اقتصاد ایران از نگاه بودجه۱۳۶۰- بخش دهم
خلخالی: بودجه سری خلاف شرع و قانون است؟
صادق خلخالی، نماینده مجلس دور اول از حامیان دولت شهید رجایی بود که به عنوان مدافع بودجه سال ۱۳۶۰ به دفاع از وی پرداخت. در ادامه سخنرانی او که در روزهای گذشته منتشر شده است، وی در این شماره به بحث سری ماندن بودجه، تورم و صادرات نفت میپردازد که تقدیم خوانندگان گرامی میشود.
شهید رجایی در میان هیات دولت
صادق خلخالی، نماینده مجلس دور اول از حامیان دولت شهید رجایی بود که به عنوان مدافع بودجه سال ۱۳۶۰ به دفاع از وی پرداخت. در ادامه سخنرانی او که در روزهای گذشته منتشر شده است، وی در این شماره به بحث سری ماندن بودجه، تورم و صادرات نفت میپردازد که تقدیم خوانندگان گرامی میشود. دولتی که جلوی جعل شناسنامه را گرفته و حتی وزیر بهداری شاه مدفون یا ملعون به نام شاه قلی با اسم مستعار و گذرنامه اصلی و بلکه بالاتر «سیاسی» و صمصام بختیار پسرعموی بختیار با گذرنامه سیاسی که از دولت موقت یعنی در زمان دولت موقت به دست آورده از ایران خارج میشود و دولت گذشته جلوی کار آنها را نمیگرفت و دولت فعلی جلوی کار آنها میگیرد این دولت منفعل است؟ آیا انصاف است کهاین حرف را بزنیم؟ دولتی که توانسته با اعلام خصوصیت محصلین در خارج که گفته هر کسی در خارج در هر کشوری و در هر شهری که تحصیل میکند خصوصیاتش را بفرستد یا خصوصیات خانوادههای آنها در تهران بورس تحصیلی را از (من نمیدانم حالا ممکن است کهاین رقم را اشتباه بکنم یا مثلا عوضی بگویم) ۱۵۰ میلیون دلار یعنی به بودجه ارز گندمیکه برایاین کشور وارد میشود، ارز تحصیلی دولتی فرستاده و قریب به دو سالاین کارها را دولت میکرده و یعنی همین مقامات مسوول مملکتی از ۱۵۰ میلیون دلار ۳۰ میلیون دلار یا بیشتر کاهش دهد. آیا این دولت منفعل است؟ و فعال نیست؟ این کمال بی انصافی است. توجه کنید در زمان قبل از دولت فعلی با همان گذرنامه شاهنشاهی طاغوتیان را از ایران با پول ثروت فراری دادند و دروازههای کشور را تا این اواخر به روی آنها باز کردند. اینها ایراد ندارند ولی دولتی که جلوی خروج بیرویه ارز را گرفته و فعالانه با حسن نیت کار میکند منفعل است و فعال نیست. ما در زمینه انتقاد به جایی میرسیم که از پاپ هم کاتولیکتر میشویم. آقای فرانسوا میتران سوسیالیست فرانسه دو ساعت پس از روی کارآمدن سرحدات را برای خروج ارز از کشور و فرار طاغوتیان میگیرد، ولی دولتهای گذشته ما یا اصلا بگوییم شورای انقلاب وابستگان به دودمان ننگین پهلوی و خانوادههای بدرهای و اویسی و زن و بچههای ناصر مقدم و دیگران را با گذرنامه از کشور خارج میکند که اگراین کار را نکنیم، به ما میگویند که شما متعصب و خشک هستید. از نظر طرفداران حقوق بشر مورد مواخذه واقع میشویم. یاد مرحوم دکتر شریعتی به خیر که نوشت تعصب بزرگترین سرمایه دینی اسلامی ماست و لذا ارتجاع غربی و صهیونیسم بینالملل وامپریالیسم جهانخوار با قدرت فعام مایشائی خود بدان حمله میکند تا دیگر شما نتوانید جرات طرفداری از دین خودتان را داشته باشید برای خاطر این که به شما انگ متوسط و افراطی میزند. با این که یک مسلمانی که طرفدار قصاص است، طرفدار خداست، طرفدار تعزیه است، طرفدار اعلام قاچاقچیان و طاغوتیان است،این را در خارج بگوید چه؟ بگویند شما ملایم هستید. خوب مسلما میگویند که شما آدمهای متعصبی هستید. ما کاری به خارجیها نداریم (خنده نمایندگان) مساله دیگر دولت برای برگرداندن سرمایههای خارج از کشور فعالیت میکند و برای سرمایههای خارج از کشور برنامه دارد تا سرمایههای موجود در پاکستان، هندوستان، سنگال، مصر و حتی اسرائیل و انگلستان و فرانسه را به ایران بازگرداند، ولی کمتر توفیقی در این زمینه به دست آورده است. این انفعالی نیست. باید دولت را یاری کند تا دولت بتواند باامداد در این زمینه موفق شود و باید مجلس دولت را برای توفیق دراین کار تقویت کند، اما راجع به بودجه سری این یک مسالهای است که به ذوق آدم میزند و آنهایی که در خارج هستند میگویند که بودجه سری هم میخواهیم چه کنیم. من این مساله را اینجا به عرض شنوندگان محترم میرسانم که اصل استتار در دولت، خیانت نیست. ما چند روز قبل یک جلسه سری داشتیم خوب این هم یکامر سری است و اگر همه چیزمان علنی باشد، این جور در نمیآید و مسائلی هست که ما باید خودمان بدانیم نه این که دیگران متوجه باشند بلکه نزاع در صغری است نه در کبری. کبرای قضیهاین است که آیا بودجه سری خلاف شرع و قانون عرف است؟ باید گفت که بودجه سری برای فرستادن افراد متخصص یا به اصطلاح بینالمللی جاسوس و خبرچین، برای داخل آن کشورهایی که از وضع آنها اطلاع نداریم، مثلا در همین وضع فعلی خودمان با کشور عراق که خوب ما باید آنجا یک افرادی داشته باشیم که خبرهای قابل اطمینان درجه یک را برای ما بفرستند. آیا از نظر قانون مساله یعنی فرستادن یک نفر متخصص کارشناس جاسوس مسلمان یک کار خلاف است؟ (خنده نمایندگان) این برمیگردد که به اصل مساله جاسوسی که در زمان نبی اکرم هم متداول بود و پیامبر برای به دست آوردن اطلاعات از دست دشمنان افرادی را تعیین کرده بوده و ما هم ازاین قاعده مستثنا نیستیم. باید مفتش و جاسوس داشته باشیم واین جای انکار نیست، اما بودجه و مزد برایاین کار آیا باید آشکار باشد؟ حتی اسم و خصوصیات افراد و اشخاص باید معین شود؟ این خود نقض غرض است چون برمیگردد بهاین که خوب اصلی که بنایش بر مخفی کاری است، دوباره آشکار شد بنابراین باید اسم و خصوصیات مخفی بماند چون اگر علنی باشد یا نیمه مخفی فی الفور دست مجاهدین خلق و بختیار و آمریکا و عراق عرض کنند میافتد و آنها هم از کاه کوه میسازند و هیچ نشده میگویند به جناب آقای بهشتی چقدر پول نمیدانم، در چند بانک نمیدانم، آقایهاشمی این باج برای آقای هاشمی نمیخواهیم بدهیم ما. عرض کنم که برای خود من حتی دو دفعه فرستاده بودند آنها خجالت نمیکشند، با این که رادیوها گفته دیروز هم درباره یک چیز نفرستادیم. در بانک زوریخ ما عجب آدم مهمی هستیم (خنده نمایندگان) که در تمام بانکها پول داریم و خودمان هم خبر نداریم، پس بنابراین این مساله را باید مخفی نگاه داشت پس باید مخفی بماند میماند آن پول و مبلغی که به