تاریخ ایران - اوضاع اقتصادی ایالات ایران در دوره رضاخان - ۱۹
تلفیق کارخانههای سنتی و صنعتی در اصفهان
صنعتقلمکاری اصفهان
ایالت اصفهان در سال ۱۳۶۰ به عنوان یکی از ایالتهای صنعتی ایران از روند رو به رشد بهرهبرداری کارخانههای سنتی و تلفیق آن با روش کارخانههای اروپایی برخوردار بود.
ایالت اصفهان در سال ۱۳۶۰ به عنوان یکی از ایالتهای صنعتی ایران از روند رو به رشد بهرهبرداری کارخانههای سنتی و تلفیق آن با روش کارخانههای اروپایی برخوردار بود.
صنعتقلمکاری اصفهان
ایالت اصفهان در سال ۱۳۶۰ به عنوان یکی از ایالتهای صنعتی ایران از روند رو به رشد بهرهبرداری کارخانههای سنتی و تلفیق آن با روش کارخانههای اروپایی برخوردار بود. چنانچه شمسالدین جلالی در راپورت خود به تیمورتاش، وزیر رضاخان با جمعآوری اطلاعات از نایبالحکومههای بلوکات و ارباب اطلاع شهری به بخشهای مختلفی از نحوه بهرهبرداری و حتی رشد و توسعه این گونهها کارخانهها از حالت سنتی به مدرن و صنعتی اشاره کرده است. این راپورت با امضای رییس شرکت مهندسی و تجارتی فنی در ایران «شونمان، سلطانی و شرکای اصفهان» در کتاب «مجموعهای از اسناد ایالات و ولایات از اوضاع اجتماعی - اقتصادی ایران در سال ۱۳۱۰» به چاپ رسیده است که بخشی از آن تقدیم خوانندگان ارجمند میشود.
کارخانجات اصفهان
غیر از کارخانجاتی که سابق بر این در اصفهان دایر بوده، از قبیل زرگری، قلمکارسازی، قالیبافی، نقاشی و قلمزنی، روی نقره و برنج فقط مسیو برسل قلمکاریهای دستی را موفق شدهاند که توسعه داده روی پارچههای ابریشمی فرنگی و اخیرا روی پارچههای دستباف ایران و روی کرباس و غیره حاضر نمایند و این عمل با دست صنعتگران کرده میشود و تقریبا برای همین مقصد پنجاه نفر در کارخانه مسیو برسل کار میکنند، ولی تا امروز (متد) رویه عمل تغییر نکرده از روی همان روش سابق و مشی قدیم کار میکنند. از کارخانجات جدید که به تازگی در اصفهان تاسیس شده است اولیای امور دولت به نحوی اطلاع دارند که کارخانه وطن را از نقشه و خرید و تقلبات و سوار کردن و به راه انداختن آن تمام در تحت نظریات اینجانب بوده است. پس از زحمات زیاد به حمدالله به جایی رسیده که از برای مملکت و دولت و هم برای مالک کارخانه مفید واقع شده است و در عرض مدت پنج سال اخیر در اطراف کارخانه وطن مذاکرات زیادی شده و اشخاص در گوشه و کنار ایراداتی داشتند برای اینکه این کارخانه مثل پارچههای دستساز اروپا تاکنون پارچه نداده است و اظهار یاس مینمودند از عملیات کارخانه، ولی این اشخاص به کلی بیاطلاع بودهاند از مشکلاتی که برای به راه انداختن یک کارخانه بزرگ پیش میآید و ایرادات آنها بیمورد بوده است، زیرا هر صنعت جدیدی و مخصوصا با ماشین جدید اروپا سالها طول میکشد تا اینکه کارگرانی که روی آنها کار میکنند ماهر شده و بتوانند از عهده کار و اداره آن ماشین برآیند.