توصیه خلخالی به بهزاد نبوی درباره ارز
هاشمی رفسنجانی در بین اعضای هیات رییس مجلس درسال 1360
در سال ۱۳۶۰ که کشور همچنان با تداوم حمله نظامی عراق به ایران مواجه بود، صادق خلخالی به عنوان نماینده مجلس به دفاع از بودجه دولت رجایی پرداخت. او عنوان کرد؛ در صورت ادامه جنگ باید از چوب درختان جنگل برای رفع سرما و نیازهای ضروری استفاده شود، تا ما در جنگ پیروز شویم، اما نباید از خزانه دولت برداشت کنیم. وی همچنین در دفاع از دولت رجایی به موضوع شیلات، گازرسانی، وضعیت روستاها و سایر شهرهای ایران پرداخته است که در شماره امروز، ادامه آن تقدیم خوانندگان ارجمند می‌شود

یکی از مطالبی که گفته شده راجع‌ به اینکه همت دولت چون من اسم کسی را نمی‌برم و دیروز هم آقایان گفتند و حالا نمی‌خواهم در آن‌باره بحث کنم یا به طور کلی بعضی از آقایان یا بعضی از نمایندگان یا در خارج گفته‌اند در شهرها است نه دهات. این خود یک نوع بی‌انصافی است.
البته این حرف‌ها بهانه به دست گروهک‌ها می‌دهد که دولت همان وضع دولت سابق است و همان طاغوتی بازی و شهروندان را در نظر بگیرد و دهات را به کلی فراموش کند باید این سوال را از این آقایان کرد که آیا آسفالت شهر بزرگ تهران یا لوله‌کشی یا گازرسانی را به کلی باید به 8 میلیون سکنه و این همه مراکز فعالیت کارخانه‌ها و تجارت تعطیل کرد؟ یک چهارم جمعیت ایران در تهران زندگی می‌کنند. یعنی به طور کلی نباید به آسفالت آن نه به خیابان آن، به گاز آن و نه به نفتش، به هیچ چیزی اهمیتی ندهیم و اصلا به کلی تهران را تعطیل کنیم که در نتیجه تمام صدای این مردم بدبخت بیرون بیاید و شما می‌دانید که زندگی در تهران، غیر از زندگی در قزوین و میانه و زنجان و شیراز یا مثلا خلخال است که عقب افتاده‌ترین محل‌ها است به این صورت نیست. اینجا مردم ارتباطات می‌خواهند، رفت و آمد می‌خواهند باید خیابانش را آسفالت کرد، داد مردم بلند نشود، شهرهای بزرگ را به کلی تعطیل کنیم که همه شهرها به ویرانه مبدل شود و تمام سرمایه‌ بزرگ کشورمان و ملتمان از دست برود و در نتیجه اهالی شهرها با دولت مرکزی در حال ستیز باشند و تبلیغات دامنه‌دار با دست گروهک‌ها علیه دولت نسبت به نارسایی آب و برق و آسفالت و گاز بلند شده و همه ما را غرق بکنند. البته معنای این حرف، این نیست که یعنی مخارج تهران را تامین کنیم و جاهای دیگر را در نظر نگیریم. نه، باید تهران را که ارث همان طاغوتیان برای دولت‌های انقلابی است، باید به همین حال در جایی نگه داریم و البته دهات را در اولویت قرار بدهیم، راه‌حل این است که دولت تمام هم و کوشش خودش را در دهات مصرف کند و در اولویت قرار بدهد و شهرها را هم در همین وضع و در حال در جا نگه‌ دارد و نگذارد تورم بیکاری و ساختمان بازی و بورس بازی در شهرها گسترش پیدا کند و این مساله‌ای است که احتیاج به گفتن ندارد. دولت همش به این است. الان شما ملاحظه می‌کنید در قم اگر کسی بخواهد دو تا شاخه آهن که لازم دارد، پیدا کند نمی‌تواند پیدا کند، می‌گویند که برو در دهات خانه بساز ما آهن می‌دهیم یا اینکه مردم قم چقدر بیچارگی می‌کشند چقدر از این رهگذر خسارت بر آنها وارد می‌شود، پیرزن‌ها، بیوه‌زن‌ها از همه جا دستشان کوتاه است. در قدیم‌ها ولایت خودمان رفته بودیم و یک کسی آنجا بود که کور بود و گفتند این را ترتیبی بده که به قم برود، گفتیم مگر در قم چه خبر است.