طرف برایاین کارهای خطیر و مهم داده میشود. خوداین هم باید مخفی بماند تا کسی از کم و کیف کار مطلع نشود این اصول مخفی کاری را باید رعایت کرد. عرض کردم چون ما به دولتهای پس از انقلاب خودمان اطمینان کامل داریم و خیانت را یک در هزار هم در وجود اینها احتمال نمیدهیم این مساله اختیار گذاشتن بودجه سری مقایسه این دولتها است با دولتهای گذشته و این را عرض میکنم که به هیچ وجه این مقایسه درست نیست. اگر دولت قابل اعتماد است بایداین بودجه در اختیار او گذاشته شود و اگر خدای ناکرده، یک دولتی مانند ازهاری یا مثلا از همین لیبرالها، حالا لیبرال را مثلا میگویند لغتش چه است یا لاروس فرانسه لیبرال را چگونه معنی کرده است، لیبرال در نظر توده عوام، مثل ماها یعنی بیبندوبار و بیدین (خنده نمایندگان) این است معنای لیبرال. غیر از این مساله دیگری نیست خدا میداند حالا شما به لاروس فرانسه نگاه کن ببین لیبرال را چه معنی میکند، اگر یک کسی آوردید در راس دولتهای شما و در راس مجلس شما یا در راس ارگانهای ائتلافی شما از این افراد بوده باشند البته بودجه سری است حتی بودجه علنی هم نمیشود به دست آنها مگر راه دزدی منحصر است به این کهاین ارقام را به دستش بدهی. هزارها راه دزدی وجود دارد. بله و اگر خدای نکرده این دولتها... یا مثلا بعضی از افرادی که بعضی ازاین جبههها و سایر روشنفکران مکتبی نما یا هردمبیل مزاج هرهری مذهب روی کارآمد باید با دقت جلوی آن را گرفت نه این که بودجه سری را از برنامه دولت اسلامیحذف کرد. ما وقتی کارخانهها و پروژههای نیمه تمام وابسته به طاغوتیان را مصادره کردیم یعنی برگرداندیم به اصل خود که گفتیم ملی است و مال خودمان است و بیتالمال است، بنابراین خود قروض و بدهیهای این شرکتها به گردن چه کسی میافتد؟ در قرارداد الجزایر همه شما به نحو اجمال از آن اطلاع دارید که قرارداد الجزایر مربوط به آن شرکتهایآمریکایی است که یعنی ملیتهایآمریکایی را داشته باشند، بنابراین قروض و بدهیهایی را که این گونه شرکتها دارند خواه ناخواه به عهده دولت قرار میگیرد که باید دولت متکفل پرداخت آن شود و اعتراض بهاین که چرا دولت سهم این شرکتها را بابت بدهی به دولتایتالیا یا دولتهای غیرآمریکایی داده است و این خیانت بوده است. و مثلا خدا میداند آدم بعضی موضع خوب ماها اگر تاریخ هم نمیدانستیم که دیگر فاجعهای بود بعضی از آقایان بعضی از نویسندگان مقایسه میکنند دولت فعلی را با دولت وثوقالدوله. خوب وثوقالدوله شما میدانید برادر بزرگ قوام الدوله است از فراماسونهای بزرگ از ایران، فروشهای درجه یک قبل از دودمان پهلوی با احمدشاه با مظفرالدین شاه آن قراردادهای ننگین را عرض کنم که بستند و حالا هم خانوادههایاینها به صورت طاغوتی دارند زندگی میکنند آخراین تعبیر، تعبیر خوبی نیست یعنی واقعا دور از اسلامیت و دور از انصاف است بگوییم که دولت قراردادهایی که به آمریکا به وسیله الجزایر بسته است عینا آبروی ملتایران را مانند وثوقالدوله یا بدتر از وثوق الدوله بر باد داده است. این به نظر من از روی غرض است از روی سیاست نه از روی انتقاد