شد و مقدم بر همه آنها اقداماتی که ارتش ایران برای سرکوب کردن سرکردههای فئودالی و اشخاص مسلح در نقاط مختلف مملکت کرد و مملکت را به صورت یکپارچه درآورد سبب شد طبقه متوسط ایران نضج و رشد پیدا کند. در دوران ماقبل این دورهای که عرض کردم طبقات اجتماعی ایران از هم ممتاز و مشخص بودند اشراف و اعیان بودند. طبقه تجار مادون آنها قرار داشتند. تجار در آن وقت حتی از لحاظ استفاده از وسایل نمیتوانستند از چیزهایی استفاده بکنند که طبقه اشراف و اعیان استفاده میکردند مثلا در آن زمان شاید همه شنیدهاند، این زمانی که عرض میکنم چهل سال یا چهل و پنج سال قبل است که هنوز این وضع ادامه داشت اشراف حق داشتند کالسکه سوار بشوند اعیان درشکه سوار میشدند یا اسب سوار میشدند. طبقات پایینتر از لحاظ شکل ظاهر زندگی با طبقات بالاتر متفاوت بودند، یعنی آن سیستم طبقاتی که قبل از انقلاب کبیر فرانسه وجود داشت در ایران به صورت دیگری موجود بود. در نتیجه طبقات مختلف مملکت متکی به این قدرتها بودند و امتیازات طبقاتی خودشان را محفوظ میکردند، مملکت هم تیول و تقسیم بین دست این اشخاص بود در دوره سلطنت رضا شاه بعد ازاینکه صنایع سبک به وجود آمد در نقاط مختلف مملکت راهسازی شد، تجارت توسعه پیدا کرد، زندگی مدرن رفتهرفته در شئون مختلف عصر اقتصادی و اجتماعی ما ظاهر شد، شرایط اقتصادی جامعه فئودالی ایران کم کم عوض میشد یعنی در ایران کارگر به وجود میآید، صنایع به وجود میآمدند بازرگان غیر از عنوانی که در دوره استبداد حتی اوایل دوره مشروطیت داشت عنوان اقتصادی پیدا کردند، تنها بازرگان در بازار تاثیر داشت که آن هم یادگار دوره مشروطیت بود، بلکه از لحاظ اقتصادی بازار صورتی پیدا کرد و خارج از بازار هم نضج و فرم گرفت، سرمایه در ایران پیدا شد، موانع سرمایهگذاری در رشتههای مختلف تولید از بین رفت و با نهضتی که در ایران شروع شد امکاناتی به جامعه ایران داد که بتواند خودش را آماده بکند برای یک جهش تاریخی از یک مرحله اقتصادی به مرحله دیگر اقتصاد.
ارسال نظر