گفتند که قم جای خوبی است و مخصوص افلیج‌ها و کورها است، حالا هم افرادی که واقعا در سن کهولت هستند، در حال بازنشستگی هستند، نوعا به قم متوجه هستند، خوب با اینکه دولت این مسائل را می‌داند دهات را در اولویت قرار می‌دهد و این را خود دولت متوجه هست و این انتقاد به دولت نیست باید دولت را در آن مسائلی که نمی‌داند ارشاد کنیم، نه اینکه بیاییم هر روز ایراد بگیریم، یک مساله دیگری که باز آقایان عنوان کردند به اینکه دولت منفعل است و فعال نیست باید بگویم این امرکمال بی‌انصافی است برای اینکه اگر احیانا انفعالی در کارها مشاهده می‌شود این مربوط به دولت‌های قبل از انقلاب و دولت قبل از دولت فعلی است و ثانیا می‌بینیم که دولت تمام هم و تلاشش بر این است که کم‌کم از حالت انفعالی به حالت فعل وارد شود و لذا می‌بینیم دولت با برنامه‌های روی دست مانده، با فعالیت‌ جدی برخورد کند و سدهای نیمه‌تمام را تکمیل می‌کند یا در شرف اتمام است یا پروژه‌های تازه‌ای را وارد برنامه می‌کند یا بعضی از راه‌ها را ایجاد می‌کند. اگر انفعالی در کار دولت هست، این انفعالی بوده که در خارج یعنی به دست طاغوتیان به دولت‌های ما، بر ملت ما تحمیل شده بوده و دولت تمام تلاشش این است که از حالت انفعالی بیرون بیاید. درست است که در بعضی از جاها در حال انفعال است، ولی می‌خواهد خودش را از حالت انفعالی بیرون بکشد که حالت فعال به خود بگیرد.
این را نمی‌شود ‌ایراد گرفت.‌این نارضایی‌هایی بوده که از دولت‌های قبلی از زمان طاغوت به یادگار مانده است و حالا هم دولت تلاش می‌کند که‌این حالت انفعالی را مبدل به حالت فعال کند، می‌گویند دولت به طرف وابستگی می‌رود. ‌این حرف مخصوصا در نوشته‌های بعضی از گروهک‌ها مشاهده می‌شود که دولت وابسته است. من در ‌این باره جواب‌های مفصلی داشتم که نمی‌خواهم وقت شنوندگان محترم را بگیرم و ‌این مساله از روی کمال غرض است.
دلیل بر‌این مطلب ‌این است که دولت گاز را با همه مخارج گزافی که از نظر لوله کشی و گازرسانی به بندر کنگان داشته، دولت‌این را بریده است. برای چه منظور؟ برای‌این که ملاحظه کرده که وابستگی به دولت‌های خارجی یا دولت‌هایی که همجوار هستند برای ما درست نیست. اگر دولت اهل باج و خراج و این‌طور چیزها بود،‌ این گاز را با‌این که کشور ‌ایران از نظر منابع گاز در درجه دوم قرار دارد، می‌داد به‌این دولت‌هایی که دهانشان را مانند غول باز کرده‌اند و همه چیز را می‌بلعند، ولی دولت‌این را به کلی بریده است. خوب در‌این زمینه چه کار خواسته بکند، فقط می‌خواسته وابستگی را قطع کند. غیر از ‌این مساله دیگری نبوده، ولی در عوض می‌بینیم که دولت همین گاز را در تهران و در شهرهایی که در مسیر لوله گاز قرار دارند‌اینها را با کمال جدیت حتی به دهات می‌رساند و کم کم می‌خواهد از مصرف نفت و از‌این سوختی که خیلی برای ما گران تمام می‌شود بکاهد. حالا چرا در شهرها‌این کار صورت می‌گیرد برای‌این که وسایل مصرف گاز در شهرها فراهم است و دولت از دهات در اطراف مسیر لوله گاز غافل نمانده و یکی از برنامه‌های پیشرفته در جمهوری اسلامی‌ ایران همان مساله گازرسانی است که بی‌اندازه در‌ این مساله پیشرفت کرده و‌این مایه افتخار است. در حالی که در وضع جنگ بوده‌ایم و خیلی وضع ناجور بوده است دولت دارد‌ این برنامه را تعقیب می‌کند.
