تاریخ بریتانیا - اقتصاد انگلستان پساز جنگ جهانی دوم - ۲۲
چرچیل: جامعه یهودی حق ادعای مالکیت کشوری را ندارد
وینستون چرچیل نخست وزیر انگلستان
تاسیس سازمان ملل متحد نتیجه پیامدها، ویرانیها و تخریبهای جنگ جهانی دوم بود و در راستای تکمیل جامعه ملل که پس از جنگ جهانی اول به وجود آمده بود، ایجاد شد. با ایجاد سازمان ملل متحد دوره استعمارگرایی کشورهای اروپایی و به خصوص تعقیب سیاستهای استعماری انگلستان در آفریقا و آسیا به پایان رسید و شورای قیمومیت شکل گرفت.
تاسیس سازمان ملل متحد نتیجه پیامدها، ویرانیها و تخریبهای جنگ جهانی دوم بود و در راستای تکمیل جامعه ملل که پس از جنگ جهانی اول به وجود آمده بود، ایجاد شد. با ایجاد سازمان ملل متحد دوره استعمارگرایی کشورهای اروپایی و به خصوص تعقیب سیاستهای استعماری انگلستان در آفریقا و آسیا به پایان رسید و شورای قیمومیت شکل گرفت.
وینستون چرچیل نخست وزیر انگلستان
تاسیس سازمان ملل متحد نتیجه پیامدها، ویرانیها و تخریبهای جنگ جهانی دوم بود و در راستای تکمیل جامعه ملل که پس از جنگ جهانی اول به وجود آمده بود، ایجاد شد. با ایجاد سازمان ملل متحد دوره استعمارگرایی کشورهای اروپایی و به خصوص تعقیب سیاستهای استعماری انگلستان در آفریقا و آسیا به پایان رسید و شورای قیمومیت شکل گرفت. ژاک پیرن در کتاب «تشکیل بلوک شوروی و پیمان آتلانتیک» ضمن بررسی نفوذ کمونیست و سیاستهای اعمالی استالین بر جهان به وضعیت هر کدام از کشورهای اروپایی که به نوعی درگیر این ماجرا بودند، پرداخته است. در این شماره به بخش دیگری از سیاستهای بینالمللی انگلستان در دهه ۴۰ میلادی اشاره شده که تقدیم خوانندگان محترم میشود.
در 1947 کشتی «اکیزودوس» را که عدهای از مهاجرین یهودی را از آلمان به اسرائیل انتقال میداد به آلمان مراجعت دادند. این عمل انگلستان، پس از مصائبی که یهودیان در کشور آلمان متحمل شده بودند، نسبت به عده مهاجر پریشان و بدبخت، عکسالعمل شدیدی در دنیای غرب و آمریکا ایجاد نمود. انگلیسیها چون دیدند که سیاست طرفداری از اعراب به هیچ وجه با وضع اسرائیل قابل التیام نیست، موضوع را به سازمان ملل متحد احاله داده، ضمنا طرفداری خود را از اعراب نیز اظهار داشتند. چرچیل ضمن نطق خود اظهار داشت: «جامعه یهودیان یک جامعه مذهبی است نه نژادی لذا هیچ حقی ندارند که ادعای مالکیت کشوری را بنمایند» سازمان ملل متحد کمیته مخصوصی را مامور کرد که در محل به تحقیقات دقیقی بپردازند. کمیته تحقیق محلی پیشنهاد کرد که به قیمومیت انگلستان در فلسطین پایان داده شده، تا تدوین قانون اساسی کشور، کمیسیون قیمومیت از طرف سازمان ملل آن را اداره کند. بدین قرار سیاست انگلستان در فلسطین مواجه با شکست قطعی شد.
دول مشترکالمنافع بهصورت مجمع ملل در آمد
بحران بزرگی که نزدیک بود امپراطوری هند را از بریتانیا به کلی جدا سازد، به برکت سنن آزادیخواهی انگلیسی موجب شد که هندوستان و پاکستان به دو جمهوری مستقل و جزیره سیلان به دومینیون مبدل شود. در این کشمکشها فقط بیرمانی از کف انگلیسیها به در رفت.
انگلیسیها در این پیش آمد بزرگ تاریخی با تدبیر و روشنبینی مقابله نمودند. در این سیاست نهتنها از جنگهای دامنهدار و ماجراهای اسفانگیز که به قطع روابط و کینهتوزی منتهی میشد جلوگیری شد، بلکه حس اعتماد کشوری که از رتبه یک مستعمره، مقام کشور بزرگی را در عالم احراز نمود به خود جلب نمود و پاکستان را که بزرگترین کشور اسلامی است، در حلقه دوستان خود وارد کرد.