مساله دوم پشم ایران است که از برای پارچههای کلفت بد نیست، ولی برای ریسمانهای باریکی که از برای پارچههای نازک به کار میرود مقتضی نبود و سالها زحمت لازم بود تا کارخانه بتواند راهحلی از برای این مطلب پیدا کند و امروز به جایی رسیده که اگر از حیث پشم مثل پارچههای اروپا نیست، اما در رنگ و نقشه و بافت این پارچهها عقب نیست و به درد مردم میخورد و میتوان گفت به فاصله دو سال دیگر پارچههای اعلای کارخانه وطن از هر جهت تکمیلتر خواهد شد.اما کارخانجات دیگری که در این چند ساله اخیر در اصفهان دایر شده و در دادوستد به واسطه همین کارخانجات اصفهان یک جای مهم مملکت شده است کارخانههای سیگارریزی میباشد و تعجب در این است که با وجود اینکه باید آذوقه عمده این ماشینها را از جاهای دور مثل گیلان و کردستان وارد نمایند، اصفهانیها توانستهاند در این دادوستد مقام اولی را حائز شوند. کارخانههای سیگارریزی سلطانی و شرکت مخصوص و شرکت شمس جواب تمامی جنوب را میدهند و به طرف شمال ایران حتی به تهران هم سیگار فرستادهاند به تازگی و موفقیت حاصل کردهاند و جدیدا هم راستی یک دستگاه از برای ساختن قوطیهای سیگار وارد نمودهاند که میتواند آن دستگاه در هر روزی سی هزار قوطی حاضر نماید. تجربیات چندساله کارخانه وطن نشان داده است که هیچ کارخانه مهمی نمیتواند در ایران به آسود[گی] و راحتی کار بکند، مگر اینکه یک کارخانه تعمیرکاری با دستگاه ریختهگری حاضر باشد، زیرا در یک کارخانهای مثل کارخانه وطن اصفهان یا از آن بزرگتر همه روزه اتفاقاتی میافتد که یک چیزی شکسته یا ساییده شده از میان میرود و این مساله خود یک اسباب لنگی و تاخیر کار میشود، نه فقط یک قسمت کارخانه را فلج میکند، بلکه به واسطه فلج شدن آن قسمت کارخانه تمامی کارخانه فلج خواهد شد و باعث بیکاری یک عده پانصدنفری کارکنان آن کارخانه فراهم میشود. این است که اینجانب از ابتدا [ی] سوار کردن و به راهانداختن کارخانه وطن در نظر داشتم ده یک کارخانه برای تعمیرات ماشینها با داشتن ریختهگری وارد ایران نمایم تا امسال که جناب آقای راستی حاضر شدند مطابق نقشه و دستور ما اقدام به وارد کردن یک چنین کارخانه بنمایند و اقدام نمودند.
ایالت اصفهان در سال ۱۳۶۰ به عنوان یکی از ایالتهای صنعتی ایران از روند رو به رشد بهرهبرداری کارخانههای سنتی و تلفیق آن با روش کارخانههای اروپایی برخوردار بود. چنانچه شمسالدین جلالی در راپورت خود به تیمورتاش، وزیر رضاخان با جمعآوری اطلاعات از نایبالحکومههای بلوکات و ارباب اطلاع شهری به بخشهای مختلفی از نحوه بهرهبرداری و حتی رشد و توسعه این گونهها کارخانهها از حالت سنتی به مدرن و صنعتی اشاره کرده است. این راپورت با امضای رییس شرکت مهندسی و تجارتی فنی در ایران «شونمان، سلطانی و شرکای اصفهان» در کتاب «مجموعهای از اسناد ایالات و ولایات از اوضاع اجتماعی - اقتصادی ایران در سال ۱۳۱۰» به چاپ رسیده است که بخشی از آن تقدیم خوانندگان ارجمند میشود.