قره باغ- آقای ‌هاشمی‌خارج از موضوع نیست؟
خلخالی- نه دیگر‌این مطلب را که دولت وابسته است دیروز آقایان گفتند و ما می‌گوییم که دولت وابستگی ندارد و‌این را به عنوان مثال گفتیم.
رییس‌- حرف‌هایی را که مخالفان می‌زنند، موافقان جواب می‌دهند.
خلخالی- دولت متکی به بودجه نفت است.‌این هم جواب دارد. اولا تکیه بر درآمد نفت جرم نیست. وقتی که چاره‌ای در کار نباشد، نباید‌این مساله را ‌این طور مطرح کرد که چون نفت، جنگل و شیلات مربوط به نسل‌های آینده است. پس بنابراین نباید مورد استفاده قرار بگیرند طرح‌این مساله به‌این وضع مغالطه است. چون در وضع‌این جنگ و‌این خون و‌این همه شهید و ‌این همه انقلاب و‌این همه حماسه و‌این همه غرور، مربوط به نسل‌های‌ آینده کشور ما است که ما باید ‌امروز ‌ایستادگی کنیم که نسل‌های‌ آینده ما نیایند ما را مذمت کنند.‌ این آقایان نشسته بودند و چند نفر هم انتقاد کردند که بودجه نفت را چرا مصرف می‌کنید؟ پس بنابراین آقایان دست روی دست گذاشتند و گفتند که ما از بودجه نفت استفاده نمی‌کنیم. پس بنابراین جنگ را می‌بازیم. آنها در‌آینده نباید بیایند و بر قبر ما لگد بزنند که چرا از نفت برای پیروزی از دشمن استفاده نکردیم و ما جنگ می‌کنیم که برای نسل‌های‌آینده خود افتخار به یادگار بگذاریم و پیامبر گرامی‌نیز فرمودند «اغزوتورثوا ابنائکم مجدا» پیکار کنید تا برای نسل‌های‌آینده‌تان افتخار به یادگار بگذارید.
باید از نفت که سهل است، بلکه از شیلات و جنگل نیز استفاده کنیم. آقایان کم و بیش از جنگ دوم جهانی اطلاع دارند که روس‌ها و متفقین برای پیشبرد جنگ حتی از آتش زدن جنگل‌ها و سیلوها مضایقه نکردند، ولی در بحبوحه نبرد و جنگ ما نباید از شیلات و جنگل استفاده کنیم.‌ اینها را بگذاریم تمام‌ این منابعی را که در دسترس دولت است که دولت بیاید و با بدبختی بخواهد بودجه را تامین کند و اگر به هر جایی که دولت بخواهد دست بزند، شما آنجا فریادتان بیشتر از‌اینجا است که الان دولت از منابع استفاده می‌کند. آقایان که‌این‌ایرادهای بنی‌اسرائیلی را دارند باید به دولت بهتر از‌این‌ایراد بگیرند و بگویند‌این همه اسلحه و جوان را چرا برای به دست آوردن پیروزی نابود می‌کنید و با عراق مصالحه نمی‌کنید ولو به شکست اسلام در طول تاریخ منجر شود. ما جنگل و شیلات و نفت را مصرف می‌کنیم، ولی تسلیم هرگز در قاموس ما نخواهد بود و اگر‌این‌ایرادها را دقت کنیم می‌بینیم که پایه و مایه‌ای ندارد وانگهی جنگل را چه کسی از بین برده است؟‌ این دولت فعلی‌این کارخانه بزرگ چو کارآ ...
گلزاده غفوری- آقای‌هاشمی‌این جور که‌ایشان می‌گویند نیست.