استقلال هند و پاکستان و سیلان وضع دول مشترکالمنافع را به کلی دگرگون ساخت. اولین کنفرانس دول مشترکالمنافع پس از پایان جنگ در اکتبر 1948 در لندن تشکیل یافت. چون دومینیونها دول مستقلی بودند، لذا مجمعی که از روسای دولت کشورهایشان تشکیل میشد، به صورت سفارشی بوده و دارای جنبه راهنمایی بود منتها دارای ارزش اخلاقی و معنوی فراوانی بود.نماینده هندوستان، برای اولین بار، بهعنوان نماینده یک دولت آزاد مشارکت کرد. انگلستان دیگر بهصورت یک دولت صاحب مستعمره در قاره آسیا بر کرسی کنفرانس جلوس ننمود. دول مشترکالمنافع آسیایی نیز پس از چین نماینده بزرگترین کشورهای آسیا از حیث نفوس بودند و در بین نمایندگانشان نهرو صاحب شخصیت ممتازی بود که به سبب روش عقلایی و حفظ رویه اعتدال و اطلاعات جامع و پردامنهاش گوی سبقت را ربوده جملگی حرمتش را واجب دانستند.
«بون» وزیر کابینه انگلستان به نخستوزیران دول مشترکالمنافع طرحی را که بریتانیای کبیر آماده ساخته (پاکت بروکسل در مارس ۱۹۴۸ به امضا رسیده بود) و مترصد است که به اتفاق بلژیک، لوگزامبورگ، هلند، فرانسه و در صورت امکان سایر کشورهای اروپایی و همچنین دول شرق نزدیک و متوسط، پاکستان، هندوستان، آفریقای جنوبی و دول جنوب شرقی آسیا، اتحادیه تشکیل دهد که در تحت نظر و امر انگلستان نبوده، بلکه یک مرکز بزرگی «مطابق همان نمونه که انگلستان در دوره تاریخ از عهده برپا ساختن آن برآمده بود» تشکیل دهد. به عبارت آخری میخواست در کنار دول مشترکالمنافع، یک حوزه دیگری از دول مشترکالمنافع به وجود آورد که شامل ممالک اروپای غربی نیز باشد. نمایندگان کلیه دول عضو کنفرانس اراده قطعی خود را در استقرار صلح و صفا در حدود حق حاکمیت و استقلال و اصول دموکراسی و جلوگیری از هرگونه حمله و تعرض غیرموجه و ترفیع سطح زندگانی در دول کم رشد بیان نمودند. جملگی سیاست بریتانیا را در اروپا تصویب و تایید نمودند و بالاخره جملگی طرفداری خود را از اینکه دولت سیلان وارد سازمان ملل متحده گردد ولی دولت شوروی بهعنوان اینکه دولت مستقلی نیست از حق وتو استفاده نموده بود، بیان داشتند. این اولین کنفرانس در واقع بیشتر به منظور شناسایی شخصیتهای جدید و اخذ تماس بود.
تاسیس سازمان ملل متحد نتیجه پیامدها، ویرانیها و تخریبهای جنگ جهانی دوم بود و در راستای تکمیل جامعه ملل که پس از جنگ جهانی اول به وجود آمده بود، ایجاد شد. با ایجاد سازمان ملل متحد دوره استعمارگرایی کشورهای اروپایی و به خصوص تعقیب سیاستهای استعماری انگلستان در آفریقا و آسیا به پایان رسید و شورای قیمومیت شکل گرفت. ژاک پیرن در کتاب «تشکیل بلوک شوروی و پیمان آتلانتیک» ضمن بررسی نفوذ کمونیست و سیاستهای اعمالی استالین بر جهان به وضعیت هر کدام از کشورهای اروپایی که به نوعی درگیر این ماجرا بودند، پرداخته است. در این شماره به بخش دیگری از سیاستهای بینالمللی انگلستان در دهه ۴۰ میلادی اشاره شده که تقدیم خوانندگان محترم میشود.
در 1947 کشتی «اکیزودوس» را که عدهای از مهاجرین یهودی را از آلمان به اسرائیل انتقال میداد به آلمان مراجعت دادند. این عمل انگلستان، پس از مصائبی که یهودیان در کشور آلمان متحمل شده بودند، نسبت به عده مهاجر پریشان و بدبخت، عکسالعمل شدیدی در دنیای غرب و آمریکا ایجاد نمود. انگلیسیها چون دیدند که سیاست طرفداری از اعراب به هیچ وجه با وضع اسرائیل قابل التیام نیست، موضوع را به سازمان ملل متحد احاله داده، ضمنا طرفداری خود را از اعراب نیز اظهار داشتند. چرچیل ضمن نطق خود اظهار داشت: «جامعه یهودیان یک جامعه مذهبی است نه نژادی لذا هیچ حقی ندارند که ادعای مالکیت کشوری را بنمایند» سازمان ملل متحد کمیته مخصوصی را مامور کرد که در محل به تحقیقات دقیقی بپردازند. کمیته تحقیق محلی پیشنهاد کرد که به قیمومیت انگلستان در فلسطین پایان داده شده، تا تدوین قانون اساسی کشور، کمیسیون قیمومیت از طرف سازمان ملل آن را اداره کند. بدین قرار سیاست انگلستان در فلسطین مواجه با شکست قطعی شد.