صحیح و اعتراض بهاین که چرا دولت سهم این شرکتها را بابت بدهی به دولت ایتالیا و دولتهای دیگر غیر از ایالات متحدهآمریکا داده است وارد نیست، چرا که اصلا پرداخت و عدم پرداخت نسبت به شرکتهای وابسته به غیر از آمریکا در قرارداد الجزایر مطرح نبوده است. خوب ما هم ممکن است یک بدهی به دولت پاکستان داشته باشیم به دولت دیگر داشته باشیم، خوب معلوم است که باید بدهیم و اینامانت است نه این که مثلا خیال کنیم ما عزیز دردانه دنیا هستیم که وقتی حالا که انقلاب کردیم هر دولتی از ما یک بدهی دارد در مقابلش ایستادگی کنیم که نباید بدهیم. ما چون گردن کلفت دنیا هستیم، این حرف درست نیست و انتقاد هم صحیح نیست آقایان. تا دیروز عرض کنم انتقاد، داد، فریاد که این لانه جاسوسی این دانشجویان که در خط شیطانند یا در خط چه کسی هستند معلوم نیست. اینها را چرا آزاد نمیکنید؟ حالا که آزاد کردیم و آنها رفتند و یک ملت این را قبول دارند وامامامت هم براین اعمال صحه میگذارد. از آن ور افتاده. آقا نمیشود یک بام و دو هوا. انسان همه این مسائل را معنا کند خوب و علی الاصول باید دولت آن بدهیها را پرداخت کند و این خیانت که نیست بلکه عینامانت است. چون دولت که نمیخواهد و ملت هم نمیخواهد که با همه دولتهای جهان و شرکتهای وابسته به آن حالت خصمانه داشته باشد و باید عمل بر قراردادهای خود بکند. شما خوب یک شرکتی را آمدید دراینجا ملی کردید خوباین شرکت یک بدهی به دولت پاکستان دارد.
رییس- آقای خلخالی اینها خارج از موضوع است. آقایان اینها را مطرح نکردند.
خلخالی- البته دولت هم خودش جواب میدهد مسائل را (رییس- بله) البته باید مواظبت کرد که از فرار سرمایههای طاغوتیان فراری ازایران جلوگیری به عمل آید و سهمیه آنها در شرکتهای خارجی چون ملی شده است، از دولت و ملت ایران طلبکار نباشند و اینامر خواسته قاطبه ملت ایران و مجلس است. البته باید اینامر اگر احیانا اشتباهی در آن صورت گرفته، البته با خلوص نیت بنشینند طرفین ایراد که میگیرند به همدیگر بدون جوسازی و چماق علیه یکدیگر مساله را حل و فصل کنند تا بهانه به دست ضدانقلاب نیفتد و سوءاستفادهها موقوف گردد. مساله دیگری که آقای معین فر فرمودند با این که متخصص در قسمت زلزلهنگاری هستند و در وزارت نفت هم دیدیم که آقای معینفر آدمی است وارد در جریان بودجه و ما دقتایشان را تقدیر میکنیم، ولی ایراد هم به ایشان دارم. (معینفر- طبق ماده ۶۶ من باید دفاع کنم.) مساله دیگری که آقای معین فر و دیگران مطرح میکنند، مساله تورم است و این تورم تولید دولت فعلی نبوده بلکه از دولتهای سابق به این دولت ارث رسیده است و دولت تلاش میکند و باید تلاش کند که تورم در تمام زمینههای پولی و اقتصادی و بیکاری از بین برود و من گمان نمیکنم که این دولت عامل موثر در ایجاد تورم بوده است، بلکه دولت باید با یاری مجلس و ریاستجمهوری و سایر ارگانها تورم موجود را با ایجاد مراکز کار و فعالیت در تمام زمینهها در سراسر کشور از بین ببرد یا لااقل این تورم را مهار کند که گسترش پیدا نکند و وزرای دولت فعلی مصمم بر این کار هستند