خلخالی- من که اسم شما را نبردم که بگویم شما‌ایراد کرده‌اید (خنده نمایندگان) شما خودتان شک دارید. ما به شما ارادت داریم و به همه ارادتی که به شما داریم ‌امام فرمودند ما به شیخ‌الامه مرحوم آقای نائینی ارادت داریم ولی چه کار کنیم که ما طلبه‌ایم و اشکال می‌کنیم و شما هم همین جور و فرق نمی‌کند و اشکال را باید کرد. نگویند که ‌این مرد هم نمی‌فهمد. ما هم می‌فهمیم. (خنده نمایندگان) وانگهی ‌این کارخانه بزرگ چوکا یا مثلا کارخانه چوب و کاغذ مازندران را چه کسی درست کرده است؟ ‌این دولت فعلی درست کرده است. ‌این دولت آقای رجایی درست کرده است. ‌این اشکال به آنها است. خوب درست کرده‌اند.‌این پروژه عظیم که الان در دست ما مانده و تقریبا جناب آقای بنی‌صدر رفتند که آن کارخانه را راه بیندازند و آن روز هم یک خمیری را از خارج آورده بودند و ‌انداختند در کارخانه و بعد هم یک، سه، چهار، پنج، ورق کاغذ درست کردند و به‌ این صورت کارخانه راه افتاد. آقای بنی صدر هم برگشتند وآمدند. قبل از آقای بنی‌صدر دولت‌های دیگری هم من یادم هست که آقای (این سوءتعبیر نشود و واقعیتی است که دارم می‌گویم) هویدا از راه بندر انزلی با دریا رفتند به چوکا. همین بازی بود که الان آنجا ما شش هفت هزار نفر بیکار داریم و‌این کارخانه را دولت باید راه بیندازد یا راه نیندازد. اگر راه نیندازد که بیکاری وجود دارد و‌این گروهک‌ها می‌گویند که‌این دولت‌ها اصلا کار برای کسی درست نمی‌کنند.
حالا که می‌خواهد کار درست کند که شما فریادتان بلند شده است که جنگل را می‌برید. خوب‌این درخت‌های زاید جنگل را می‌برند که بنده و شما وارد در‌این کار نیستیم و آن درخت‌هایی را که در بغلش کنارهای جوان وجود دارد، آن درخت‌ها را می‌برند و‌این کار فعلا در حال تعطیل است. آن وقت به دولت اجازه می‌دهیم مسلما خرابی‌های گذشته را ترمیم خواهد کرد و اگر جنگ ادامه پیدا کند‌این معنا را من بگویم که ما مجبوریم در سال‌ آینده اگر جنگ ادامه پیدا کند، از چوب جنگل برای رفع سرما و نیازهای ضروری استفاده کنیم؛ چرا که با ضرر کم بزرگترین سود را که همان پیروزی در جنگ است، به دست خواهیم آورد و ما نمی‌توانیم بنشینیم، بگوییم که خیر جنگل ما همان جور به حالت دکور بماند و بعد هم ما بیاییم به بدبختی بیفتیم و از خزانه دولت برداشت کنیم و از بانک پول بگیریم و اسکناس بی‌پشتوانه بخواهیم چاپ کنیم، ‌این مسائل نیست. دولت باید قاطعانه جاهایی را که مصلحت می‌داند با مصلحت و مشاوره با مجلس کارها را فعالانه انجام بدهد و پیش ببرد و به‌این حرف‌ها هم آنجا که خیر و صلاح است، گوش بدهد و آنجایی که جنبه خیر و صلاحی ندارد گوش ندهد، ‌اما درباره شیلات که جناب آقای غفوری نماینده محترم عنوان کرده‌اند و بدان اشاره فرموده‌اند دولت درصدد احیای شیلات و کوتاه کردن دست واسطه‌ها از قبیل کره‌جنوبی و شرکت‌های طاغوتی ژاپنی و جاهای دیگر است. دولت‌هایی از قبیل کره جنوبی و ژاپن که‌اینها در بحر عمان فعالیت می‌کنند و احیای بندر کنارک و چابهار و... سایر پروژه‌های عمرانی در بندرعباس و احیانا در بندر لنگه و غیره برای خاطر احیای شیلات است و اگر دست دولت را در‌این کار ببندیم بزرگترین خیانت را در حق‌این ملت ستمدیده و حرمان کشیده‌ای که دولت هم رفتند و گفتند که نه ان‌شاءالله دیگر شما استان محرومی‌نخواهید بود، انجام داده‌ایم. مردم هرمزگان و بلوچستان که در کنار خلیج‌فارس و عمان زندگی می‌کنند از همه چیز محروم هستند حتی از خوردن گوشت ماهی و دولت می‌خواهد شیلات را احیا کند نه‌این که شیلات را از بین ببرد.