دول مشترکالمنافع بهصورت مجمع ملل در آمد
بحران بزرگی که نزدیک بود امپراطوری هند را از بریتانیا به کلی جدا سازد، به برکت سنن آزادیخواهی انگلیسی موجب شد که هندوستان و پاکستان به دو جمهوری مستقل و جزیره سیلان به دومینیون مبدل شود. در این کشمکشها فقط بیرمانی از کف انگلیسیها به در رفت.
انگلیسیها در این پیش آمد بزرگ تاریخی با تدبیر و روشنبینی مقابله نمودند. در این سیاست نهتنها از جنگهای دامنهدار و ماجراهای اسفانگیز که به قطع روابط و کینهتوزی منتهی میشد جلوگیری شد، بلکه حس اعتماد کشوری که از رتبه یک مستعمره، مقام کشور بزرگی را در عالم احراز نمود به خود جلب نمود و پاکستان را که بزرگترین کشور اسلامی است، در حلقه دوستان خود وارد کرد.
استقلال هند و پاکستان و سیلان وضع دول مشترکالمنافع را به کلی دگرگون ساخت. اولین کنفرانس دول مشترکالمنافع پس از پایان جنگ در اکتبر 1948 در لندن تشکیل یافت. چون دومینیونها دول مستقلی بودند، لذا مجمعی که از روسای دولت کشورهایشان تشکیل میشد، به صورت سفارشی بوده و دارای جنبه راهنمایی بود منتها دارای ارزش اخلاقی و معنوی فراوانی بود.نماینده هندوستان، برای اولین بار، بهعنوان نماینده یک دولت آزاد مشارکت کرد. انگلستان دیگر بهصورت یک دولت صاحب مستعمره در قاره آسیا بر کرسی کنفرانس جلوس ننمود. دول مشترکالمنافع آسیایی نیز پس از چین نماینده بزرگترین کشورهای آسیا از حیث نفوس بودند و در بین نمایندگانشان نهرو صاحب شخصیت ممتازی بود که به سبب روش عقلایی و حفظ رویه اعتدال و اطلاعات جامع و پردامنهاش گوی سبقت را ربوده جملگی حرمتش را واجب دانستند.
«بون» وزیر کابینه انگلستان به نخستوزیران دول مشترکالمنافع طرحی را که بریتانیای کبیر آماده ساخته (پاکت بروکسل در مارس ۱۹۴۸ به امضا رسیده بود) و مترصد است که به اتفاق بلژیک، لوگزامبورگ، هلند، فرانسه و در صورت امکان سایر کشورهای اروپایی و همچنین دول شرق نزدیک و متوسط، پاکستان، هندوستان، آفریقای جنوبی و دول جنوب شرقی آسیا، اتحادیه تشکیل دهد که در تحت نظر و امر انگلستان نبوده، بلکه یک مرکز بزرگی «مطابق همان نمونه که انگلستان در دوره تاریخ از عهده برپا ساختن آن برآمده بود» تشکیل دهد. به عبارت آخری میخواست در کنار دول مشترکالمنافع، یک حوزه دیگری از دول مشترکالمنافع به وجود آورد که شامل ممالک اروپای غربی نیز باشد. نمایندگان کلیه دول عضو کنفرانس اراده قطعی خود را در استقرار صلح و صفا در حدود حق حاکمیت و استقلال و اصول دموکراسی و جلوگیری از هرگونه حمله و تعرض غیرموجه و ترفیع سطح زندگانی در دول کم رشد بیان نمودند. جملگی سیاست بریتانیا را در اروپا تصویب و تایید نمودند و بالاخره جملگی طرفداری خود را از اینکه دولت سیلان وارد سازمان ملل متحده گردد ولی دولت شوروی بهعنوان اینکه دولت مستقلی نیست از حق وتو استفاده نموده بود، بیان داشتند. این اولین کنفرانس در واقع بیشتر به منظور شناسایی شخصیتهای جدید و اخذ تماس بود.
جوزف استالین رهبر اتحاد جماهیر شوروی
ارسال نظر