واین تورم موجود هست و هیچ شکی هم در آن نیست. ما الان بین دوراهی گیر کردیم یا باید اسکناس بیپشتوانه چاپ کنیم که برویم از بانک ملی قرض بگیریم یااین که نفتمان را بفروشیم با پشتوانه بوده باشد، مسلما راه دوم ارجحیت بر راه اول دارد،اما مساله اتکای به نفس آیا غیر از این چاره دیگری وجود دارد که عرض کردم که پیش پای دولت بگذاریم البته شما که دلسوز هستید و واقعا هم خیرخواه هستید، بگویید از درآمدهای خصوصی از بازار از تجار که استفادههای کلانی کردهاند عرض کنم که مالیات وصول نکرده دولت، دولت هم درصدد تکمیل یک برنامهای است برای اینکه مالیات از اینها وصول کند البته وقتی که یک درآمد دیگری برای دولت در وسط سال معین شده باشد، خوب دولت مجبور است یک لایحهای بیاورد، تجدید در همان برنامههای عمرانی خودش بکند، این را دولت خوب متوجه هست آقایان مخالفین میگویند که دولت نمیتواند نفت را به اندازهای که پیشبینی کرده استخراج نماید و بر فرض استخراج و عرضه آن به بازارهای جهانی تنزل در نرخ هر بشکه نفت حاصل میشود که مالا باید استخراج را زیادتر کنیم که قادر نخواهیم بود چونامکانات آن را نداریم، بنابراین هلم جراهی ما از این ور چه کنیم، از آن ور نفت در دنیا ارزان بشود و این کرعلی مافر است و ازاین راه نمیتوانیم کاری صورت دهیم در جواب باید گفت که اگر قیمتها را شرکتهای چند ملیتی و انحصارات نفتی بخواهند تنزل بدهند، آنها در همین اندازه استخراج موجود چه در دولت قبلی و شورای انقلاب و چه در دولت فعلی این کار را میکردند و حال آن که نمیتوانند شاید آنها بکنند یک و نیم بشکه نفت هم انجام میدادند و حل قضیه این است که بازارهای جهانی احتیاج مبرم به نفت خاورمیانه و مخصوصا نفت ما دارد آنهایی که متخصص در نفت و پترول و اینها هستند آنها میگویند نفتایران یک خصوصیاتی دارد یک مزایایی دارد، نفت لیبی یک مزایایی دارد، نفتاندونزی یک جوری است، نفت ونزوئلا، نفت نیجریه، اینها مزایایی دارد و بعضی از پالایشگاهها را در آلمان و نمیدانم در فرانسه، در هلند و در ژاپن جوری ساختند که فقط تغذیه نفت ایران را میتواند بکند و مسلما آنها نمیتوانند بروند سراغ نفت نیجریه چرا؟ برای اینکه خرید نفت نیجریه مثل آب نیست که بریزی ازاینجا و از آنجا در بیاید. اینها خصوصیاتی دارد کارخانههای پیشرفته پالایشگاههای مدرنی ساختند که از نفتایران استفاده میکنند و لذا نفت آلمان یعنی پالایشگاه آلمان یا ژاپن این قسمت اعظمش از همین نفتهای خاورمیانه و نفتایران استفاده میکنند و نفتهای جاهای دیگر را نمیتوانند عملا جذب کند، بلکه میتوانند پروژه را اصلا به هم بزنند کارخانه را از نو تجهیز کنند که شاید میلیاردها دلار یا ین برای آنها مثلا خرج بردارد اگر دولت به طرز اصولی نفتی را استخراج و به بازارها عرضه کند، آنها خریدار آن به قیمت عادله یا معین از طرف دولتایران خواهند بود چون دستگاههای تصفیه و پالایشگاهها در آلمان و قسمتی از ژاپن و هلند فقط با شرایط نفت ایران، تطبیق میکند نه با شرایط نفت کشورهای دیگر از قبیل ونزوئلا و عربستان و سایر کشورها.
ارسال نظر