کارخانجات اصفهان
غیر از کارخانجاتی که سابق بر این در اصفهان دایر بوده، از قبیل زرگری، قلمکارسازی، قالیبافی، نقاشی و قلمزنی، روی نقره و برنج فقط مسیو برسل قلمکاریهای دستی را موفق شدهاند که توسعه داده روی پارچههای ابریشمی فرنگی و اخیرا روی پارچههای دستباف ایران و روی کرباس و غیره حاضر نمایند و این عمل با دست صنعتگران کرده میشود و تقریبا برای همین مقصد پنجاه نفر در کارخانه مسیو برسل کار میکنند، ولی تا امروز (متد) رویه عمل تغییر نکرده از روی همان روش سابق و مشی قدیم کار میکنند. از کارخانجات جدید که به تازگی در اصفهان تاسیس شده است اولیای امور دولت به نحوی اطلاع دارند که کارخانه وطن را از نقشه و خرید و تقلبات و سوار کردن و به راه انداختن آن تمام در تحت نظریات اینجانب بوده است. پس از زحمات زیاد به حمدالله به جایی رسیده که از برای مملکت و دولت و هم برای مالک کارخانه مفید واقع شده است و در عرض مدت پنج سال اخیر در اطراف کارخانه وطن مذاکرات زیادی شده و اشخاص در گوشه و کنار ایراداتی داشتند برای اینکه این کارخانه مثل پارچههای دستساز اروپا تاکنون پارچه نداده است و اظهار یاس مینمودند از عملیات کارخانه، ولی این اشخاص به کلی بیاطلاع بودهاند از مشکلاتی که برای به راه انداختن یک کارخانه بزرگ پیش میآید و ایرادات آنها بیمورد بوده است، زیرا هر صنعت جدیدی و مخصوصا با ماشین جدید اروپا سالها طول میکشد تا اینکه کارگرانی که روی آنها کار میکنند ماهر شده و بتوانند از عهده کار و اداره آن ماشین برآیند.مساله دوم پشم ایران است که از برای پارچههای کلفت بد نیست، ولی برای ریسمانهای باریکی که از برای پارچههای نازک به کار میرود مقتضی نبود و سالها زحمت لازم بود تا کارخانه بتواند راهحلی از برای این مطلب پیدا کند و امروز به جایی رسیده که اگر از حیث پشم مثل پارچههای اروپا نیست، اما در رنگ و نقشه و بافت این پارچهها عقب نیست و به درد مردم میخورد و میتوان گفت به فاصله دو سال دیگر پارچههای اعلای کارخانه وطن از هر جهت تکمیلتر خواهد شد.اما کارخانجات دیگری که در این چند ساله اخیر در اصفهان دایر شده و در دادوستد به واسطه همین کارخانجات اصفهان یک جای مهم مملکت شده است کارخانههای سیگارریزی میباشد و تعجب در این است که با وجود اینکه باید آذوقه عمده این ماشینها را از جاهای دور مثل گیلان و کردستان وارد نمایند، اصفهانیها توانستهاند در این دادوستد مقام اولی را حائز شوند. کارخانههای سیگارریزی سلطانی و شرکت مخصوص و شرکت شمس جواب تمامی جنوب را میدهند و به طرف شمال ایران حتی به تهران هم سیگار فرستادهاند به تازگی و موفقیت حاصل کردهاند و جدیدا هم راستی یک دستگاه از برای ساختن قوطیهای سیگار وارد نمودهاند که میتواند آن دستگاه در هر روزی سی هزار قوطی حاضر نماید. تجربیات چندساله کارخانه وطن نشان داده است که هیچ کارخانه مهمی نمیتواند در ایران به آسود[گی] و راحتی کار بکند، مگر اینکه یک کارخانه تعمیرکاری با دستگاه ریختهگری حاضر باشد، زیرا در یک کارخانهای مثل کارخانه وطن اصفهان یا از آن بزرگتر همه روزه اتفاقاتی میافتد که یک چیزی شکسته یا ساییده شده از میان میرود و این مساله خود یک اسباب لنگی و تاخیر کار میشود، نه فقط یک قسمت کارخانه را فلج میکند، بلکه به واسطه فلج شدن آن قسمت کارخانه تمامی کارخانه فلج خواهد شد و باعث بیکاری یک عده پانصدنفری کارکنان آن کارخانه فراهم میشود. این است که اینجانب از ابتدا [ی] سوار کردن و به راهانداختن کارخانه وطن در نظر داشتم ده یک کارخانه برای تعمیرات ماشینها با داشتن ریختهگری وارد ایران نمایم تا امسال که جناب آقای راستی حاضر شدند مطابق نقشه و دستور ما اقدام به وارد کردن یک چنین کارخانه بنمایند و اقدام نمودند.
قالی بافی
ارسال نظر