‌این یک مساله‌ای است که به طور خلاصه عرض کردم، اما راجع به شیلات شمال باید بگویم، آقایان از وضع مردم شرافتمند و زحمتکش گیلان و مازندران مخصوصا در وقت کشت برنج و بهاره خبر ندارند. آنها باید‌این روزها ماهی شور بخورند تا بتوانند تا کمر در گل فرو بروند و برای شهر تهران برنج صدری درجه یک تولید کنند و شما با‌این فشار به دولت می‌گویید دولت چرا در صدد شیلات نیست و درصدد اضمحلال شیلات است. خوب یک مشت فقیر، بیچاره در‌این قسمت شمال زندگی می‌کنند. دولت هم می‌خواهد یعنی همه ما می‌خواهیم اصلا دولت به آن معنی نیست که باشد یعنی یک تافته جدا بافته‌ای بوده باشد وجود ندارد. ما همه داریم فعالیت می‌کنیم همه باید ارشاد کنند و واقعا اگر‌ایرادی هم بوده باشد باید بگویند و اگر‌این روزها آزادی ماهیگیری وجود دارد و دولت یا مقامات مسوول قدری کم کاری یعنی کوتاه می‌آیند از‌این که اینها را بگیرند، ‌این برای خاطر جلوگیری از نفوذ گوشت منجمد استرالیایی برای گیلان و مازندران است و شما هم نمی‌خواهید برای ‌این که خودتان هم آلوده شده‌اید و نمی‌خواهید که گیلان و مازندران هم گوشت استرالیایی مصرف کنند ‌این ماهی هست و شما وضع ماهی را می‌دانید در چله کوچک زمستان ماهی به قدری به خودش فشار می‌آورد که خودش را از دریا بیندازد ‌اینهایی که در شمال زندگی می‌کنند خودشان می‌دانند اصلا در بعضی مواقع ماهی (در وقت خودش) خودش را از دریا بیرون می‌اندازد و‌اینها ماهی را می‌گیرند و‌این کار بد نیست و کار خیلی خوبی هم هست. دولت هم دست‌ این افراد را باز می‌گذارد که به گوشت طبیعی هم برسند والا دولت جیبی برای خود ندوخته که مانند دودمان پهلوی چاه ویل باشد و هرچه در آن بریزی باز فریاد کمبود سر دهند. و ما بگوییم هل‌امتلات و دولت بگوید هل من مزید‌ این مساله نیست.
دولت با بررسی دقیق... یک مساله ارز است که از نظر ارز بعضی‌ها شکایت می‌کنند که‌این دولت فعلی جلوی بعضی‌ها را می‌گیرد و‌ اینها می‌خواهند به مسافرت بروند. خدا می‌داند ما مریضی داشتیم که از رفقای خصوصی ما بود و هست و من چندین مرتبه به‌این آقای بهزاد نبوی توصیه کردم آخرالامر بالاخره چه کردند، گفتند که‌این در‌ایران علاج می‌شود و بعد هم متوجه شدیم که این در‌ایران علاج‌پذیر نیست. ‌این شخص را اجازه دادند‌ این دست دولت است نه‌این که کارشکنی دولت است که مثلا نمی‌خواهد برای مردم کار کند.
دولت ما بررسی دقیق به مساله خروج ارز از کشور جلوی چپاول بیت المال را به دست ضد انقلاب گرفته است و چند روز قبل دختر ناجی می‌خواسته با تحصیل گذرنامه و ارز تحصیلی به خارج برود که دولت جلوی او را گرفته و ‌این دختر و دختران مشابه او مانند دختران مهندس ریاضی و ربیعی و رحیمی‌ و نیک پی با همین گذرنامه‌های صحیح و شناسنامه‌های قلابی که از کردستان و جاهای دیگر به دست آورده‌اند از مقامات دولت موقت گذرنامه گرفته‌اند و چندین مرتبه به خارج رفته‌اند و در توطئه‌ها شرکت کرده و دوباره به‌ایران برگشته‌اند. چرا فریاد شما در زمان دولت موقت نسبت به ‌این کارها بلند نشد؟ و حالا دارید ایراد می‌گیرید که‌ای وای بچه‌های ‌ایرانی در خارج پول ندارند.‌
آیا دولتی که جلوی ارز و بورس تحصیل زن 60 ساله ‌ایرانی را که به عنوان محصل در خارج ارز می‌گرفته، می‌گیرد‌ این باید افتخار برای ما بوده باشد نه ‌این که بیاییم بنشینیم مرتبا انتقاد کنیم که چرا دولت جلوی خارج شدن ارز را می‌گیرد. (یک زن 60 ساله یا یک مرد 70 ساله که اگر پروفسور هم شده بود باید بعد از چهل و چند سال به‌ ایران برگردد که به عنوان محصل در خارج ارز تحصیلی می‌گیرد) یا‌ این دولت حالت انفعالی دارد یا نعوذ بالله خیانت به ملت می‌کند. حاشا و کلا‌این جورها نیست.